بحث یادگاریها هم بگم فقط دوعدد لباس ست بچه ها نگه داشتم تو کمدشون آویزه همین دیگه چیزی یادگاری ندارم
دختر عمه خودم اولین ناخون بچش که گرفته اولین دست خط بچش اولین لباس هرچی فکر کنید نگه داشته
خواهر خودمم صندوقچه گرفته اولین های بچش گذاشته صندوقچه ☹️
من واسه بچه هام اصلا تولد آنچنانی نگرفتم به جز تولد دوسالگی که اونم مهمونامون ده نفر بودن غذام یه مدل بود تزئینات خودم انجام دادمو بقیه همیشه چهارنفره بوده اوج ریخت و پاشم اینه هر سال تولدشون میبرم عکس میگیرم و شاسی کوچیک چاپ میکردم که الان که فکرش میکنم تعداد عکسها همینجور عمل کنم خیلی زیاد میشه و من با این همه شاسی چکار کنم یه دیوار پر میشه و با این سبک زندگیم همخونی نداره شاید امسال عکس بگیرم و شاسی چاپ نکنم یکی که بشه بذارم آلبوم