یه مقدار فندق تر همسرم خریده بود که پوست کرده بودم و گذاشته بودم خشک بشه
امروز شکستم و بو دادم و نمکی کردم پسرم ببره مدرسه
ظرفهای غنچه های گل محمدی و چوب دارچینم خالی شده بود،شستمشون
دوتا بسته که چند وقت پیش از مشهد خریده بود رو توشون خالی کردم
یه مقدار انار داشتیم کم کم پوستش داشت خشک میشد،گذاشتمشون یه ربع تو آب و بعد دون کردم دادم به همسر و بچه ها خوردن و تموم شد
یه کفش کار پسری رفت خروجی
یه جوراب پسرم پاره شده،شستمش
امروز میدوزم و همراه یه سری خرت و پرت ریز اسباب بازی ها ازش اینجا عکس میذارم و میره خروجی
و یه سری ظروف بازیافتی