سلام شبتون بخیر
عزاداری هاتون قبول باشه🖤🖤🖤
امروز صبح اماده شدم رفتم سرکار
اونجا یه قورباغه داشتم که لقمه اولش رو خوردم بقیه ش موند برای فردا که پیگیری کنم
ظهر همسرم اومد دنبالم برگشتیم خونه سریع نهار خوردیم، همسرم نوبت دکتر داشت رفتیم ویزیت شد. نتیجه رضایت بخش نبود باید از یه دکتر دیگه نوبت بگیرم.
عزیزان مشهدی اگه متخصص داخلی یا گوارش خوب میشناسین ممنون میشم معرفی کنین(ترجیحا آقا)
همسرم من و مهدی رو گذاشت خونه و علی جون رو برد کلاس
ما هم از فرصت استفاده کردیم یه ساعتی خوابیدیم
بیدار شدم نیم ساعتی رو پروژه م کار کردم
بعدش رفتم سراغ خونه، مرتب کردم نپتون کشیدم
ظرف شستم
آشپزخونه دستمال شد
بی نظمی های کل خونه برطرف شد و برگشت به تنظیمات کارخانه.
شام فلافل درست کردم و گوجه هم سرخ کردم
همسرم میوه و سبزیجات خریده بود بهش قابل توجهش رو علی جون شست ،اخراش خسته شد خودم شستم
نمازمم خوندم
شام بخوریم و بعدش اگه بشه رو پروژه م کار کنم
جلسه امروز دوره م رو هم نگاه کنم