مینیمالیست شدن یعنی چی؟

خیلی ممنونم اره البته قبلا هم توی کاور تکی بودن ولی خیلی پخش بودن توی کمدها. الان همه یکجا جمع شدن . کاورهاشونم خالی شد برای وسایل دیگه ام

وای چه خوب که مادرشوهرتون باهاتون هم روحیه هست نعمت بزرگیه ها   

آره واقعا ، من از هیچ جهتی با مادرشوهرم مثل هم نیستیم و چون به خودم اجازه نمیدم که سر سوزنی بهشون بی احترامی کنم خیلی سختمه،  فقط هر چی میگه من لبخند میزنم

منم تقریبا همینطوری هستم. اونجا که میریم یکم با خواهر شوهر بزرگم هم صحبتم و بقیشم با سر و کله زدن با بچه هام و گوشی وقت میگذرونم   

دیروز تولد همسرم بود یه مقدار شکر قهوه ای داشتم که ریختم تو کیک و از شرش راحت شدم  یه پیراهن خونگی داشتم خیلی خوشگل بود ولی تا میپوشیدم بوی بدی می‌گرفت با اون که بعد از حمام میپوشیدم و از مام استفاده میکردم،ولی من کنار نکشیدم ازش استفاده کردم و بلاخره خروجی شد

مادر همسرتون رو توصیف کردید و حس کردم چقدر شبیه مامان من هستن 

پیراهن نخی و شلوار نخی همه جا پوش

اون جوراب بلند که میکشن روی شلوار و رویه بافتنی 

سایه شون مستدام 

دقیقا شرح حال مادر بنده رو فرمودید 

نه عزیزم چه سو تفاهمی؟😊😚🥰

سلام دوستان خروجی های من

۴ تا جوراب که قسمت پاشنه شون نازک شده بود

یه لباس زیر پایین تنه فعلا جایگزین نمیشه دارم

دو تا تی شرت خونگی 

یه لباس زیر بالاتنه که عمرش رو کرده بود 

یه شلوار خونگی که سه سال بود میپوشیدمش جنسش عالی بود یه قسمتیش وایتکس ریخت

یه شلوار لی که از اول تو تنم راحت نبود رنگشم روشن بود پایینش همش کثیف میشد تصمیم گرفتم دیگه شلوار رنگ روشن برای بیرون نگیرم

هر وقت خیلی سختت شد، به این فکر کن که من با مادر خودم این جوری ام😔😢

چه عالی 

حس خوبی منتقل شد 

خداحفظ شون کنه🌿💚

منم تو کل فامیل خودم و شوهرم ندیدم کسیو که مینیمال باشه 

مرتب شاید باشن اونم وقتی مهمون دارن ولی مینیمال ندیدم...

تنها مینیمال فامیل خودمم که همه جا خورده میگیرن و مسخره میکنند که تو همه چیو میریزی دور ...هیچی نگه دارنیستی و پول شوهرتو به بادمیدی 😑

هرچند حرفشون مهم نیست برام 

ماها چندین سال جلوتر از اطرافیانمون هستیم 

ان شالله اونام یه روز آگاه شن 

آخی ، واقعا سخته ، سایه شون مستدام باشه 

 تفاوت زیاد با والدین واقعا برای هر دو طرف ناراحت کننده س 

سلام بر دوستان عزیزم. امروز در کمال ناباوری دخترم اتاقش رو تمیز میکرد برا مهرماه یه بغل لباس داد دستم گف اینا رو نمیپوشم دیگه.قسمت جالبش اونجا بود که گف مامان کمدم حس خوب گرفته و منم اینجوری شدم😍😍💃💃

و چقد خوشحالم غیر مستقیم براش تاثیر گذار بودم😍واقعا اون چیزایی که لازمش نبود خروج گذاشتع بود

بله واقعا همینطوره