حالا اینجا اکثرا شوهرا ماکسیمالن ، من مشکلم با مامانمه 😅چون هر سری که میخوام خروجی داشته باشم هی منصرفم میکنه ، اینقدر از مزایای مینیمال بودن براش گفتم و از دغدغه های کوچیکم گفتم تا کمک به محیط زیست و زندگی بهتر برای آیندگان و ... خلاصه راضی شده بهم 😃ولی امان از ورودیایی که کنترلشون میکنم ،اگه قبلا بود دو تا کمد دیگه باید میاوردم تو اتاقم که وسایلم جا بشن اینقدر که آدمو وسوسه میکنه برا خرید 😬 ولی الان بهتره ...
یه مشکل دیگه که دارم استفاده ی زیاد از پلاستیکه ، این اوکی نمیشه و زمان میبره تا درستش کنم ، شاید بعدا از کیسه های پارچه ای استفاده کنم ، تو برنامه ام هست ...
الان که نگاه میکنم به خودم و داشتم میخوندم درباره ی انواع مینیمالیستا ، فکر کنم اینقدر تلاش میکنم براش ، از اونایی میشم که در نهایت همیشه در تلاشن که وسایل مورد نیازشون رو داشته باشن ،مثلا من هیچوقت نمیتونم از اونایی باشم که زیبایی شناختی مینیمال بودن براشون مهمه !چون هر کاری میکنم وجود رنگای مختلف برام مهمه ...نمیتونم صرفا از رنگای خنثی استفاده کنم با اینکه مدتهاست در تلاشم ولی انگار یه چیزی تو زندگیم کمه بعضی رنگا نباشن ،حتی نمیتونم مطلق اونایی باشم که اکو مینیمالیستن چون ما هر کاریشم کنیم باز شرایط جامعه و یا مدلای دیگه ولی مثلا میتونم از اونایی باشم گه تا مدتها وسایلشون رو نگه داری بکنن و مشکلی باهاش ندارن ...در مجموع فکر کنم در آینده از اونام که هر چیزیش یه رنگه ولی وسایلش کاربردیه و خوشحاله از زندگی و سبک زندگیش ...😃