مینیمالیست شدن یعنی چی؟

سلام به همگی،منم یک شلوارپسرم که کوچیک و کهنه شده بود و یک تی شرت نو همسرم که هر چقدر منتطر شدم نپوشید(سوغاتی بود) و دوتا کتونی مال پسرا که کهنه شده بود و قصد داشتم با ورود کفش جدید در عید بزارم کنار، همه رفتن خروجی.از کفشا یادم رفت عکس بگیرم

سلام عزیزم خدا ب دخترتون سلامتی بده.خودمونم کلی دلمون باز شد

سلام عزیزم 

مامانم اینا روستا زندگی میکنن سطل زباله به اون صورت نیست کسی بخواد وسیله ب درد نخور بزاره یکی برداره.

درمورد سوزوندن هم بله حق باشماست همین امروز کلی دود نشست روی لباسای آبجیم به خاطر آتیش همسایه.ولی خب چاره ای نیست همه میسوزونه آشغالاشونو

میسوزونن*

قربونت عزیزم .لطف داری گلم .والا منم همچین حسی به شماها دوستان عزیزم دارم .و همیشه و همیشه آرزوی سلامتی و تندرستی براتون دارم 

[QUOTE=282519579]سلام عزیزم خدا ب دخترتون سلامتی بده.خودمونم کلی دلمون باز شد[/QUOTعزیزی گلم .ممنونم .کاش عکس می‌دادی .من خودم چون همیشه میرفتم سراغ خونه ی مامان بزرگم و کلی براش پاکسازی میکردم .الآنم واقعا یه همچین حسی دارم خیلی خوشم اومد از کارتون .سرحال و پاینده باشین .

فدات گل سالم باشی الهی

ادامه پاکسازی امروزم :یه بلوز که هدیه بود ،یه جفت کفش دخترم که براش کوچیک شده بود گذاشتم بدم به یه نیازمند و یه تیشرت دخترم که کهنه شده بود دستمال کردم 

بعد از مدت ها سلام دوستای گلم✋️

نماز روزه هاتون قبول درگاه حق🙏

من مسافرت بودم وسط بازار گناوه و بوشهر که پر از پاساژ وسیله هست با وجود اصرارهمسر هیچی نخریدم برای خودم 

ولی برای بچه ها نفری سه تا تیشرت تابستانه و دو تا شلوارک (که از نظر جنس و قیمت خوب بودن) و نفری دوتا اسباب بازی خریدم(اسباب بازی ها مجبوری شد چون بچه هاگریه کردن و شوهرم کوتاه اومد 🙁)

یه پاور بانک و هندزفری شوهرم خرید و هندزفری قبلیش رفت خروجی

خوراکی هم یه ظرف چهارشیره و ارده شکلاتی و خارک و ترشی 

بود ک استفاده میشن

بعد از برگشت از سفر یه دبه بزرگ که شوهرم اورده بود نو بود دیدم الکی نگه داشتم رفت خروجی چقدر بطری آب معدنی رفت بازیافت و یه بافت و یه جفت جوارب و یه لباس زیر و یه شال  و یک شلوار خونگی که قسمت ران پا واسم تنگه و موقع پوشیدن اذیت بودم  همه رفتن خروجی 

یه پیراهن دخترم ک نو بود ولی از پشت کمرش به لبه تخت گیر کرد به اندازه یه سکه پاره شده بود و دلم نیمده بود بندازم بیرون گفتم توی خونه میپوشه چندبار یهویی پیش اومد رفت خونه مادرهمسرم و من خیلی حرص خوردم که چرا این پیراهن تنش بوده رفته پایین واسه همین گذاشتم خروجی که جلو دستم نباشه براش بپوشمش

بطری شیر هم که روزی دوتا خروجی دارم واسه مصرف زیاد

یه تیشرت همسر واسش تنگ شده بود رفت خروجی

امروز دو دست لباس مجلسی که برام تنگ شده بود ، یه شارژر که سرش کج شده ، دستبند و مدال آمتیست که دلمو زده بود رفتن خروجی

خسته نباشی عزیزم واقعا گل کاشتی🌺🌺🌺

تغییر دکوراسیون خودش کلی انرژی مثبته.من فعلا امکان تغییر دکوراسیون ندارم.

ولی تو کابینتم چیدمان ظرفارو بااینکه مشکلی نداشت تغییر دادم.حس میکنم اینجوری انرژی مثبت چرخش بیشتری داره تو کابینتام و اگه تغییری نمیدادم ، انرژی راکد میموند تو کابینت

سلام عزیزان🌺

خروجی ها و ورودی های این مدت من:

❤️یه کرم مرطوب کننده که تموم شد،جایگزین نمیشه چون یه دونه دیگه نصفه هنوز دارم.

❤️یه دمپایی پسرم که کوچیک شده بود،بردم خونه مادرهمسرم برای تو حیاط کوچولوها استفاده میشه،یه دمپایی هم ورودی و جایگزین داشت.

❤️یه قاشق چنگال که جنسش خوب نبود و کمی کج شده بود رفت تو بازیافتی ها،این مورد نیاز به جایگزینی نداره چون خیلی دارم.

❤️یه قابلمه بزرگ و یه تابه بزرگ و دوتا کاسه اونم بزرگ و یه ظرف روغن همه از جنس "روی" تو زیرزمین داشت خاک میخورد،بالاخره همسرجان رو راضی کردم بفروشدش چون چندین ساله که ازدواج کردیم و اصلا استفاده نشده و فقط پول کرایه ماشین تو جابه جایی ها برای اثاث کشیش رو دادیم،قطعا این از مواردی هست که جایگزین نداره ان شاالله.

❤️یه مقدار شیرآلات خونه بوده که تو تعمیرات مونده بوده و جمع شده بود اینها رو هم همسرم فروخت پولشو گذاشت رو عیدی بچه ها که بعد تعطیلات جمعا با عیدیاشون براشون سکه بخره پس انداز بشه براشون.

❤️یه قران هم مادر همسرم داده بود بهمون،که چون یه قران بزرگ داریم اونو لازم نداشتیم،دادم همسرجان برد مسجد.

❤️دوتا کتاب هم تموم کرده بودم اونو دادم به کتابخونه،فعلا خرید کتاب ندارم چون حدود ۱۵ تا دارم که باید یواش یواش بخونم تا تموم بشه و بعد بخرم تو این مورد به شدت دارم خودمو کنترل میکنم طرف کتابفروشی مورد علاقه م نرم!

❤️یه گلدون کاکتوس هم داشتم خیلی بدجور رشد کرده بود حدود ۲ متر سیخ!رفته بود بالا و گلدونشم کوچیک شده بود اونو فروختم.

❤️چندتا گلدون کوچیک و بزرگ هم داشتم که تو خونه تکونی از زیر زمین اوردم بالا خواستم با اون گلدون کاکتوسه بفروشمش که همسرم نذاشت داد گلفروش گفت همه رو یه چیز بادوام توش بکار میام میبرم!

❤️یه مقدار اسفند مامانم اورده بود که استفاده کنم،من و همسرم هیچکدوممون از دود اسفند خوشمون نمیاد،همون سالهای اول هم اون اسفند دودکن هم رد کرده بودم بدون اطلاع مادرم البته😷،اینهام گذاشتم تو نایلونی که خروجی هام میره اونجا تا کسی استفاده کنه.

❤️یه جفت ساق دستمم رفت خروجی چون کشش شل شده بود،اینم جایگزین نمیکنم چون یکی دیگه دارم هنوز.

خیلی آرامش دارم بابت خلوت شدن آروم آروم خونه،خونه تکونی یه جوری آرامش داره،هزاران برابر رد کردن وسایلی که بهش نیاز نداری به جور دیگه.

تندرست باشید عزیزان💕💕💕💕💕💕💕💕