2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2043723 بازدید | 88182 پست

سلام به همه شما عزیزان ان شاءالله که حال همه اتون خوب باشه،

منم بالاخره تصمیم گرفتم بعد از تقریبا۵سال خواننده خاموش بودن روشن شم و اگه قبولم کنید با شما همراه باشم  

متولد۶۲هستم و  خانه دار 

چهار تا بچه دارم 

سه تا پسر و یه دختر

سلام به همه شما عزیزان ان شاءالله که حال همه اتون خوب باشه، منم بالاخره تصمیم گرفتم بعد از تقریبا۵س ...

البته به پسرا دیگه نمیشه گفت بچه و برا خودشون آقایونی هستن☺️که خب در بهم ریختن خونه همچنان مثل یه بچه عمل میکنن😐😑

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام به همه شما عزیزان ان شاءالله که حال همه اتون خوب باشه، منم بالاخره تصمیم گرفتم بعد از تقریبا۵س ...

خوش اومدی عزیییزم 

همیشه اسمتون رو تو لایک کننده هام می دیدم و دوست داشتم باشین تو تاپیک 

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
خوش اومدی عزیییزم  همیشه اسمتون رو تو لایک کننده هام می دیدم و دوست داشتم باشین تو تاپیک

ممنون 😘

خیلی خوشحالم که اینجام همه اتون رو دوست دارم همیشه این ترس رو داشتم که نکنه اینجا تعطیل بشه یا اینکه مثل خیلیا برید وات ساپ و تلگرام گروه تشکیل بدین و دیگه کسی اینجا نیاد ولی خدا رو شکر این اتفاق نیفتاد و ان شاءالله که اینجا همیشه با وجود شما عزیزان برقرار باشه🌹🌹🌹

سلام مجدد

و اما ۶ ساعت دوم:

اولین گزارش رو تقریبا کامل کردم. 

سی درصد گزارش دوم انجام شد. 

۵ تا فایل از 10 فایل تکمیل شد. 

تکلیفی که باید ارسال میشد رو فرستادم. 

دو تا هماهنگی پیامکی انجام شد. 

یه قسمت کوچیکی از وسایلم مرتب شد. 

داروی پوستی ام رو استفاده کردم. 

حین انجام کارها یه فایل آموزشی تکراری را هم گوش دادم(قبلا اکثرا لایو ها و فایل های آموزشی اینستا را گوش می دادم ولی الان که فیلتره نمی دونم چی کار کنم و فایل خوب از کجا پیدا کنم؟اکثر فیل شکن هایی که دارم کار نمی کنه) 

حدود یکساعتی هم ناهار و استراحت و...

و الان هم یه استراحت کوتاه و آماده شدن برای ۶ ساعت سوم...


چشمتون روشن بسلامتی مسافرا اومدن. ان شالله قسمت خودتون بشه😊

مرسییی حدیث جونم🥰🥰🥰. 


امروز صبح بیدار شدیم با مامان بابا صبحانه خوردیم،  خورشت دیروز خیلللی زیاد بود،  برنج هم مونده بود ولی کم بود،  سریع تا بقیه صبحانه میخوردن یکم دیگه برنج گذاشتم پخته شد ابکش کردم و بعد با قبلی ها گذاشتم همگی با هم دم بکشن ولی زیرشو خاموش کردم برای ظهر. 

مامان بابام میخواستن برن حرم من و علی هم همراهشون شدبم

همسرم و مهدی رفتن دیدن پدرشون. 

همسرم ما رو رسوند حرم، نزدیک اذان شده بود،  یهو یادم اومد نماز جمعه س،  رفتیم تو صحن نشستیم و تا اخر موندیم و نماز خوندیم،  اخرین باری که نماز جمعه رفته بودم مال دوره دانشجوییم بود🙄( یادش بخیر با یسری دوستام اون دوره،  یه مدت میرفتیم نمازجمعه🥰) 

همسرم اومد دنبالمون و برگشتیم خونه

سریع چایی گذاشتم و زیر غذا رو روشن کردم

مامانم زحمت ظرغای سینک رو کشید و منم یه جارو دستی کف حال و اشپزخونه کشیدم و وسایل اضافی رو جم کردم

علی جون هم دیروز با دوستاش اتاقشو ترکونده بود،  فرستادمش رفت اتاقشو مرتب کرد(اخراش خودم رفتم یکم کمکش کردم) 

نهار سرو شد صرف شد و جم شد. 

مانانم بنده خدا باز زحمت ظرفا رو کشید و منم سریع اشپزخونه رو جم کردم

یکم لباس کثیف جم کردم و ماشین رو روشن کردم


یکم کار خیاطی داریم انشالله عصر با مامانم انجام بدیم( برام پارچه چادر رنگی اوردن،  عصر با هم برش بزنیم من بدوزمش،  برشش رو بلد نیستم مامانم بلده). 

الانم همسرم و علی جون دارن مشقاشو کامل میکنن، منم یکم استراحت کنم

عصر پسرا با باباشون یه حمام هم برن. 

یکم بخوابم انرژیم دوباره بیاد بالا


مرسییی حدیث جونم🥰🥰🥰.  امروز صبح بیدار شدیم با مامان بابا صبحانه خوردیم،  خورشت دیرو ...

گزارشم ظهر ارسال نشده بود،  حیف بود دوباره ارسالش نکنم،  وقت واسش گذاشته بودم😁😁

سلام

امروز صبح بعد از خوردن صبحانه و جمع و جور کردن ظرفا

با دخترم تکالیفشو کار کردم

وسایل خمیر نون رو آماده کردم(نون تافتون خونگی میپزم تقریبا هفته ایی یکبار برای کل هفته مون)

خمیر رو آماده کردم همزمان برای دخترم دیکته گفتم

باقالی های خیسونده از روز قبل رو گذاشتم نم نم بپزه واسه عصر

همسر جان گوجه ها رو شسته بود آورد با کمک هم پوست گرفتیم و خورد کردم گذاشتم بپزه 

یه مقدار کشک محلی داشتم خیسونده بودم ریختم مخلوط کن دوغش کردم ریختم توی بطری گذاشتم یخچال 

واسه آش کشک یا کاله جوش استفاده کنم

این وسطا ناهارم آماده کردم خوردیم

نماز خوندم

یه کم استراحت کردم دیگه خمیر ور اومده بود

وسایل نون پزی رو آماده کردم با همسرم نونا رو پختیم 

همسرم پارکینگ رو مرتب کرد و شست 

منم نونا رو بسته بندی کردم گذاشتم فریزر

گوجه های پخته رو با گوشکوب برقی پوره کردم و نمک زدم 

آبش جمع شد گذاشتم سرد بشه

باقالیا رو با نمک و فلفل و آویشن مزه دار کردم جاتون خالی خوش مزه شده بودن

یه کم استراحت و بعدم حمام

 و حمام دخترکوچولو و ناخناشو گرفتم

باهاش روانخوانی تمرین کردم یه کم عصبانی شدم سر بازیگوشیش

دخترا هسته ی خرماها رو در آوردن

چرخ کردم چن بستشو گذاشتم فریزر واسه حلوای خرما(حلوای محلیمون چون خیلی مقویه زیاد درست می‌کنم)

و بقیشو با مغزیجات و بيسکوئيت میکس کردم توپی کردم توی کنجد و ترافل رنگی گذاشتم کنار

بعدم با دختر کوچولو کیک نسکافه ایی پختم

با چای خوردیم بقیشو هم گذاشتم توی ظرف واسه مدرسشون

شام آماده کردم

نماز خوندم 

بعد شام داداش و زنداداش اومدن پذیرایی کردم یکساعتی بودن و رفتن

و ظرفا رو هم دختربزرگم زحمتشو کشید

بعدم لباسای فردا رو آماده کردم

صورتمو شستم،  مسواک ، کرم و تمام

خیلی خسته ام اما راضی هستم به همه ی کارام رسیدم🥰


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

عمل کیست مویی

sog5462 | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز