سلام دوستان
من دیروز مهمون بودم و امشب مهمون داشتم. خریدها رو دیروز بعد از مهمونی انجام دادم
همون دیشب سبزی خوردن رو دادم شوهرم پاک کرد. شستم و داخل یخچال گذاشتم. کلم سالاد رو هم دیشب خرد کردم و داخل یخچال گذاشتم. ظروف مورد نیاز رو از جعبه بیرون در آوردم و آماده کردم . خونه تمیز بود کلیتش ولی باز هم با شوهر طی کشیدیم و گردگیری کردیم. هر دو با هم
برنجم رو پیموندم.
صبح از خواب که پاشدم اول گوشت بار گذاشتم برا خورش اول
بعد ژله درست کردم
چایی گذاشتم
کاهو خرد کردم کنار کلم ها
صبحونه گذاشتم
شوهرم بیدار شد اومد ظرف ها رو بعد صبحونه شست
پیاز داغ سیر داغ درست کردم
بادمجون سرخ کردم
خورش دوم رو بار گذاشتم
برنجم رو خیسوندم
زعفرون سابیدم و دم کردم
ناهار خوردیم
شوهر ظرف های ناهار رو شست
میوه ها رو شستم
این حین برای استراحت میومدم زبان میخوندم
وسایل شام و تنقلات و میوه ها رو چیدم رو میزها
برنج رو درست کردم شوهر اومد کمکم برا صاف کردن برنج
سالاد م رو کامل کردم ظرف ماست رو تزئین کردم
چایی دم کردم
مهمونا اومدن
شکر.خدا شب خوبی شد
هر دو خورش خورده شد
یکی از خورش هام مثل همیشه نشد ولی خب مهم اینه که خورده شد و بعدم اینکه من تلاشم رو کردم قرار نیست غذاهامون همیشه عالی بشه
مهم اینه که در حد توانم برای پذیرایی از مهمونام تلاشم رو کرده بودم
و قدری پلو و خورشت هم به مهمونام دادم بردن . میدونم اگه دوست نمی داشتن محترمانه رد میکردن و هم این یعنی نمره قابل قبول
اینارو گفتم که بگم به خودمون خیلی سخت نگیریم قبلنا وقتی مهمون میداشتم غذاهام خوشمزه تر میشد ولی خب خودم خسته تر بودم . چون مثلا ژله رو دولایه یا سه لایه درست میکردم. علاوه بر دو مدل خورش حتما پیش غذا هم درست میکردم
از ته دیگ گرفته تا سبزی خوردن برا همه شون تزئین میکردم ولی خب موقع مهمونی خسته تر بودم
حالا پیش غذا نمیزارم . تزئین هام ساده تره . دسرهام در حد کفایت هست
سه تا خونواده مهمونم بودن
بعد از رفتن مهمونا ظروف پذیرایی جمع کردم
میوه ها رفتن یخچال
غذاهای باقیمانده سر و سامون دادم
ظروف شام رو شوهرم داخل ماشین گذاشت
آشپزخونه رو مرتب کردم
احیانا سری دوم صبح باز ظروف پذیرایی بزارم ماشین