2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2044529 بازدید | 88229 پست
فقط ماشالله ب این انرژی ساعت ۵ صبح بری حموم و .....اینهمه کار.هزار ماشاللللللللللللله

مرسی عزیزم

سلام .من مادر هستم دوست دارم پسرم خلبان و دختر دکتر زنان زایمان بشه اگه میشه برام دعا کن بتونم کمک بچه هام کنم💞💕💕💕

سلام  گزارش دیروز 

پریود شدم کار خاصی نکردم 

باشگات رفتم   دیدم هنوز دردام شروع نشده ..

همون روتین و پخت و پز انجام دادم و ظرفاش شستم 

خواهرمم اومد خونمون  نیم ساعت باهاش صحبت کردم خالی شدم 😂

امروز    

اب گوشت بار گذاشتم  رو براهش کنم 

آشپزخونه رو مرتب کنم‌

ابچکون‌خالی کنم 

اتاقم مرتب کنم 

برم دنبال پسرم  مدرسه بیارمش خونه 

نهارش بدم   خودمم بخورم 

شام دارم 

ظرفای نهار و شام بشورم 

فعلا اینا 

سطل زباله هم خالی بشه



من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سلاااام

صبحتون بخیر

دیروز مفید گذشت

کارهای خونه انجام شد. 

حدود ۱۷ پارت از اموزشمو دیدم( فیل تر شکن ندارم، نمیتونم همراهش تمرین کنم،  ولی ترجیح دادم بجای اینکه بین اموزشم وقفه بندازم تا رفع فی لتراسیون، اموزشم رو ببینم، بعد که نت درست شد یا فیل تر شکن روی سیستمم تونستم نصب کنم تمرین کنم.  این شکلی راضیم نمیکنه ولی حداقل اینه مسیر پیشرفتم هموارتر میشه). 


دوره فتوشاپ پیشرفته هم ثبتنام کردم بالخره. 

دوره خیاطیمم هزینه ش واریز شد و منتظرم سایت برام باز بشه بتونم استفاده کنم. 


دیشب بالخره رفتیم واسه اقای مهدی کفش خریدیم.  روی کفشا یه هاپوی کوچولو کشیده بود،  اولش خوشش اومد بعدش چون نسبت به کفش تابستونی پاش توش راحت نبود، تا خونه نق میزد "هاپو نه" 😁😁 = "کفش که روش هاپو داره رو.نمیخوام"  اخرش مجبور شدم از پاش دربیارم و قبلیا رو بپوشه😎. 


چند تا کلاه هم برای مهدی امتحان کردیم که نظرمو جلب نکرد و نخریدم. 


یه دونه شال موهر کرم نظرمو جلب کرد😜😎،  امتحان کردم خوب بود خریدم،  کلا تو شال و روسری فقط سبز یشمی و. کرم بهم میاد، منم از این طیف پارو فراتر نمیذارم. 

 و البته که مشکی همیشه پای ثابت شال و روسری هام هست. 


برگشتنی همسرم دلش کباب خواست رفتیم همون بیرون شام خوردیم و زحمت شام از رو. دوشم برداشته شد.  مسیر برگشت تا خونه رو. من رانندگی کردم، در جهت عمیقتر شدن یادگیریم. 


تو. مسیر میوه فروشی هم رفتیم و وقتی رسیدیم خریدها ذو. جابجا کردم و میوه ها و صیفی جات رو شستم. 

تازه ساعت ۱۱ نشستیم با علی جون کاردستی امروزشو درست کردیم. 


امروز هم علی جون رفت مهد

منم نشستم پای لپتاپ و ۵ پارت دیگه دیدم

تا بیدار شدن مهدی جون بازم اموزشامو ببینم و بادش بریم صبحانه بخوریم(من یه دونه تخم مرغ خوردم گشنم بود😜). 


نهار برنج داریم، کتلت سرخ کنم(موادش فریز دارم). 


ادامه روز رو بعد نهار برنامه ریزی میکنم


سلام روزتون بخیر و شادی 


منم رفتم دکتر و گفت فعلا نیازی به سرکلاژ نداری تا یک ماه دگه باز بیا 

ولی باز بهم استراحت داد که حتی ظرف هم نشورم و این برام خسته کننده هست 

  و فعلا گزارشی برا نوشتن ندارم🙁 تا اینکه  اوضاع تغیرکنه


 ولی مرتب میام و میخونمتون😍

دوستای گلم سلام🌺 گزارش امروز :  همسرم بنا به دلیلی امروز دیرتر سرکار رفت  منم صبحان ...




سلااام سلام دوستای عزیزم 🎀


گزارش دیروز :

رخت چرک هاشسته شد🧺✅

داروها و دمنوش ها همگی خورده شد💊☕️✅

حمام رفتم🛀✅

پارچه روفرشی رو شستم ✅

بیمه ماشین پرداخت شد🚗✅

بیمه خودمون پرداخت شد✅

خداروشکربعد از دوهفته  هدیه ای که که برای مامانم سفارش داده بودم رسید(زیر استکان آکبند قدیمی نوستالژی پر از حس خوب و خاطره) 💓

 

نخود شور درست نکردم❌ همینطور خوراک لوبیا ❌ خونه خودم جارو گردگیری نشد❌ 


خونه مامانم رفتم تا قبل از اینکه از سرکار بیاد کمد دیواریش رو هم قسمت پایین هم بالارو (قبلا هم اینجا گفته بودم کمد دیواری خونه مامانم بزرگه تقریبا اندازه یه اتاق خواب کوچیک بخاطر همین من هم  برنج ها و خشکبارم رو تو کمد خونه مامانم امانت میزارم همیشه) خلاصه یه ساعت بیشتر طول کشید پروسه تمیز و مرتب کردن کمد دیواری✅ 

  

پتو مامانم رو انداختم ماشین بشوره✅


یکسری  وسایل که کمتر و به ندرررت استفاده میشد رو کنار گذاشته بودم از  تو کمد که داخل انباری بزاریمشون و بلافاصله که مامانم از سرکار اومد با هم دیگه رفتیم انباری و وسایل رو هم خودم  داخل انباری مرتب جابجا کردم تا کمترین جارو بگیره ✅


یه سینی  بزرگ حصیری و قابلمه حصیری  خوشگل مامانم داره چندساله که تازگی هم خیلی ترند شده منم دیروز از  طبقه بالای کمد آوردمشون و سینی رو میخ کوبیدم و زدم به دیوار داخل کمد و قابلمه رو هم گذاشتم برای برنج دم دستی خیییلی خووشگل شددد مامانم و همسرم کلی خوششون اومد 😻  


غروب میخاستم بگردم خونه که به کارهای خونه خودم و شام درست کردنم برسم که مامانم مامانم لطف کرد مثل همیشه و منو شام نگه داشت😸

منم تو فاصله ای که مامانم شام درست میکردم خونش رو جارو🧹 گردگیری🪄 و طی کشیدم 🪣


بعد از  اومدن همسرم  و صرف شام ظرفهارو شستم و خشک کردم و گذاشتم سرجاشون و  ساعت ۹ و نیم شب بود با همسرم برگشتیم خونه  خودمون و  تا ساعت ۱۲ شب سه قسمت از سریالمون رو تماشا کردیم و در نهایت روتین آخر شب و تمام🪥🧼🌌

صادق تر از هدایت

سلام صبح دخترمرو بردم مهد صبحانه خوردیم همسرم میوه خرید شستم دخترم رو از مهد آوردم چشمام سیاهی میرفت استرس عمل پدرم رو درآورد ی کم شربت عسل خوردم ناهار گرم کردم بچه ها رو خوابوندم خواهرم رفت خونشون ی کم خوابیدم الان که بیدار شدم دلشوره عجیب گرفتم ی نصف قرص پرانول خوردم بچه ها خواهشاً دعا کنید جواب پاتولوژی آماده بشه خسته شدم از این همه استرس 

برنامه ی امروزم 

اب گوشت بار گذاشتم  رو براهش کنم ✅

آشپزخونه رو مرتب کنم‌✅

ابچکون‌خالی کنم ✅

اتاقم مرتب کنم ✅

برم دنبال پسرم  مدرسه بیارمش خونه ✅

نهارش بدم   خودمم بخورم ✅

شام دارم ✅

ظرفای نهار ✅و شام بشورم ❌

سطل زباله هم خالی بشه✅

جانبی 

پله ها رو چند تا دستمال کشیدم‌

اتاقم برقی کشیدم‌

پذیرایی و آشپزخونه رو برقی کشیدم

‌همسرم  زحمت طی کشی رو کشید 

لباس خشک ها رو تا زدم و گذاشتم سر جاشون 

سرویس بهداشتیو شستم 

گاز تمیز کردم 

خونه رو کلهم مرتب کردم 

اینا همه رو مدیون  ففول و    ‌ب کم پلکسم 😀


من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
نمی دونم  گاهی این جوری میشه

وَ گاهی هم یهو یه جمعیت  اعم از قدیمی ها و جدیدهایی که حتی دفعه ی اوله میان   دسته جمعی شروع می کنن به گزارشیدن 😐

و یهو میشه چنننند صفحه گزارش 

که  می مونی از کجا و چطور بخونی 🤔!!


" اللهم عجل لولیک الفرج " 

سلاااااممم عزیزای دلممم  

من همچنان گاهی که فکر میکنم شارژم و میتونم  

شبا میام با بدبختی مینویسم نصفه ش خوابم میبره !!😐

ظاهراً  این نیز  مرَزِ  جدیدی ست !!!


تازه داشتم به زوووور  با مَرز قبلیه مبارزه میکردما !!

(همون که بهتون گفته بودم  تا ده مین گوشی دست میگیرم  کاملا بهم میریزم !! الانم خوبه خوب نشده ها ولی خب بخاطراینجاو شما عشقا سعی دارم زیاد ازش تحویل نگیرم گرچه تا حد زیادی ناموفق بوده مبارزم !!🙄  ) 


خب عزیزای دل !  من بشدت از گزارشاتون لذت میبرم  و اگر قابل باشم دعا گوی تک تک تون هستم 


تو این ایام بی گزارشم  بیشتر به منزل مادر همسر رسیدم و کسالتِ خودم در پی آن . 

در نتیجه  یه روتینِ فوقِ  سطحی از کارهای خونه ی خوشگلِ آشفته م  داشتم  !! 

یعنی درواقع  سرعتِ کارها  مثل جت  از من پیشی گرفته بود

و من با اون همه مشغله (دخترنازِ چسبناکم، مادرِ عزیزِ همسرم ، و بدتر از همه کسالت خودم )  لنگان لنگان به پای کارها نمیرسیدم  

و الان نتیجه شده یه عاااالمه کارِ انجام نشده  که من علی رغم تلاشم  بهشون نرسیدم !!😑   

حالا نمی دونم اصلا باید چیکار کنم !!  

" اللهم عجل لولیک الفرج " 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز