مینیمالیست شدن یعنی چی؟

خونه ما دقیقا همینا هست

البته چون من مهمونام کم هستن  همینا برام بسه

یکی میبینی مهمونای همیشگیش زیادن خوب باید بیشتر ظرف داشته باشه

و چون خودمون چهارنفر هستیم و هرکس میاد خونمون بیشتر از دو نفره برای تمام مهمون ها از سرویس دوازده نفره استفاده میکنم

خواهر من مهمون ثابت خونش بالای بیست نفره همیشه

بصورت تک به تک برای سی نفر ظرف خریده از همونا هم برای خودشون استفاده می‌کنه

ظرف لوکسی نگرفته و اگر بشکنه می‌تونه به راحتی مشابهشون رو بخره

سلام عزیزم. اگر مربوط به یک بیماری مزمن یا ادامه دار هست مثلاً تنگی کانال نخاع بهتره نگه داشته بشه چون جز سوابقتون حساب میشه. ولی اگر مربوط به یک حادثه بوده که خوب شده و الان مشکلی نداره نیاز به نگهداری نیست. مثلاً شکستگی دست در اثر حادثه که کاملا خوب شده و عوارضی هم نداشته.

مادرهمسر منم همین اخلاق و دارن. انگار اصلا دست خودش نیست. چند بار همسرم بهش گفته اینا رو چرا انبار میکنی اینهمه میخری استفاده کن. ولی گوش نمیده

یه بار خودش گفت اخرش میمیرم اینا بین عروسا و دخترام تقسیم میشه. یعنی خودشم میدونه باید الان از اون خرید هاش  استفاده کنه ها ولی بازم از کهنه های ۲۰ ساله استفاده میکنه.

این قندون دیگه رنگش رفته گذاشتم خروجی 

+

اون استکان که برای کاکائو صبحانه بوده،چون کوچیک بود ما استفاده ای نداریم ازش. رفت خروجی

اینم تو بازی چرخش شکست 

چسبش زدم و رفت خروجی

دیروز یکی از کابینت‌ها رو تمیز و مرتب کردم خروجی نداشت فقط چند تا جابه‌جایی داشت

خروجی امروز خودکار بی جوهر با جعبه اش یادگاری بود رفت بازیافت

قوطی خمیردندان.دوتا اسکناس ده تومنی بیست تومنی ( اینارو چرا نگه داشتم مگه من موزه اسکانس و سکه ام خخخخ)

امروز نوبت سرویس بهداشتی وحمام بود که خروجی نداشت.

قرآن خوندم.

کلی از این پک های رستورانی که توش قاشق چنگال و نمک وخلال دندونه از کشوی آشپزخونه در آوردم که بره خروجی شایدم بذارم تو سبد پیک نیک که تو مسافرت استفاده بشه 

فعلا گذاشتم کنار جا کفشی تا ببینم کجا بفرستم

یکی منو لایک کنه این تاپیک رو داشته باشم  

ورودی یه دمپایی برای پسرکوچولوم

این دمپاییشم کوچیک شد رفت خروجی😍

سلام دوستای عزیزم پست های همگی رو خوندم حسابی لذت بردم خسته نباشین😍👏👏

الان سه روزه مادر همسرم اومدن خونمون همش از وقتی اومده از خلوتی خونه تعریف میکنه میگه قبلا خونه خیلی شلوغ بود😁

بالاخره چرخ خیاطیمو که بی استفاده بود آوردم به کمک مادر همسرم چند تا رو بالشتی دوختیم و یکمم پارچه داشتم که زحمت کشید برای دخترم تاب دامن دوخت

رو تشکی قبلی دخترم خیلی کهنه شده بود رفت خروجی

یه پارچه داشتم دقیق اندازش شد اونو براش دوختم

به این صورت چند تا پارچه که الان سه ساله تو کمد بودن به کار اومدن😍😍

ورودی هم یه جفت گیره برای دخترم 

راستی قبلا اینجا گفته بودم که احتمالا خونمونو عوض کنیم

صاحبخونمون رهنمون رو اضافه کرد قبلا یه سری سکه پارسیان خورد خورد گرفته بودم به همراه یه زنجیرم مجبوری فروختیم برا رهن 

این در حالی بود که همیشه وقتی میخواستم خرید هیجانی کنم بجاش میرفتم سکه میگرفتم یا پولامو جمع میکردم که این موقع ها آدم دستش جلو کسی دراز نباشه 

چه لذتی داره اینجور موقع ها که میدونه این پس اندازها یه جایی به کار آدم میاد