2777
2789
عنوان

نگرانی من بیجایه

69 بازدید | 5 پست

سلام به  خانما امیدوارم حالتون خووب باشه من  یه ماه  پیش بشماره امام رضا   علیه السلااام    تماس گرفتم همانجا دخترعمه ام  شب خوابیده بود صبح بیدار نشده بود 56ساله اش بود بعد یکدفعه  فک کردم این چندماه پیش بمشهد رفته یعنی دخترعمه ام با خودم گفتم  بعد یه عالمه گریه کردم گفتم بابا و مامانم که هم سن دخترعمه ام هست اونا هم نمیرن بعد امام رضا  علیه السلام   تماس گرفتم گفتم اگه بابام اخر عمرشه بطلب  همین طوری گفتم بعدم گفتم ولکن   بعد  چنر زوز پیش برادرم با زنش دعوا کردند وقهرکردند تاجایی که تاچند روز بود بعد  دیشب نه پری شب دامادمان و مادرم  رفتن  که اشتی بدن بابام گفت دیگع  با این  پسر کاری ندارم من دیگه میرم چون واقعا اذیت شده بود بعد رفتن  مادرم ودامادمان و برادرم  خونمون جوری ک برادرم  جاشو پهن کرد بخوابه و گریه کرد بعد همانجا بابام زد بیرون ولی برگشت اما دیروز رفت مشهد***ما از مشهد 4ساعت فاصله داریم دیروز تا ظهرنبودم رفته بودم مدرسه دیدم بابام رفته   الان دلم نگراااانه و گریه میکنم  چون ب امام رضا  علیه السلام   گفتم  که اگه بابام اخرعمرشه بطلبش بزودی و این اخرین سفرشه   الان فک میکنم بابام خدا نکرده فوت میکنه چون رفته مشهد بزودی ولی ما 4ساعت فاصله داریم دارم میمرم از نگراااانی و گریه میکنم چون من بچه اخرم و بسیار وابسته  توروخدا بگین دلم از جا داره درمیاد  قلبم داره تند تند می تپه خواهشا پاسخ بدهید

یا صاحب الزمان عج ادرکنی💚

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792