ضممن اینکه عزیز دلم
مینیمالیست بودن و زندگی مینیمال یکی از فاکتور ها و المان هایی هست که میتونه ب ارامش کمک کنه
ولی الزاما و به تنهایی باعث ارامش و چاره کار نیست
ما داریم با مینیمال زندگی کردن فقط انباشتگی فضای بیرون از خودمون رو از بین میبریم تا بتونیم ذهن و درونمون رو خلوت و سبک کنیم
ولی اگر قرار باشه این سبک
خودش تبدیل به فشار روحی و ذهنی بشه یجای کار داره میلنگه یعنی یا درست اجرا نمیشه یا اصلا این اجرا نمیشه
ممکنه مبنیمال بودن واسه من یجور باشه واسه یکی دیگه یجور دیگه
قرار نیست خودمونو عذاب بدیم
خب یکی ذهنش نیاز ب تنوع و رنگ بیشتری شاید داره نسبت بمن !
شاید مثلا یکی دوست داره ده تا عطر مختلف داشته باشه
ده تا کفش مختلف
چون هرجا متناسب با اونجا لباس میپوشه و همش براش قابل استفادست و ذهنش ارضا واغنا میشه
ولی من نه
من سادگی مخصوصا تو فضای خونه ذهنمو ارومتر میکنه
اما نه الزاما با چیزای قدیمی و مستعمل که شاید حس خوبی بهشون ندارم.
اگر قدرت مالیش باشه، چیز قشنگ تر از چیزی ک الان دارم ببینم شاید دلم بخواد تغییر ایجاد کنم . از نویی و تازگی و بروز بودن هم خییییلی لذت میبرم
بوی لباس نو
رنگ و لعاب وسیله ی نو
خونه با وسیله نو و تر و تازه و بروز
مینیمالیست بودن الزاما استفاده از چیزی که قابل استفاده هست نیست
اگر روحتو ازرده میکنه، یعنی برای شما قابل استفاده نیست !