سلام. عصر پاییزی همه بخیر.
این هفته صبحی هستم. هر روز که بیدار میشم به خودم قول میدم بعد از ظهر بخوابم و نمیشه.
دیروز تا ظهر مدرسه بودم. یه سرود باید با بچه ها تمرین میکردم که خیلی انرژی ازم گرفت.
ظهر اومدم خونه با پسرم و خواهرم ناهار خوردیم. بعد از ظهر دو تا مراجع داشتیم، منشی مریض بود خودم زودتر رفتم که کارای پذیرش هم انجام بدم.
غروب برگشتم خونه، شام درست کردم.
رفتم دنبال همسرم، سر راه جارو برقیمو از خونه مامانم گرفتم.
شام خوردیم، بعد از شام همسرم ظرفارو شستن. من جارو دستی زدم.
آشپزخونه رو مرتب کردم. کمی معاشرت کردیم و خوابیدیم.
امروز صبح رفتم سرکار تا ظهر، ظهر اومدم خونه با پسر و خواهرم رفتیم بانک خواهرم حساب باز کرد برای وام من😂
اومدیم خونه، ناهار اماده کردم خوردیم. خواهرم خوابید.
من و پسرم کمی بازی کردیم.
حیاطو جارو زدم.
مقدمات شامو آماده کردم.
در ادامه: ساعت هشت برم دنبال همسرم.
شامو تکمیل کنم بخوریم و کارهای روتین بعد از شام.
فعلا همین.
موفق و سلامت باشید.