2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2044961 بازدید | 88245 پست

ابجی گلم به من کمک کن بگو چیکار کنم ،من هم آزمون وکالت دارم باید هرروز درس بخونم هم از بچه داداشم مراقبت کنم هم غذا درست کنم و خونه رو مرتب کنم......وضع خونه ودرسم خوب نیست از بسه که این بچه اذییتم میکنه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



می دونی چیه دختر خوب جان ؟ رمزش  فقط تو سخت نگرفتنِ کارهاست و همینطور  انجام هررررکاری تو ...

  رومینا جان چقدر حرفاتون دل نشین و پر کاربرد هستن واقعا عالی لذت بردم ،مرسی ازت😍😍😍😍😍😍

اینجا همه مون هستیم  برای کمک به همدیگه عزیزم 💖  همه مون مثل شما هدفمون پیشرفتِ همه ج ...

 بله بله من همیشه خواننده نی نی سایت بودم ولی وقتی این تاجیک رو دیدم به عشق این زود اکانت باز کردم که شرکت کنم تو این تاپیک😍 خیلی خوشحالم کنارتونم،لطفا شروع کن هدفت عالیه

ابجی گلم به من کمک کن بگو چیکار کنم ،من هم آزمون وکالت دارم باید هرروز درس بخونم هم از بچه داداشم مر ...

عزیزدلم منم دارم برای یک آزمونی مطالعه میکنم،باید سحر خیر باشیم و از چیزای اضافی بزنیم،راستی من متاهلم شما چی؟  

سلام عزیزانم

صبحتون با لبخند ان شالله

روز گذشته من

ساعت ۶:۳۰ بیدار شدم

روتین پوستی انجام شد

زباله ها ب بیرون منزل منتقل شد و سطلهای زباله شسته شدن

دوباره تا ۱۰ خوابیدم و بیدار شدم دیدم دخترمم بیداره و داره ی چیزی میخوره

پاشدم صبحانشو دادم و رفتیم دوش‌

نهارمو گذاشتم

نهار دخترمم گذاشتم

روتختی مرتب شد

لباسای دخترم سرجاشون رفتن

ماشین لباسشویی رو یدور زدم و لباساش پهن شدن

یکم ب گلهام رسیدگی کردم

نهار خورده شد

یکم استراحت کردیم

ظرفهای نهار شسته شدن

رفتیم بیرون یکم خرید کردیم

خریدها سرجاشون رفتن

فیلم نگاه کردیم و من همون جلوی تی وی خواب افتادم😁

سلام سلام 

صبح بخیر 

خب من از دیروز فوق تنبلانه بگم 😬

صبح که مطابق معمول حوالی 6 بیدار میشیم و برای اهالی خونه چاشت آماده میکنم و راهیشون میکنم 

بعد یکم نشستم پای گوشی و صبحانه خوردم  با مامانم تلفنی صحبت کردم و کارهام رو شروع کردم 

یسری لباس شب قبل تا زده بودم گذاشتم تو کشو ها (لباس‌های خودم و همسرم موند) 

چند تا کوله و جامدادی انداختم تو ماشین شسته بشه 

هال و آشپزخونه رو مرتب کردم و جارو زدم 

ظرفهارو شستم و روی کانتر و سطوح آشپزخونه رو دستمال کشیدم 

ظرفهای شسته شده رو جمع کردم 

نهار درست کردم 

کوله هارو گذاشتم تو تراس خشک بشه 

(کل کار خونه دیروزم اینا بود) و در حین این کارها کتاب صوتی گوش دادم 

بعد باز نشستم پای گوشی 9 تا 11😖

محمد بیدارش بهش صبحانه دادم و نخورد و یکم صحبت کردیم و مشغول بازی شد و من باز گوشی 😖

ساعت 12 و نیم همسرم زنگ زدن گفتن محمد رو آماده کنم ببرم دم در که بیان دنبالش بعد هم علی و ثنا رو از مدرسه بردارن، علی وقت دکتر داشت بعد هم برن خونه مادرشوهر 


محمد رو تحویل دادم و باز پای گوشی 😖😖(وقتی اول صبح استوری میزارم دیگه هی درگیر هستم تا شب با ریپلای ها و ادامه  استوری ها و چک کردن که کی دیده و... دیروزم که شورش رو درآوردم) 


2و نیم پارسا اومد و گفت از غذای من نمیخواد براش ناگت سرخ کردم، نهار خوردیم و صحبت کردیم و جمع کردیم 

پارسا خوابید و من باز 1 ساعتی گوشی 😩 و بعد خوابیدم تا حدود 7 

7 بیدار شدم هنوز گیج بودم یک قهوه با پارسا خوردیم و تا حالم جا بیاد ، ظرفهای نهار رو شستم  و باز گوشی 😬

دیگه از یک ربع 8 نشستم پای درس تا 9 و ربع که بقیه اومدن 

همراه درس شام هم خوردم راستی 

ثنا و علی که خواب بودن تو ماشین و اومدن و باز سریع رفتن خوابیدن 

با همسرم صحبت کردیم، علی گاهی ضربان قلبش بالا می‌رفت تو فعالیت و نفس کم میاورد و چند باری هم گفته بود درد گرفته موقع فعالیت یا ترسیدن و برده بودنش متخصص قلب، ظاهرا با معاینه و نوار و اکو تشخیص دادن مشکلی نداره اما تست ورزش هم نوشتن براش و گفتن اگر حساسیت ریه باشه مشخص میشه، نمیدونم واقعا مشکلی نبوده یا اینطوری گفتن ☹️ آزمایش هم نوشتن البته 

اگر تونستید برای سلامتی همه ی بچه ها صلوات بفرستید 


دیگه بعدش حموم رفتم و اومدم به پارسا و محمد شام دادم، همسرم شام  خورده بود من که حموم بودم 


 جمع کردم و تا 12 با محمد کلنجار رفتم تا بخوابه 

و البته خودم هم بینش به گوشی سر میزدم 😖


رقص و جولان بر سر میدان کنند، رقص اندر خون خود مردان کنند. 🇮🇷 چون رهند از دست خود دستی زنند، چون جهند از نقص خود رقصی کنند
نه اصلا غر نمیزنم کلا خیلی درونگرام و تو خودم میریزم همه چیو😅البته اینم بگم پدر و مادر پر تلاشی هم ...

خدا حفظشون کنه.

همیشه پرانرژی باشین⭐🌟⭐🌟⭐

این نیز بگذرد...                                                       
اقرین گلم عالی بودی ،برنانه فردارو اینجا مینویسیم؟ یا هر کاری در طول روز انجام دادیم شبش می نویسیم ک ...

هر طور که راحتی  من صبح مینویسم و شب تیک میزنم 

ولی بیشتریا کارهای انجام شدنشون شب می نویسن  

باید ببینی قلق بدنت چه طوریاست 

من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
پاییز عزیزم شما هم مشغله ت خیلی زیاده. بعنوان یه دوست مجازی که یه گوشه کوچیک از کارات رو برامون مین ...

 نه این چه حرفیه چرا ناراحت بشم  خودم منتظر بودم یکی اینو بهم بگه اتفاقا اون شب بعد گزارش به همسرم گفتم ببین کارام زیاده چجوری درسمو بخونم اونم گفت بخون دیگه یه وقتی بزار همون موقع بخون منم گفتم شما بگو کی اون وقتو بزارم صبح ظهر عصر شب نصف شب بتظ ت کی میرسم ...؟😕 جوابی نداشتن فقط گفتن که با این اوضاع احتمال اینکه ازکار افتاده شم زیاده و بعدشم حقوقم خیلی کم میشه 😞 منم گفتم خدابزرگه .

دیروزم رفتم کتابامو جم کنم به  همسرم گفتم الان کتابامو جمع میکنم تا خیالم راحت شه و الکی دلمو خوش نکنم ...😡

ایشونم گفت خود دانی ولی این فرصت ممکنه از دستت بره  😕


منم باز پشیمون شدم و کتابامو گذاشتم سرجاش با خودم گفتم خب شاید فقتی پیدا شد یه خطم بخونم زیاده برای امسال که نه برای سال های بعد بدردم میخوره . 😐باز دلمو خوش کردم  😬

به هر کی میرسم میگن یه وقت بزار بخون حتما ازمون قبول شی منم اونقدی حرصم میگیره 😡

.  شما اولین نفری هستید که منو فهمیدید ❤😁 با خوندن نظرتون اطمینان بیشتر گرفتم که فعلا بیخیالش بشم . 😊 ولی انگار عادت کردم که یه جای دلم غصه ی درسامو بخورم 😬

ممنون دوستم  😘😘😘😘 

راستی حدیث جانم همسرتون بهترن ؟

🖤🖤🖤🖤
نه اصلا غر نمیزنم کلا خیلی درونگرام و تو خودم میریزم همه چیو😅البته اینم بگم پدر و مادر پر تلاشی هم ...

چچه خوب موفق باشی . حقیقتا تا گزارشاتون میخونم با خودم میگم کاش آوین جون از خانوادش،هم بگه بعد خودم خودمو جواب میدادم که شاید خودش خودکفاست و اونا نقشی نداشتن . 😂😂😂

🖤🖤🖤🖤

دخترا من ده روزه پدر عزیزم رو از دست دادم ،به کل انگیزم رفته .امروز برگشتم اینجا ازتون انرژی بگیرم.

لطفن یه کتاب خوب معرفی کنید .فلسفه مرگ و زندگی منو درگیر کرده

  فکر کردن کار سختیست !! برای همین اکثریت مردم «قضاوت»میکنند...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز