2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2043389 بازدید | 88176 پست
میانگین ۷ صبح بیدارم.از اشپزخونه شروع می کنم خیالم از غذا وتمیز. بودن اشپزخونه که داحت میشه مبام سرا ...

بعد اینکه برنامه دارم غیر از روتین غذا وشستن ظرف جمع وجکر کدون خونه ورسیدگی به کارای دخترم بقیه موارد اینجکدی چیدم

تمیز کردن اساسی فقط یه بخش کوچبک خونه که فقط نیم ساعت زمان بخواد

یه کار شخصی خودم که اونم کوچیک اش کردم مثلا ماسک بذارم یا ارایشگاه برم یا کار مورد علاقه انجام بدم

یه کار شخصی دخترم مثلا دست زدن بهش یاد بدم یه بازی جدید باهاش انجام بدم اگه همکاری کنه

بقیه روزم میشه مهمون اومدن خونه مامان هامون رفتن

خریدهایی یهویی همسرم بازار رفتن این چیزا

شادی صدام کنید

من امروز سردرد دارم وسرحال نیستم.دخترمم صبح خیلی اذیتم کرد

ظرف شستم نهار درست کردم سطل زباله سرویس خالی کردم نماز ونماز قضا خوندم.

امروز نوبت شستنی هاس ولی شستنی ندارم.

تو برنامه ریزی خودم روز نوشتن شکر گذاری که تا شب انجام میدم.

برای جشن آخر هفته باید شلوارم اتو کنم که باید انجام بدم 

بقیه اش دیگه روال روتین روز

شادی صدام کنید

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



هزار ماشاءا... به شما خانم کدبانو. من اگه بخوام آش بار بذارم از شب و روز قبلش درگیرم.... سبزی میخر ...

درنا خانوم در مورد این قضیه ی چیزی هست ک من بهش اعتقاد دارم ک بعضی ها دستشون سبکه تو اشپزی هم زود انجام میدن هم غذاشون زود پخته میشه منم مثل شمام برای ی وعده غذایی دوسه ساعت سرپام ولی. ی دوستی دارم مثل زهرا خانوم ی اش حداکثر تو ی ساعت و نیم میپزه .اصلا میمونم چطوری میپزه اون غذا تو اون زمان .

براهمون منم بیشتر وقتمو برا اشپزی میزارم از طرفی هم پسرم بد غذاست باید دومدل باشه ک کلی از وققت حوصله انرژیم گرفته میشه 

عاشق اونجور خانواده هاییم ک ی غذا رو همگی میخورن فقط ی مدل میزارن 

میشه لطفا برام صلوات بفرستین  ممنونتون میشم

من که دیروز سر دکتر بردن بچه ها با همسرم دعوا کردم حوصله ندارم اعصابم بهم ریخته هی میگه تو فقط دکتر بردن بلدی بخدا تقصیر من نیست که مریض میشن خانواده بیشعورش هم بدتر 

خسته ام بخدا از همه چیز ی سریا چقدر همراه هستن شانس دارن بخدا 

مال ما که میگه فقط دکتر بردن بلدی 😭😭

منم امروز از صبح خونه رو مرتب کردم 

صبحونه شیر کاکاعو درست کردم 

جاروبرقی کشیدم 

سطل اشغال هارو خالی کردم 

ب گل هام اب دادم 

ناهار داشتیم گرم کردم ب پسرم دادم با باباش راهیش کردم رفت

داروهامونو خوردیم 

الان باید ظرف هارو بشورم 

لباس خشک هارو تا کنم بزارم کشوها

حیاط بشورم 

شام درست کنم

دنبال پسرم برم 

شب کل اشپزخونه رو دستمال بکشم 

ظرف های شام بشورم خونه رو مرتب کنم 

میشه لطفا برام صلوات بفرستین  ممنونتون میشم
من که دیروز سر دکتر بردن بچه ها با همسرم دعوا کردم حوصله ندارم اعصابم بهم ریخته هی میگه تو فقط دکتر ...

عزیزم خودت رو ناراحت نکن. 

انشالله بچه ها زودتر خوب بشن و دیگه هم مریض نشن که نیاز به دکتر بردن نباشه‌. 🙏


درنا خانوم در مورد این قضیه ی چیزی هست ک من بهش اعتقاد دارم ک بعضی ها دستشون سبکه تو اشپزی هم زود ان ...

واقعاً حرف دل منو زدید،من چهل و پنج سالمه،دیگه پیر شدم،ام اس قلب دارم(تنگی دریچه میترال که باید بالون بزنم که هنوز اقدام نکردم) یه پسر هجده ساله ی بدغذا دارم و یه دختر پنج ساله که فقط پلو میخوره،،،،غذاهای نونی هم بعضی هاشونو میخوره اما بدون نون....(البته کتلت رو منم بدون نون میخورم 😊)

خب اینا رو گفتم که بگم حرف دل منم همینه،،،کاش میشد یه غذا درست کنم که همه با هم بشینیم بخوریم.البته بعضی غذاها هست که همه دوست دارن،اما پسرم خیلی از غذاهایی که ما دوست داریم رو نمیخوره.

مثلاً بادمجون که کلی غذا میشه باهاش درست کرد،در عوض همسرم عاشق بادمجون هستن.یا مثل غذاهایی مثل استانبولی یا لوبیاپلو رو پسرم نمیخوره....

اینطوری آدم دستش بسته س برای پخت غذا و کم کم انگیزه شو از دست میده و یواش یواش برای همه ی کارها انگیزه شو از دست میده؛ ومن الان دقیقاً توی همین حس و حالم....

دیگه از کارهایی که میکنم لذت نمی برم.

فقط از روی اجبار انجام میدم.

این جور زندگی کردنو دوست ندارم.😔

هر که را اسرار حق آموختند،مهر کردند و دهانش دوختند
بعد اینکه برنامه دارم غیر از روتین غذا وشستن ظرف جمع وجکر کدون خونه ورسیدگی به کارای دخترم بقیه موار ...

خیلی ممنون که با جزییات توضیح دادین. 🙏🌹🌹

من تو نظم داشتن تموم زندگیم مشکل داشتم. فکر میکنم این به خاطر اینه که از بچگی یاد نگرفتم و خیلی از این بابت ضربه خوردم. 

در مورد غذا فکر میکردم شما هر غذایی رو اول صبح سریع حاضر میکنید و میذارید کنار. بعد متوجه منظورتون شدم. 🙃

من که دیروز سر دکتر بردن بچه ها با همسرم دعوا کردم حوصله ندارم اعصابم بهم ریخته هی میگه تو فقط دکتر ...

عزیززززم،کاملاً درکتون میکنم.شما تمام تلاشتون رو برای جگرگوشه تون میکنید و هیچ کس اینو نمی بینه.

همه فکر میکنن مادر چون همراه بچه س،دیگه بچه نباید اصلاً نه مریض بشه نه گریه کنه نه ناراحت بشه...

خلاصه شما بیش از وظیفه ی مادری تون تلاش میکنید همیشه این از نوشته هاتون مشهوده،درک شدن خیلی به ادم انرژی میده و انگار قوت قلبه.

اصلاً اصلاً خودتونو ناراحت نکنید.به همسرتون بگید من نگران سلامتی بچه مون هستم که دکتر می برمش و به عنوان یک مادر وظایفم رو انجام میدم.ایشوت هم شاید خسته از کار و مشغله های فکری باشن و اعصابشون خرد باشه.شاید اگه سکوت کنید اوضاع  بهتر بشه.

فقط میخواستم اینو بگم بهتون که شما یکی از بهترین مادرا دنیا هستید و تنها شما میتونید حال فرزندتون رو درک کنید و طبیب و حامی و دلسوزش باشید.

پس به سلامتی خودتون هم اهمیت بدید.

و آدمای سمی رو از زندگیتون حذف کنید و دورشون خط قرمز بکشید.هر چه رفت و آمدتون با کسانی که انرژی منفی میدن کمتر باشه،خودتون حالتون بهتره و آرامش دارید.

ببخشید طولانی شد.قصدم این بود که حالتونو کمی بهتر کنم.

هر که را اسرار حق آموختند،مهر کردند و دهانش دوختند
میانگین ۷ صبح بیدارم.از اشپزخونه شروع می کنم خیالم از غذا وتمیز. بودن اشپزخونه که داحت میشه مبام سرا ...

در مورد اولویت بندی گفتید اینم نکته ی خیلی مهمیه‌. چیزی من کمتر بهش اهمیت میدم. ممنونم. ❤️

امروز همسرم اشتها نداشت لقمه براش حاضر کردم. رفت بیرون که بره سر کار برگشت گفت کارش کنسل شد. 

یه بار دیگه صبحونه حاضر کردم. 

برای دوقلوها صبحونه حاضر کردم نخوردند. 

ناهار حاضر کردند تا الان اونم نخوردند. 🙄

برای ناهار خودمون ماهی در اوردم بعد مامانم اومد ماهی نمیخوره ابگوشت گذاشتم. 

خونه رو جارو دستی کشیدم. 

دو تا کابینت رو تمیز کردم.* 

چند بار ظرف شستم. 

ماشین لباسشویی رو روشن کردم. 

صد تا اسکرین شات رو از گوشیم پاک کردم. 

شیشه شیر و پستونک ها رو با ابجوش تمیز کردم. 

💫 💫💫

مامانم خیلی اهل غیبت کردنه. من همراهیش نکردم.‌ 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز