سلام
یادم نیست قبلا گفتم یا نه.حالا دوباره میگم.
یه شال و کلاه ست رو خریداری همیشه معروف عروسیم داشتم.به مناسبت شب یلدا .همون اوایل ازدواج شاید دو بار پوشیدم که اونم تو ماشین نشستم رفتم خونه مادرشوهرم ...چون اون روزا چادری هم بودم پوشیدنش بیرون خونه ممکن نبود.رنگش هم عنابی بود😑 قشنگ بودا اما مدلش مناسب تیپ و سن من نبود... خلاصه درد سرتون ندم .چند ماه پیش ردش کردم رفت
گرون هم بود.دیگه فدای سرم
یک دونه شال بافتنی هم داشتم اونو خوب پوشیدم. چهار پنج سال زمستون را باهاش سر کردم ... و پارسال رفت به سلامت
دستکش چرمی هم دارم که فکر کنم یکبار هم نپوشیدم.گذاشتم ردش کنم .آخه من اونقدری بیرون خونه نمیگردم که اینا را بخوام😬 الان که فکرشو میکنم میفهمم عروس داماد ها فقط آفریده شدن برای پر کردن جیب لباس فروش ها و لوازم خونه..
جوراب هم از پارسال اضافه ها رو رد کردم و بعد از اونم باز نصفش استفاده شده و رفته.الان فکر کنم فقط دو سه جفت پارازین برام مونده و ده جفتی جوراب زمستونی و روفرشی دارم.البته روفرشی از اون ضخیم ها نه.همون کشباف معمولی بدون مچی
یه پالتو دارم که برام کوچیک شده.نو مونده هم.موندم ردش کنم یا بزارم بمونه شاید لاغر شدم🤷🏻♀️
و یک پالتو جیر مخمل که اونو میپوشم .امسال اونم یه کوچولو برام تنگ شده...البته جا دکمه ش دوبله هست.میتونم دکمه های را جابجا کنم تا اندازه بشه.ولی هنوزم شنل میخوام🥺
چتر هم یه دونه داریم که اصلا نمیدونم کجاست.چون هیچ استفاده ای ندارم.اصلا فکر نمیکنم دیگه آدم بزرگها از چتر استفاده کنن.واسه بچه ها خوبه
امروز یه روسری مجلسی کوچولوی به درد نخور گذاشتم کنار .ولی پارچه ش را دوست دارم .به درد کیسه پارچه ای میخوره.شاید یه چیزی باهاش بدوزم