ببین اینجوری برنامه ریزی میکنم این برنامه هم واسه یکی از بچه های اینجا نوشتم که تازه عروسه خیلی راضی بود گفت خیلی خوب پیشرفته و کلی وقت زیاد آورده ساعت 4 میرسی ببین این برنامه چطوره تا ساعت 5 استراحت کن 1- جمع کردن وسایل مهمانی دیشب : 15 دقیقه تا 5/15 2- بیرون گذاشتن بشقاب و کارد و چنگال میوه خوری و خود ظرف میوه خوری و چک کردن: 15 دقیقه تا 5/30 3 -شستن لباس با دست: نیم ساعت 5/30 تا 6 4- آماده کردن لباسهای امشب: 15 دقیقه 6 تا 6:15 5- ـآماده کردن لباسهای فردا شب: 15 دقیقه 6:15 تا 6:30 6- جارو و گردگیری: 6:30 تا 7 7- دوش گرفتن:7:00 تا 7:30 9- مهمانی رفتن : 8:30 به بعد از 7:30 تا 8:30 میتونی اگر وقت کم آوردی برای کاری یا استراحت داشته باشی
این برنامه برای شب قبل از مهمانیش بود اینجا رو ببین برنامه برای روز مهمانیش هم هست http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=860642&PageNumber=52
.وااااااااااااااااااای منم یه جاری دارم تقریبا هم سن هستیم ولی اون 7 سال زودتر ازدواج کرده خونه داری و آشپزی صفر اما خوب کم نمیاره و بازم حس رقابت داره اما به گردم نمیرسه هنوز نمیتونه یه مهمونی 10 نفره رو جمع کنه
عالیه عزیزم من روزایی ک مهمون دارم همه کارارو انجام میدم تامهمونم اگرخواس توجمع وانداختن سفره کمکم کنه حتی ظرفا میوه قبل غذا بعد غذا،خوده غذا حتی استکانا چای رو هم اماده میکنم میوه هامم میچنم فک کنم اینا هم وقتمو میگیرن درحالیکه خونه فامیلا شوشو یادوسا میریم اینکاراشونم جلو من میکنن
عزیزم پس خیلییییییییی خانومی آفرین فکر کنم فقط مشکلت همون هست که گفتی همه کارهات و توی همون روز انجام میدی که خسته میشی بیا به ما هم یاد بده آآآآآآآآااافرین
کاره شما درسته فقط باید این کارها رو توی دو بخش انجام بدی یکی روز قبل یکی روز مهمانداری تا اذیت نشی
خیلی مونده تا مثل شما واردشم خوندم دوصفحه پشت سرهم موردهایی رو یاد اوری کردی ک من گاهی وقتا یادم میره مثل اضافه کردن جانماز ب دم دستی ها
خیلی مونده تا مثل شما واردشم خوندم دوصفحه پشت سرهم موردهایی رو یاد اوری کردی ک من گاهی وقتا یادم میره مثل اضافه کردن جانماز ب دم دستی ها
ای جانم آخه به سرم اومده مهمون داشتم مومن بودن خونه منم کوچیکه فکرش و نمیکردم یک دفعه 4 نفر همگی با هم از من جانماز می خواستن و چادر نماز و ......... دیگه شد تجربه خخخخخخخ
خیلی مونده تا مثل شما واردشم خوندم دوصفحه پشت سرهم موردهایی رو یاد اوری کردی ک من گاهی وقتا یادم میره مثل اضافه کردن جانماز ب دم دستی ها
مادرشوشو بااینکه 1دخترجوون و1عروس دیگه داره اگه مهمونی بده من نرم اقاجون میگه چرانیومدی کمک ولی من مهمونی بدم اخرین لحظه میان تازه تا ظرفا اخر مهموناشونو نشورم خونم نمیام اما اونا فقط تو جمع و پهن کردن سفره کمک میکن.شماک تجربه داری بگو چطور توقع اقاجونمو ک میدونم نظر مادرجون هم هست کم کنم؟
وااااااااااااای عزیزم خیلی رو دادی نکن بیچارت میکنن اینجوری من مادر شوهر ندارم اما یک خواهر شوهر پر توقع دارم اوایل خیلی ساده بودم میگفتم مثل خواهرم میرفتم کمکش بعد دیدم جاریم مثل مهمون میشینه و من مثلا تازه عروش فقط کار میکنم کم کم ساعت رفتنم و عقب انداختم هر دفعه به یک بهونه ای الان خیلی دیر میرم از همه هم زودتر میایم رااااحت
سلام کمک بچم هیچی غیر از شیر نمی خوره به نظرتون چکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دخمل نازم داره بزرگ میشه خدایا شکرت ت ت
آقا جون میگه ببخشید بیخود میگه ایندفعه گفت ببخشید کار داشتم بعد رو به مادر همسرت بگو ماااای تنها کار کردین آخی بعد اسم خواهر شوهرت و جاریت و بیار بگو اونا چی ؟؟؟؟؟؟اونا هم نیمدن؟؟؟؟؟؟/ بزار بدونن که حواست هست بعد هم کم کم خودت و کنار بکش مثلا موقع ظرف شستن بلند به جاریت بگو بیا من ظرفها رو میشورم شما خشک کن یا آب بکش تا روش نشه جوابت و بده و مجبور بشه کار کنه
فاطیما جون مگه چند وقتشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز