2777
2789
عنوان

هر کی دلش از مادر شوهر پره بیاد با هم درد دل کنیم

| مشاهده متن کامل بحث + 203747 بازدید | 439 پست
مادر شوهر من صبح تا شب قران میخونه کلاس قران میره همه رو هم امر و نهی میکنه. بعد دروغای گنده میگه. دعا می کنم خدا جوابشو بده که با رفتارای افراطیش همه رو از اسلام زده کرده.بچه خودش نماز نمیخونه بعد میشینه بقیه رو نصیحت می کنه.
کاش مرا بیشتر بلد بودی...

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

برااینکه فکرمیکنن خداوجودنداره بذاره توکاسشون ایشالا خدا ازهرکدومشون که اذیت میکنند ودل میشکنند وچشامونو بارونی میکنند نگذره وحقمونو ازشون بگیره
شاد باش چنان که آوازه ی شاد بودنت طوری در شهر بپیچد که رو سیاه شوند کسانی که بر سر دیدن نگاه غمگینت شرط بسته اند . . .
مادرشوهرمن عمه ام میشه یعنی من دختر برادرشم همیشه ارزوش این بود که من عروسش بشم خودش میگفت یکی از دعاهام سر نماز این بوده که تو عروسم بشی خلاصه ما عروسش شدیم ولی خوشی ما فقط سه ماه بود حالا بگید چراااااااااااااااااااااا؟ پدرشوهرم وصیت کرده بود خونش رو که 400متره نصف کنن بدن به پسرای اخریش که دوقلو هستن که یکیش شوهرمنه ماهم خلاصه 200متر خونه با رضایت عمه ام به ناممون شدیعنی سند ثبت شد به نامم شوهرم از اینجا بود که بگو مگوها شروع شد یه عده ادم از خدا بیخبراینقد تو گوش عمه ام خوندن که چرا خونه رو به نام پسرت زدی اینا قدرتو رو نمیدونن فردا جلو روت درمیان از خونه بیرونت میکنن حالا این ادما کیا بودن عمه های دیگم بعلاوه خواهر شوهر بزرگم خلاصه این وسط چه دعواهایی که نشدچه ناراحتی هایی که من نکشیدم عمه ام رفت از پسر خودش که شوهر من باشه شکایت کرد که بچه ام با کلاهبرداری خونه رو به نام خودش زده ومن خبرندارم ما نزدیک به یکسال گرفتار دادگاه بودیم که خداروشکر چون سندمون ثبتی بود نتونستن کاری کنن الانم خداروشکر میخوان بهمون وام بنیاد مسکن بدن خونه رو بسازیم
وخدایی که برایم کافیست❤❤❤❤
جالبه... من پدر شوهرم عوضیه... خواهر شوهرم فتنه... مادر شوهرم دیوانست تصمیم نمیتونهبگیره... خواهر شوهرم 7 سال ارم کوچیکتره... واقعا خدا رو شکر میکنم که خونواده خودم اونقدر خوبن که شوهرم می تونه رنگ یه خونواده اروم و خوب و ببینه... خودش چشم دیدنه هیچ کدوم و نداره... توان تعریف کردن و ندارم... واقعا بد کردن... خدا ازشون نگذره... امین
عمق نگرانی های ما؛ فاصله ی ما را از خدا نشان می دهد ...
من مادر شوهرم خوبه ولی امن از دخترش باورتون میشه پسرم 6 ماهشه هنوز نیومده ببینتش.اون شب داشتیم عکسهای سالهای قبل رو با شوهرم نگاه میکردیم پسر اولم کوروش اصلا عمشو نمیشناخت از بس فتنه هست که باهاش اساله قطع رابطه کردم.
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

درد و دل🖤

قلب_باغ | 14 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز