چرا آخه باید یه همچین تجربه ای داشته باشم تو زندگیم.... صیغه طلاق رو هم همونجا خوند.... ای خدا... نمیدونم ب کدوم دردم بسوزم. من ظرفیت اینهمه بدبیاری رو نداشتم چرا بیشتر از ظرفیتم آزمایش شدم
بچه هم داشتی؟
کجا خوند؟؟؟چی شد مگه
طلاق گرفتی یا طلاق داد؟؟
انشالله از حالا به بعد با کمک خدا و تلاش خودت حسابی خوشبخت میشی
من بعد از دوسال هنوز همه چیز یادمه. بار سنگینیه طلاق. درکت میکنم عزیزم.
عزیزم. میفهممت. تا یه مدت هیجاناتت شدیده. تا میتونی گریه کن. اتفاقا باعث تسکینه. بعد آروم میشی. نگران نباش خدا بزرگه. منم دارم سختی تحمل میکنم. روزهای تلخی هم گذروندم. اما همیشه اونطوری که دلمون میخواد زندگی پیش نمیره. من خیلی دوست داشتم کلاسها و جلسات روان درمانی برم. هزینه نداشتم. اگر میتونی حتما برو. گذروندن این روزها به تنهایی سخت تره. اگر کنارت یه مشاور و روان درمان قابل اعتماد و خوب داشته باشی خیلی میتونه کمکت کنه
مگه نصیب من شد؟ یا خیلی های دیگه. عزیزم تنها نیستی.همه ی اونهایی که تو زندگی مشترک هستن هم خوشحال نیستن. خیلیها از ازدواجشون راضی نیستن فقط دارن تحمل میکنن. صلاحت بوده عزیزم. انشالله بهتر از این نصیبت میشه.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز