2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2043498 بازدید | 88177 پست
خداحفظتون کنه وپشت وپناهتون باشه منظورم بچه هابود که چندسال دارن اشتباهی نوشتم بانو .❤️❤️❤️

ممنون عزیزم سلامت باشید. ♥️🙏🥰

پسرم چهار سالشه و دوقلوها سه ماهه هستند. 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



کارهایی که تا پایان این هفته باید انجام بدم: اوکی کردن لباس فرم دخترم خرید لوازم التحریر دخترم ...

عینک من بربری هست  در یک کلام عالیه 

تصویر سیاه نمیکنه  فقط اشعه رو‌میگیره 

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
اما بگم خدمت دوستان که از صبح اینجا پست گزاشتم تا الان که نشستم توآشپزخونه بودم وتقریبا خونه تکونی ت ...

خدا قوت💕   تو ذهنم آشپزخونه تو تصور مردم تمییییز کیف کردم 😁

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
سلام ما دیروز از شمال برگشتیم  فقط سریع با بچه ها رفتیم حموم  دو دفعه لباسشویی روشن کردم ...

کجا رفته بودی ؟ 

میومدی سمت ما 😘💕

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }

سلام💙

دیروز مامانم اومده بود پیشم تصمیم داشتم که بچه ها رو بسپارم بهش و یه پتو یا روفرشی رو بشورم ولی اصلا فرصت نکردم. البته هوا هم گرم و شرجی بود و میتونم خودم رو ببخشم. 🙃


کارهای امروزم: قطره دوقلوها

داروی پسرم

قرصهای مکمل خودم

‌تمیز کردن یه طبقه کمد دیواری 

یه خروجی باید داشته باشم. 

به مادربزرگم زنگ بزنمو حالشو بپرسم

به یه دوست قدیمی زنگ بزنم( بیش از یک ساله از این دوست خوبم بی خبرم)

مطالب مهم یه تاپیک بانو ارتمیس رو تو دفتر یادداشت کنم (دیروز متاسفانه نرسیدم انجامش بدم).

ناهار گوجه و بادمجون و سیب زمینی

شام تاس کباب درست کنم

به فکر یه غذای جدید برای این هفته باشم (هفته ای یه غذای جدید رو امتحان میکنم چون زیادی غذاهام تکراریه).

شب هم بیام اینجا گزارش کار بدم. 

سلام  برنامه ی امروزم  

ظرفای دیروز بشورم‌

آشپزخونه مرتب بشه 

اتاق خوابم مرتب بشه 

نهار برم خونه ی مامانم 

ظرفای اونجا رو بشورم 

داروها رو بخوریم‌

حموم برم 

نمازا خونده بشه 

اتاق پسرم مرتب بشه 

گاز تمیز بشه 

شام درست کنم 


من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }

سلام. روز بخیر. 

شما با تبلیغات سایت مشکل ندارید؟ خیلی زیاده مخصوصا موقع نوشتن خیلی اذیت میکنه. 

امروز بیدار شدم. با پسرم صبونه خوردیم.  یه کم نقاشی کشیدیم. 

دیشب چند کیلو پیاز خرد کردم از صبح مشغول سرخ کردن اونام. 

بعد از ظهر باید خونه رو مرتب کنم هرچند همه چی وسطه

فردا اگه همسرم زود بیان دو تا از فرشارو ببریم خونه مامانم بشوریم.  بقیه هم پس فردا. 

کارهایی که تا پایان این هفته باید انجام بدم: اوکی کردن لباس فرم دخترم خرید لوازم التحریر دخترم ...

به به خانوم😍😍

چه خوب که دوباره اومدین

خوشحال شدم از موفقیتها و پیشرفتهای عزیزم

انشالله تنت همیشه سالم باشه

سلام. روز بخیر.  شما با تبلیغات سایت مشکل ندارید؟ خیلی زیاده مخصوصا موقع نوشتن خیلی اذیت میکنه ...

این شکل تبلیغات حرص دار به نظرم فیدبک منفی میده، کاش بیخیال بشن و برش دارن.


سلام

دیروز عصر خواهر همسرم تماس گرفت و کمی صحبت کردیم بعد دعوت شدیم به مهمونی خانمونه. 

فک کنم دیگه تو فامیل آقا نمونده همشون رفتن کربلا🙃😍.

خونه خواهر همسرم نزدیک خونمونه، 

یکم خونه رو مرتب کردم دوش گرفتم

حاضر شدیم با پسر کوچولوها رفتیم خونه عمه جونشون.


بقیه قبل ما رسیده بودن

پذیرایی شدیم و صحبت کردیم و خداروشکر خوش گذشت(فقط آقای مهدی خیلی بیقرار شده، فک میکنم دلش برای باباش تنگ شده،خیللللی عجیب بهونه گیر شده)

غروب شد رفتیم تو حیاط نشستیم، حیاطشون فوق العاده هست، تمام دیوارهاشون یا با درخت انگور پوشیده شده یا با گیاهان رونده

دوتا درخت سیب و انجیر بزرگ هم بود که شاخه هایش تا نزدیک زمین اومده بود

فوق العاده باصفاست حیاطشون

شام همونجا صرف شد

یکی از مهمونا لطف کرد پسر کوچولوها رو سوار موتورش کرد تا خونه آورد و من هم با خانومش پیاده اومدم. پیاده روی شبانه خوبی بود

عمه جون از درختش برامون سیب چید آوردیم😍😍.


امروز صبح هم فایده اومد پیش پسرا

روی پروژه م کار کردم و به نظر خودم دیگه اکی بود

منتظرم نظر همکارم رو ببینم و تایید نهایی داشته باشیم.


و همسرم پیام گذاشتن که امروز از کربلا راه میفتم

فک کنم انشالله فردا شب مشهد باشن😍😍


برای شام به پسرا قول پیراشکی دادم


در ادامه:

یکی دو ساعت بخوابیم(پسرا خوابیدن)


بعدش خونه رو تمیز کنیم 

پسرا حمام برن

پیراشکی درست کنم

خودمم دوش بگیرم


انشالله بعد شام بریم هیئت نزدیک خونه با پسرا

این شکل تبلیغات حرص دار به نظرم فیدبک منفی میده، کاش بیخیال بشن و برش دارن. سلام دیروز عصر خواه ...

جاشون خالی نباشه  سلامتی برگردن  ان شالله

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
سلام عزیزم خیلی تبریک میگم. اگه امکانش هست درمورد کانونتون توضیح بدین

سلام گلم.

حتما".

ما یه کانون فرهنگی،هنری ، قرآنی داریم که انواع کلاس های هنری مثل: طراحی، سیاه قلم، نقاشی تلفیقی، خوشنویسی ، چرتکه، زبان، خیاطی و قرآن ، تقویت درسی و... در اون برگزار میشه.

مایه کتابخونه هم داریم که هر روز اعضای اون بیشتر میشن.  ( زمانی  بود که من حتی ۱۰۰۰ تومان پول نداشتم و به هزارو یک در زده بودم و  با هزار تا اداره و نهاد و ارگان و مسئول صحبت و رایزنی کرده بودم ، اما هیچچچچ کدومشون مارو گردن نگرفتن و کمکمون نکردن برای کتاب، حتی کتاب قرآن! به یکی از اداره ها  بارها رفتم و اومدم ، بالای ۱۰ بار، تا موفق شدم، حدود ۱۰۰ جلد کتاب قرآن و چند کارتن کتاب بگیرم. خوشحال و خرسند اومدم کانون.  کارتن هارو که باز کردم دیدم همممممه کتابها مربوط به سیاست و انقلاب مشروطه و توضیح المسائل و ... هست و دریغ از یککک جلد کتاب کودک! مجددا" همه رو جمع کردم و کیلویی فروختمشون. با همون پول از تو دیوار  حدود ۲۰۰ جلدکتاب دست دوم کودک پیدا کردم و خریدم . یه خانم فوق العاده خیر و بافرهنگ هم که قصد مهاجرت داشتن چند جلد کتاب برای فروش گذاشته بودن وقتی  فهمیدن که کتابهارو برای کانون میخوام با هزینه  خییییلی ناچیز حدود ۳۰۰ جلد کتاب کودک خوب در اختیارمون گذاشتن .

از طرفی بعد از ۴ ماه پیگیری مداوم  از طرف کانون پرورش فکری کودک و نوجوان هم موفق شدیم ۱۰۰ جلد کتاب بگیریم.🥰)

و اینگونه بود که کانون ما صاحب کتابخونه شد و من به یکی دیگه از رویاهام رسیدم.  لذت میبرم وقتی میبینم بچه ها به  کتاب علاقمند میشن و با ولع کتاب میبرن و میخونن، براشون یه مسابقه کتاب خوانی در نظر گرفتم. رقابتشون برای مطالعه بیشتر کتاب خیلی جالبه...

نمیدونم چرا دوست داشتم ماجرای کتابخونمون رو برای شما هم بگم.🤗


امسال سال اولی هست که خودم به عنوان مدیر کانون فعالیت میکنم، قبلا" فقط تدریس میکردم. اما امسال هردو رو هم زمان پیش میبرم.

قبل و بعداز افتتاح کانون چالش های زیادی داشتم که فقط و فقط با لطف و کمک های خدا تونستم پشت سر بگذار مشون.

البته همسرم هم تو این مدت خیلی پشتیبانم بودن، چه از نظر مالی و چه سخت افزاری و ... واقعا" ازشون ممنونم.

نمیدونم توضیحاتم کامل بود یا خیر.






سلام.واقعا لذت بردم از این همه پیشرفت.تبریک میگم   در مورد عینک آفتابی هم برند میومیو و برند ...

ممنونم بابت معرفی مارک عینک🙏🏾🌺


حتما" سعی خودمو میکنم.

اینجارو خیلی دوست دارم، حتی اگر تایم یا توان  تایپ نداشته باشم( چون مدلم طوریه که شروع به تایپ که میکنم سرمو که بلند میکنم میبینم یه طومار نوشتم حالا برای صحبت کردن معمولا" این طوری نیستم. نمیدونم چرا🧐)، چند وقت یکبار میام میخونمتون و برای انجام  کارهای خونه انگیزه میگیرم.🥰

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   مهدیهامو  |  2 ساعت پیش
توسط   قندخالص  |  59 دقیقه پیش