مینیمالیست شدن یعنی چی؟

چند سال بعد با امروز هیچ فرقی نخواهد کرد مگر به دو دلیل:

اینکه این مدت چه کتاب‌هایی خوانده یا با چه کسانی معاشرت کرده باشی.

سلام گلم . منم اسفند دوست ندارم . اسفند دود کن م رو اول آشنایی با همین تاپیک گذاشتم خروجی 

حتی یک بار هم استفاده نکرده بودم 

واااای من خودم خیلی وضعیتم داغونه به لحاظ مینیمالیستی

الان هر پستی میبینم یه نفر چیزی رد کرده دلم میخواد یه دور کامل بچرخم تو خونه یه سری چیزا رو رد کنم

باورتون میشه چند روز قبل عید بالای کمدو فشرده جمع و جور کردم دیروز و امروز دوباره یه سری کشو ها رو و یه سری هم بالای کمدو خلوت کردم

تا یه ماه دیگه اینجا باشم کارم تمومه😂😂

سلام

یه ماشین حساب سوهان ناخن  خروج

لباسای زمستونی و جمع کردم بردم انباری  یسری وسایلی ام که دم دست نیاز نیست ولی در حد خروجی نیست میبرم انباری

یه مقدار هویج تو یخچال داشت پلاسیده می شد

خردش کردم گذاشتم تو فریزر 

خیلی زودم سوپ می پزم که استفاده کنم

سلام به همگی ورودی امروز یک کرم مرطوب کننده 

خروجی جلد کرم مرطوب کننده که تموم شد 

خروجی یک عروسک ک کسی هدیه برا دخترم خریده بود اما بی کیفیت بود و خودش دو‌تا عروسک داشت گذاشتم دم در هر کسی خواست ببره

سلام به همگی،من امروز سه تا بسته پودر لباس رو خالی کردم تو یک ظرف در دار بزرگ،و قوطی اش رفت بازیافت، به توصیه دوستان خرمای کارتنی تو یخچال که خیلی رو مخم بود رو ریختم تو ظرف در دار اونم رفت خروجی(همیشه می ریختم تو ظرف ولی این دفعه چون کارتنش بزرگتربود و میدونستم جا نمیشه تو یک ظرف نا خوداگاه جابجا نکرده بودم الان از دوتا ظرف استفاده کردم)واما چیزی که خیلی رو مخم بود.چند وقت پیش یکی از چراغهای نمای ساختمان نیم سوز شد و چون گارانتی داشت از طرف شرکت یک جدید اوردن و متاسفانه من خونه بودم دادن به من ،اما تو این مدت هنوز کسی برای تعویض نیومده یکبارم به مدیر ساختمان گفتم گفت هر وقت نصاب اومد میام میگیرم ازتون.باورتون نمیشه این چراغ توتراس همش توچشم من بود،الان که همسرم رفت مهمون راه بندازه مدیر رو دیده بود و مدیر در موردساختمان و چراغ ها و ..با همسرم حرف زد.وقتی اومد بالا و به من گفت فوری چراغ رو دادم به پسرم گفتم الان ببر بده به همسایه بگو ممکنه یک وقت نصاب بیاد ما خونه نباشیم.همسرم گفت بابا دیروقته گفتم بیدارن که تو حیاط بود.انگار یه نصفه کوه از رو دوشم برداشتن.

پ.ن.اون همسایه مون دو نفرن کلا و به پسرم گفتم در بزنه و زنگ رو نزنه،البته میدونم که بیدار بودن چون از مهمونی اومده بودن 

قربونت عزیزم 💕

ممنون از شما بابت تاپیک مفیدتون،خیلی برام کاربردی بوده،این آرامش شما انعکاس آرامشیه که به ما دادید.ازتون سپاسگزارم بانو💕💕💕

اینکه نگاه میکنید تو فریزر ببینید چی دارید تا باهاش غذا درست کنید برام خیلی آموزنده بوده....

قبلا من فکر میکردم چی میخوام درست کنم بعد به همسرم لیست خریدشو میدادم،مثلا اصلا نمگفتم خب کرفس و گوشت تو فریزر داریم پس خورشت کرفس درست کنم!

ممنونم از تجربه تون که ارائه میدید💐 

 خروجیهای امروز 

سمت راست حدود ۲۰۰ برگ کاغذای یک کار اداری خاص 

سمت چپ : اضافات مدارک و اسناد چندین سال اخیر

و دوسه تیکه لباس کم کاربرد بچم

کل اسناد و مدارک اساسی دسته بندی و مرتب شد

برعکس بقیه کارا این موردو بخاطر مشغله و کاغذ بازی زیاد همسر زیاد بفکر تغییرش نبودم و البته انقد زیاد بودن رغبت نزدیک شدن بهشون نداشتم

کم کم ۵ کیلو شدن 

راستی شماهم مایع دست و ظرف و شامپواینا گالنش کم میشه دوس دارین زودتر تموم شه ظرفشو رد کنید بره یا فقط تعداد کمی اینطورین؟

یکی از خواهرامم اینطوریه 😄

کاشکی خودتون هم خروجی اتون رو گزارش میدادین🌺

آیییی من به هرکی میگم یه بیماری دارم که دوست دارم قال یه چیزیو زودتر بکنم میخندن😂😂😂

منم اینطوریم اخراش که میشه میریزم توی قوطی نوشابه تا جای کمتری بگیره