چندتا جوراب نو نازک که سالهاست دارم وتابحال استفاده نکردم
دوتا جاکلیدی که خیلی وقته استفاده میکنم و دیگه نمیخوام تو دستم باشن ، میخوام دوتا جاکلیدی بخرم . یه زرافه و یه فیل ، از اون عروسکی ها که چند وقته همه جا پره .
یه قوری خیلی بزرگ که نوئه اما من هیچ وقت اونقدر چایی درست نکردم و نخواهم کرد ، اونم کادوئه .
دو تا شمعدون استیل کادویی که چند سال داره یه گوشه و گاهی تو کابینت حاضری میخوره که طرف ناراحت نشه .
چندتا بلوز مهمونی که نمی پوشم و هر چه نگهداشتم یا توش راحت نبودم یا با چیزی ست نمی شد و هیچکدوم رو خودم نخریدم .
یه دستبند باریک طلا که اونم هدیه است و فروختمش .
یعنی حتی اون دستبند طلای باریک که هیچ فضایی نمیگیره روی اعصاب من بود .
فکر کنم بعد از مرگم ، خانواده که برای جمع اوری وسایل به خانه من بیان ، میشینن به گپ و گفت و چای خوردن و میگن طفلک خودش همه چی رو کامل جمع و جور کرده بود و هر چه داشت را در زمان حیات ، داد ، رفت و ما را به زحمت ننداخت .😎😊