2777
2789
عنوان

مینیمالیست شدن یعنی چی؟

| مشاهده متن کامل بحث + 1737897 بازدید | 44695 پست
ممنون عزیزم.دلگرمی بهم ندین دوباره وسوسه میشم😁😁😁😁😂

من هر وقت ماگ می بینم یاد شما می افتم

وشاید باورتون نشه من در عمرم از ماگ استفاده نکردم.

وچقدر این تفاوت سلیقه ها در آدم ها قشنگه


شادی صدام کنید

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



دوست عزیزی ک گفتن گزارش بدم.ی کابینت ظرف مهمان تمیزو مرتب شد :کلی ریزه میزه ک جاش تو کشو اتاق خاب ب ...

به به😍 عالیه

الــهی بـرقصـانـد خـدا بـه ســاز تـو جـهانـت را          
من هر وقت ماگ می بینم یاد شما می افتموشاید باورتون نشه من در عمرم از ماگ استفاده نکردم.وچقدر این تفا ...

منم تا حالا فقط دو بار ماگ داشتم یه بار نوجوون بودم یکی گرفتم. 

یه بار دیگه هم یه دکوری خریدم یه ماگ بود که یه عروسک کوچولو روش داشت. دو سال قبل عروسکش رو  جدا کردم دادم بچه ها. ماگ رو هم گذاشتم برا خودم. چند وقت پیش بالاخره شکست و خوشحالم کرد.  🙃

یه دفتر طراحی خودم که نصفه بود رو در اوردم دیدم من حالا حالاها سرم شلوغه و نقاشی هم حوصله، وقت و دقت زیادی میخواد.‌ گذاشتمش برا پسرم نقاشی بکشه و تموم بشه. 

قلم موها رو هم میذارم برای سال اینده پسرم. 

✨✨✨

یه چاقوی سردستیم چند ساله شکسته بود امروز خروجی میشه، یکی دیگه جاش گرفتم امیدوارم تیز باشه.



دوستای عزیزم ورودی هاتون مبارک تون باشه

ما از عصر تا الان بازار بودیم.

ورودی دوتا پیراهن ویه کتونی برای همسرم.

برای خودم ودخترم چیزی نخریدم.

اما بشنوید از سفر مینیمال من:

قرار بود امروز بعدازظهر برگردیم خونه اما موندکار شدیم

من یه دست لباس اورده بودم که چک کردم شهر مقصد ابری بود

ولی رسیدیم آفتااااب یعنی با بچه شیرخواره ولباس گرم به مرز کلافگی رسیدم.همیشه هم یه جفت کفش محض احتیاط می ذاشتم تو ماشین که این بار نیاورده بودم زیاد راه رفتیم کفشم اذیتم کرد.

دخترم خوراکی ریخت روی شلوارم کثیف شد اینجا با وجود معذب بودن مجبور شدم شلوارم بشورم.

مسواک هم نیاوردم.

فردا نهارم مهمانی دعوت شدیم در نتیجه تو ساک جمع کردن های بعدی تجدید نظر می کنم.


شادی صدام کنید
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز