2777
2789
عنوان

چطوری از شوهراتون پول میگیرید ؟؟؟

| مشاهده متن کامل بحث + 69856 بازدید | 216 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 




ارنج جون اون یکی دوباری که پول گرفت خرج حونه نکرد پس چی کار کرد ؟
البته قصد فضولی ندارم فقط دلم می خواد اینجا بتونیم بهم دیگه کمک کنیم
چون من خودمم قبلا سر کار می رفتم می دونم تا و قتی پول تو حیب خود ادمه و دست ادم تو حیب خودش میره خیلی سخته که به شوهرش بگه بهم باید پول بدی
مهتا جون نمیتونه کار مرتبط پیدا کنه و چون مغروره نمیتونه سراغ کارای پایین هم بره (البته دلش به درامد من گرمه)

اون چند باری که پول گرفت رو جمع کرده و یه مقدار کمی رو خرج کرده!
چون چک اجاره خونه رو من دادم. قسط ماشین از حساب من کم میشه و هر وقت میریم خرید به بهانه سرگرم کردن بچه میره که من خریدای خونه رو حساب کنم

تنها هزینه ای رو که میده پول بنزین هست اونم چون خودش همیشه میشینه پشت فرمون! موقع لباس خریدن هم میره دنبال انتخاب کردن یا هی میگه ما لازم نداریم!!!!!
از کارم راضیم ولی با سر کارم مشکل دارم و تمام سال استرس دارم که امروز اخراجم میکنن!!!!

به خدا ترس از بیکاری و پول درنیاوردن باعث شده که استرس وحشتناکی داشته باشم و نگران همه چی باشم
ارنج جون من اگه جای تو بودم با قناعت کردن هم شده یه پولی حتما برای روز مبادا جمع می کردم میرفتم به تناسبش سکه می خریدم حتی شده باشه از این سکه یه گرمی ها . به محض اینکه به اون اندازه میشد که بتونم بخرم سریع می رفتم میخریدم و یه گوشه میذاشتم بدون اینکه شوهرم بفهمه
هر چند تا که می تونی بخر .
بعد شوهرت پول بنزین رو از کجا میاره ؟
تو سز کاز میزی اون یعنی خونه میمونه ؟
با این غروری که می گی داره اونوقت چطور تخمل میکنه تو خرج زندگی رو بکشی ؟
به نظر من یکم بترسونش که فکر کنه شاید داری اخراج میشی !!!
مثلا الکی بگو با مدیر یا .... بحثت شد و اونم عصبانیه یا یه همچین چیزایی . که فکر کنه خیلی وضعیت کاریت بد شده .
چیه خونده ؟ اصلا دنبال کار نیست یا پیدا نمی کنه ؟چند وقته ؟


منم امروز رفته بودیم بیرون
به شوهرم گفتم دیگه همه جا فروش فوق العاده زدن باید بریم خرید کنیم واسه عید .
اونم گفت باشه . باشه رو سریع می گه ولی تا به عمل برسه .........
بعدشم بهش گفتم یه ماشین میخوام . می خوام طلا بخرم
اینا رو هم باشه رو گفت
اخرشم گفت بذار این سهما تو بورس به یه جایی برسهههههههههههه!!!!!
ای خدا........
مهتا ی عزیز من فکر میکنم یکم خسته ای البته حقم داری نینیت کوچیکه و خستگی زایمانو داشتی البته همه نگم اکثر مامانااین مراحلو طی میکنن اول از همه میخواستم بگم درسته ازین موضوع ناراحتی ولی سعی کن که زندگیتو به خاطر این مسئله خراب نکنی .من خودم راستشو بخوای از شوهرم ماهیانه میگیرم ولی خرج لباس و خونه وبچه با خودشه .من از موقعی که تو عقد بودیم میگرفتم .خب خیلیا میگیرن وخیلیا هم نمیگیرن منم اکثر ماهیانه هامو طلا میگیرم ولی عزیزم گرفتن یا نگرفتن دلیل بر خوشبختی یا بد بدختی کسی نیست اینو جدی میگم.من شوهرم استاد دانشگاهه و تو همکاراش که باهم ارتباط داریم فقط من از شوهرم ماهیانه میگیرم تازه خیلیاشونم همه ی پس اندازشونو وطلاهاشونو فروختن تا خونه بخرن ومن خبر دارم که نه خونواده های خودشونم کمک میکنن و من در بعضی موارد بهشون غبطه میخورم ولی خب انکار نمیکنم که داشتن یه ماهیانه امتیازه
ببین عزیزم اینطور که متوجه شدم شوهرت از اون مدل مردا نیست که با عشوه و...........بتونی کارتو پیش ببری .ببخشیدا ولی من اگه میخواستم از شوهرم پول بگیرم نمیگفتم میخوام ماشین بخرمو..........
سنگ بزرگ علامت نزدنه
مهتا جون من ایران نیستم و حقوق خوبی هم دارم یعنی در عرض 3 سال تونستم به پول ایران 500 میلیون دخیره کنم ولی تا کی میشه به این شرایط ادامه داد!
شوهرم قبلا کارش مدیریت بوده ولی با شرایط فعلی کار در سطح مدیریت نمیتونه پیدا کنه و حاضر نیست کار با سمت کمتر بگیره

تقریبا میشه گفت همش یا توی خونه هست یا میره بیرون ولی بی نتیجه و این تقریبا از 4 سال پیش شروع شده
بیمه هم راستش نه!! یعنی بیمه درمانی داریم فقط و بیمه عمر و نه!!!!

موضوع اخراج شدن و شرایط پر استرس کار من رو هم میدونه ولی هیچ چی توش نمیبینم!!!! به خدا نمیدونم چکار کنم؟ یه جوری هم به این حس رسیدم که چرا ازدواج کردم؟؟؟ چون وقتی نتونم تو شرایط سخت به کسی تکیه کنم
به خاطر استرسهایی که دارم از هیچی هم لذت نمیبرم و تازه نمیتونم رابطه - خوبی هم داشته باشم یعنی همیشه خسته هستم داغونم
تا الانم یه بار بهش نگفتم که تو کار نمیکنی؟ مامانم قسم داده بهم که به شوهرت فشار نیاری و اخه چکار کنم؟؟؟؟
ببین شاید شوهرت ازون مدلاست که باید سر غیرت بیاریش
مثلا میگی با دختر خاله هام رفتم بیرون به شوهرت بگو اره رفتیم همشون فلان چیزو خریدن من خجالت کشیم فلان قدر پول ته جیبم نبود خیرسرم مادرشدم دو روز دیگه حتی نمیتونم یه چیز ساده برای بچم بگیرم اینو بگو ومثلا بلند شو برو یه چایی بیار خیلی کشش نده خودت میدونی که مردا رو باید زیاد به پرو پاشون نپیچید.یا مثلا اره فلانی گفت هنوز این روسریتو داری انقدر خجالت کشیدم .امیدوارم یکم تونسته باشم راهنماییت کنم .من خودم کلا
با مظلوم نمایی کارامو پیش میبرم میتونم داد وقال کنم ولی تا خدا به ادم زبون نرم داده چرا وبه کرات دیدم که جواب نمیده یه چیزی تو مایه های گربه هه تو شرک
ضمن خانومی من چون تجربه کردم بهت میگم سعی کن به خودت فکر کنی و نقاط مثبت خودتوا پیداکنی بالاخره خدا به هممون هنرای یکسان نداده .
این قضیه ی کبکه منو یاد خودم انداخت.چون همیشه به دنبال این بودم که چقدر خوب بود که اگه منم فلان نکته ی مثبت فلانی رو داشتم و یه زمانی میرسید که واقعا گیچ میشدم بعدا ها فهمیدم خیلیا به این منی که خودمو خیلی دوستش ندارم غبطه میخورن .
عزیزم خودتو دوست داشته باش .مطمئنم زندگیت شیرین تر میشه.قبولم کن که زندگیا هم سخت شده.مثلا من دیروز به شوهرم گفتم میخوام یه شلوار جدید بگیرم طفلی گفت اگه واقعا نیازه بگیریم.دلم سوخت.نمیگم شما نگیریا نه ولی بهشون بگو عزیزم من میدنم الان اداره ی یه زندگی سخته من اینارو میبینم ولی مطمئن باش اگه لازم نبود بهت نمیگفتم بازم میتونم با اون لباسای گشادم که یاد اور روزای کسالت با ر حملگیمن کنار بیام بعد بلند شو برو یه چایی بیار یعنی تنهاش بذار تا باخودش در گیر بشه.بعد رفتین بازار اگه سر قیمت چونه زد که اره گرونه واینا بگو من که هر دقیقه خرید نمیکنم یه ضربالمثل انگلیسی هست که میگه
هنوز اونقدر پولدار نشدم که جنس ارزون بخرم
ممنونم از راهنماییتون دری جون
خیلی به کارم میاد
اگه ماشین رو گفتم به خاطر این بود که خودشم باره ا بارها گفته
مشکلی که با شوهرم دارم اینه که به هیچی نه نمیگه
الان بگم لباس و کیف و کفش .... میگه باشه
بگم طلا می خوام میگه باشه
بگم ماشین (چون قبلا هم صحبت شده بود ) میگه باشه
در مورد اینگکه مستاجریم باید خونه بخریم میگه باشه
ولی انصافا ادم دست و دلبازی هم هست میخره ولی تنبل
یعنی تقصیر خودمم هست که جدی نمی گیرم
هرچی موضوع بزرگتر میشه اونم شل تر میگیره
منم هی کوتاه میام یعنی حوصله ندارم هی بگم ....
یا بشیمک یه جوری برنامه ریزی کنم که شوهرمو گیر بندازم واسه همین اونم میبینه من زیاد سخت نمیگیرم بی خیال میشه .
اونم فهمیده منم زیاد جدی نیستم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز