2777
2789
عنوان

این حال و روز منه.چه میشه کرد؟

60305 بازدید | 445 پست
سلام

2من ماهه زایمان کردم و یه بچه 3 ساله دیگه دارم.از ماه هفتم حاملگیم فهمیدم که شوهرم با زنی ارتباط داره.ارتباطی که شاید به یک سال قبل برگرده و من نفهمیدم.ارتباطی که در حد خیانت جنسیه.از اون موقع 4 ماه می گذره و من به توصیه مشاور هیچ عکس العملی نشون ندادم.داغون شدم ولی اصلا به روی خودم نیاوردم. خودم دلم می خواد درس خوبی به شوهرم بدم که بفهمه یه من ماست چقدر کره داره.
اما نظر مشاور اینه که با شرایط من در حال حاضر برخورد کردن با شوهرم درست نیست و بهتره به روی خودم نیارم.چون ممکنه شوهر لجباز من دست از کارش برنداره و کارمون به طلاق برسه و طلاق رو مناسب حال من نمیدونن.چون شاغل نیستم .2 بچه کوچک دارم و....
الان دارم زجر می کشم.دارم داغون می شم ولی نظر مشاور اینه که شرایط بعد طلاق میتونه برام بدتر باشه.ممکنه با شوهرم برخورد کنم و او درست نشه و مجبور شم جدا بشم.
خدا میدونه اصلا نمی دونم چه کاری درسته چه کاری نه؟ علی رغم میل من و در خواست من حدود 5 ماهه که ما با هم رابطه زناشویی نداریم و من همه این شرایط رو باید با وجود یه شوهر سرد نه یخ تحمل کنم.هیچ کس حتی خانوادم از موضوع اطلاع نداره و خودم دارم ذره ذره خورد میشم.
لطفا اگه نظری دارید بفرمایید.به نظر شما کاری میشه کرد؟یا فقط راهش سوختن و ساختنه؟
خیلی برات متاسفم عزیزم به نظر من مشاورت را عوض کن چون با اون به جائی نمیرسی و تو این حالت ماندن هم نه واسه خودت خوبه نه واسه بچه ها
این درست نیست که بسوزی و بسازی اصلا حقت نیست که تو این وضعیت باشی
ببخشید اینو میگم ولی مشاورت آشغاله عوضش کن تا با توجه به شرائط خصوصی زندگیت راه درست را پیش پات بذاره

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



وای آیناز جون خدا صبرت رو زیاد کنه واقعا هر چی بگی حق دارییییییییییییییییییییییییییییییی.........تو چطور تونستی هیچی نگی و به روی خودت نیاری .........به نظر من هم یه مشاور بهتر پیداکن .......هیچی نگی که اون به کار خودش بدون هیچ دغدغه ای ادامه میده .......برات آرزوی خوشبختی رو دارم
به نظر من بهتره از الان به فکر آینده ت باشی‌. اول از همه ببین چه کار بلدی و چه کار میتونی‌ انجام بدی، بعد یه کار واسه خودت پیدا کن اگر چه میدونم سخته، و ببین چقدر میتونی‌ رو خانواده ت حساب باز کنی‌ اگر شرایط رو بتونی‌ برای آینده ت بسازی بعد به فکر جدا شدن باش، و بهتره که از یه وکیل هم کمک بگیری و ببینی‌ که در صورت جدا شدن، حضانت بچه‌ها به عده کی‌ باید باشه، و بعد از اون ببین اگه میتونی‌ با زندگی‌ بعد از طلاق کنار بیای به فکر جدا شدن باش. البته من اینها رو گفتم در صورتی‌ که تو بخوای جدا بشی‌، اگر نه نظر من اینه که دنبال دلیل این خیانت باشی‌ و سعی‌ کنی‌ با همسرت این مشکل رو بر طرف کنی‌، بهتره که زود تصمیم نگیری.
من اگه جات بودم خیلی دوستانه با شوهرم این قضیه رو مطرح میکردم چون تا وقتی اون فکر میکنه که تو نمیدونی با خیال راحت به کارش ادامه میده... چرا باید جدا بشی زندگیتو با 2 تا بچه خراب کنی؟ بهش بفهمون که میدونی و اون مسوول زندگی تو و بچه هاست.
من هم خیلی از شرایطی که برات پیش اومده ناراحت شدم...خیلی سخته...به نظر من حتما از یک مشاور دیگه کمک بگیر ...هم از یک وکیل خوب راهنمایی بخواه...اگه بتونی یه نفر از فامیل یا آشناهای مطمئنت رو هم در جریان قرار بدی خیلی بهتره...بارت سبکتر میشه...البته اگه واقعا مطمئن و باتجربه و رازداره
بازم برات آرزو می کنم خدا بهترین راه حل رو سر راهت بذاره
لادن جان من با نظر شما مخالفم . اگه دوستانه بگه ، شوهرش هم وقیحانه به کار خودش ادامه میده . با این تفاوت که قبلا نمیدونسته همسرش میدونه ولی الان میدونه که همسرش هم مطلعه . پس کار خیلی براش راحت تره .
سلام آیناز جون
من مشاور نیستم
درسته خیلی سخته با این مساله کنار اومدن

ولی مشاورت هم گفته فعلا با این وضعیتی که داری مقابله کردن سخته و مشکلاتت رو بیشتر میکنه ولی نگفته که هیچ وقت به روی خودت نیاری به نظرم من خیلی حرف منطقی و درستی زده

با داشتن دو تا بچه هیچ وقت به طلاق فکر نکن چون مطمئن باش با طلاق مشکلاتت بیشتر میشه

فقط اگه شوهرت به صورت رسمی با اون زن ازدواج نکرده سعی کن کاری کنی که دوباره به طرف شما بیاد

حالا با هر کاری که بتونی

ولی مطمئن باش با دعوا کاری از پیش نمی بری و شوهرت بیشتر به کاراش ادامه میده

فقط با احساسات او بازی کن و بچه ها رو پیش بکش که بهش بگو که الان اون یه پدر است و باید به وظایفش عمل کنه

و همین طور شوهر شماست


به نظر من این راه حلی بود که می شد پیشنهاد داد

امیدوارم هر چه زودتر شوهرت به اشتباهش پی ببره و دوباره به کانون گرم خانواده برگرده . آمین
Lilypie Pregnancy tickers
سلام آینازجون ..من قبل ازاین ازدواجم یه عقدکرده بودم وطلاق گرفتم..درصورتیکه هرمشاوری میرفتیم میگفتن..طلاق نگیر..ادامه بده..اگه قبلش اومده بودین میگفتم نکن اینکارو..اماحالا..نه..ولی من اینکاروکردم وهنوزهم اینکاروبهترین کارزندگی خودم میدونم چون هم باعث شدادامه تحصیل بدم وهم به شوهرم ودرواقع جفت خودم برسم..وهمیشه فکرمیکنم مصلحتی توش بوده..عزیزم من همیشه میگفتم طلاق میگیرم ولوتااخرعمرازدواج نکنم اماسربلندودرموردزندگی خودم تصمیم گیرنده هستم..



عزیزم قبل ازهرچیزیه مشاورخوب بگیر..سعی کن روی اعتمادبه نفس خودت کارکنی..پس اندازتوببری بالا..

البته برای زندگیت تلاش کن ولی یادت باشه که سربلندزندگی کردن وبه خودوانسانیت خودارزش نهادن خیلی باارزشترازامنیت قلابی زیرسایه هرکس و...است...
خورشید جان شما بچه نداشتی که طلاق گرفتی خیلی راحت بودی و می تونستی تصمیم بگیری

ولی آیناز الان دو تا بچه داره یک شوهر هر چقدر هم بد باشه بازم پدره

الان آیناز هم باید به خودش فکر کنه هم به بچه هاش یا باید احساساتش رو زیر پا بذاره و قید دو تا بچه شو بزنه (چون به قول خودش بعد از طلاق درآمد مالی نداره)
لطفا به این موضوع هم فکر کنید
Lilypie Pregnancy tickers
دوست خوبم بغض گلوم رو گرفت بعد از خوندن مشگلت خوب میفهمم که بد جایی گیر کردی ولی دست رو دست نزار که خودت و زندگیت و آینده بچه هات داغون میشه من چند تا سوال ازت دارم و چند تا راهکار ،بچه اولت چند سالشه؟خونوادت تو شهره شما هستن یا نه ؟تا حالا کوچکترین واکنشی نشون ندادی که شوهرت بفهمه که بو بردی ؟ممنون میشم بهم جواب بدی چون تو راهنمایی بیشتر تاثیر داره ،البته من کارم مشاوره کودکان و جوانان هست و شاید خیلی به شما نتونم کمک کنم ولی باز هم خوش حال میشم بتونم کمکت کنم ،هرچه زودتر رابطه جنسیت رو با همسرت شروع کن و از هر راهی که میدونی جذابیت جنسیت رو بالا ببر نباید اجازه بدی که فاصله از این بیشتر بشه ،از خونوادت تو نگهداری بچه ها کمک بگیر و به فکر کسب در آمد باش و هتمنننننننننن شروع به پس انداز کن با شوهرت صحبت کن و بگو قصد داری برای آینده بچه ها از الان پس انداز کنی و تلاش کن پول رو از دستو بال شوهرت به هر بهونه دربیاری این کار دو تا ویژگی داره اول اینکه مردی که دستش تنگ شه کمتر هوا برش میداره دوم اینکه کم کم دست تو پر میشه ،این مساله رو نمیشه دوستانه مطرح کرد چون قبحه کار از بین میره اول این که نباید بزاری شوهرت بفهمه از طلاق واهمه دری چون بی پروا میشه و دیگه نمیتونی جمش کنی
آیناز جان
من فکر می کنم مشاورت نظر درستی داده. از بقیه حرفاش چیزی نمی دونم اما اینکه شما احتمالا در شرایط فعلی با گزینه طلاق مواجه میشی موافقو مطلاق در این شرایط بدترین حالت برای بچه ها اولا و بعد برای خودته.

شما همسرت رو بهتر می شناسی و جزییات رو بهتر می دونی. اما چیزی که من خوب می دونم اینه که با یه نوزاد و وقتی که برای بچه ها میذازری فرصت برخورد درست و عقلانی و سازنده رو با همسرت نداری حتی اگر ایشون آدم خیلی منصف و منعطفی هم باشه احتمال درگیری بد و لجبازی ایشون در اثر برخورد شما وجود داره.
که در این صورت یا باید اعتراض جدی کنی و طلاق بگیری که شرایطش رو فعلا نداری و یا چون مساله رو شده با جرات و وقاحت هر بار که از خونه بره بیرون بهت میگه داره همون جایی میره که نباید و شما چون طلاق نگرفتی باید بسوزی و بسازی و زندگی رو به خودت و بچه ها تلختر کنی.
صبر کن و صبر کن و صبر. دعا رو هم فراموش نکن.
اول برای هدایت همسرت خیلی خیلی و خیلی با اخلاص و بی کینه دعا کن . این کار هم صبر و تحملت رو بیشتر می کنه و ارامش بهت میده هم شاید خداوند به لطف خودش همسرت و زندگیتون رو نجات بده.
از محبتت بهش هیچ کم نکن اگر نمی تونی بهش اضافه کنی.
هیچ هم نشون نده که از چیزی بو بردی.
آیناز جان
من نمیدونم شما رابطت با شوهرت چطوریه اما اگه به صورتیه که تا حالا با هم مشکلی نداشتین و اصلا همجین حرفایی بینتون نبوده و احساس میکنی که میتونی به زندگیت ادامه بدی و درستش کنی به روی خودت نیار........اشتباه برداشت نکن........میدونی منظورم چیه؟ اینه که اگه بهش بگی روش تو روت باز میشه و ممکنه خیلی راحت بگه آره خوب کردم و وفتی دیگه این شرمی که پیش تو داشته از بین بره راختتر به کارش ادامه میده ....اگه میخوای بمونی و رو شوهرت کار کنی و این شرایطی که گفتمو داری به نظرم کاری کن که دیگه نتونه اون خانومو ببینه بدون اینکه بفهمه تو میدونی مثلا براش کار جور کن هر چیزی از درست کردن یه وسیله خونه تا مسافرت تا خرید.... هرچی... و سعی کن چیزی که باعث شده به سمت اون زن بره رو پیدا کنی و کم کم دوباره همسرتو مال خودت کنی....اگه آدم معقولیه یکم باهاش صحبت کن که من الان به خاطر زایمان تو شرایط بدی ام و به همه چیز حساس شدم و نیاز دارم تو بیشتر بهم محبت کنی...... البته نگفتی چرا این اتفاق افتاده و روابطتون قبلش چطوری بوده
اینایی که من گفتم در صورتیه که همسرت مرد زندگی باشه و تو هم ازش راضی بوده باشی و حالا در اثر اشتباه خودش یا تو همچین اتفاقی افتاده باشه و به پشیمانی از خطاش و این که میتونی ببخشیش امیدوار باشی وگرنه که اوضاع فرق میکنه.........یعنی اگه همچین مسائلی براش مهم نیست و حیایی هم در این مورد پیش تو نداره و اگه بفمه که تو میدونی بیشرمانه تر به کارش ادامه میده و امیدی بهش نیست به نظر من با درنظر گرفتن تبعات جدایی به اون هم فکر کن چون به نظر منم قرار نیست بسوزی و بسازی و بچه هایی هم که هرروز شاهد جدال والدین اون هم برسر همجین مسائلی باشن آینده روشنی ندارن........البته باید کاملا همه جوانب رو بسنجی و حساب شده عمل کنی
این اون چیزی بود که به ذهن من میرسید ولی مسلما یک مشاور حاذق راهنمای بهتریه
امیدوارم بهترین راه انتخاب کنی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز