مینیمالیست شدن یعنی چی؟

سلام دوستان

خروجی ها: سایه چشم. ریمل تموم شده. 

ممنونم عزیزم.

برای من قبلاً توی ی سبد تو کمد بود که فضای زیادی رو گرفته بود.با ی جابه جایی تونستم این کشو رو خال کنم،الان هم کمد خلوت تر شده هم لباسا مرتب ترن هم اینکه با یک نگاه همه ی لباسامو میبینم و لباسارو زیر و رو نمیکنم

میتونید ی ردیف شلوارهارو بذارید،ی ردیف تیشرت ها و ی ردیف هم ست ها .اینجوری خیلی بهتره 

اومدم گزارش نماز و روزه های قضا رو بدم و چند تا پست بخونم و انرژی بگیرم و برم 💕

خب 9روز روزه قضامو گرفتم 

2روز هم نماز قضا خوندم 

چله های زیارت عاشورا و حدیث کسا هم برقراره 

امروز 15 تومن اومد دستم، سریع 6-7مورد از بدهی ها و جاهایی که باید خرج میشد، خرج شد

همسرم میگفت میخوام یک ساعت اجازه ندی پول تو حسابت بمونه! 

این موارد رو از لیستی که برای این کار گذاشته بودم خط زدم 

مثل خروجی دادن وسایل به دردنخور که آدم بعدش حالش خوب میشه، انقدر سبک شدم 😇😇😇

سلام عزیزم خیلی خیلی ممنونم از پاسخگوییتون خیلی خیلی مفید بود ممنونم😘😘😘

پست عالی امسالی👆👆👆

این پست و سه پست بعدی رو خوندم و انگیزه شد که منم پاشم و برم حال خودمو خوب کنم و کارهامو انجام بدم که آخر هفته خوبی بسازم انشالله🏃‍♀️🏃‍♀️🏃‍♀️(فعلا👋)

چالش-هفته-بیست و پنجم.

یک جعبه فانتزی سکه

یک جعبه فلزی کوچک

یک جعبه فانتزی مقوایی و به همراه جاکلیدی که مدتها نگه داشته بودم و استفاده نکردم. بخشیدمشون

دوتا کاغذ که به عنوان یادگاری نگهشون داشته بودم.

یک بسته عود که تمام شد به خودم قول دادم عود جدید نخرم تا زمانی که همه تمام بشن.... یک بسته دیگه دارم

یک عدد کاسه سرامیکی رنگی که بدجور لب پر شد

پانزده تا مدل لباس که چاپ رنگی هم هستند و همچنان به روز هستند. میبرم برای خیاط سر کوچه مون. اگر به دردش نمیخوردن میزارم بازیافت.

دوتا قاب گوشی که به فنا رفتن و چند تکه شدن

امروز شام خیلی خیلی مفصلی تدارک دیدیم البته برای خودمون.... که از فرصت استفاده کردم و به پسرم گفتم دوتا از دوستاش رو دعوت کنه و با داداش کوچیکشون اومدن. سه تا مهمان کوچولو رو شریک سفرمون کردیم و لذت بردیم ...

مقداری پونه خشک هم برای مامان یکیشون کنار گذاشته بودم که به جای پلاستیک از شیشه رب استفاده کردم و دادم ببره با خودش...

امروز خونه نبودم وکاری نکردم.

فقط شب چون شامم سبک بود بعد از شام سینک شستم.

دوتا مهر داشتم یکی دخترم گم کرد تو خونه یکی کهنه کرده قصد داشتم بذارم تو باغچه در نتیجه یه ورودی مهر از منزل مادرم داشتم.

امروز روز تمیز کردن خونه بود،ولی چون دوروز خونه نبودیم تکیز مونده✨یکشنبه تمیز میکنم

خروجی اسفند دود کن.دسته اش جدا شد😬

دو هفته قبل لباسشویی ایراد کرد و همسرم خودشون سرویس کردن و نتیجه این شد که دیگ و سبد و اتصالات مربوطه لباسشویی که بشدت جرم و آلودگی داشت رو با جوش شیرین و سرکه سفید شستیم نتیجه بسیار لذت بخش بود.

خواستم بگم مسئله باز گذاشتن در و جاپودری لباسشویی 

 تمیز و خشک کردن واشر و جرم گیری چندوقت یکبار لباسشویی رو خیلییی جدی بگیرید .

دقیقا،و اینکه کلا عادت کردم اینجوری بزارم و حس میکنم اینجوری درسته😅

یه چیزی بگم؟!😅

این عکس پروفایل جدیدت خیلی به این شیطنت ها و خروجیای قایمکی ت می خوره🤣😂

انگار یا خروجی یواشکی دادی و منتظر وایسادی ببینی لو میری یا نه و واکنش مامانت چیه؟!😨😅

واقعا از صمیم قلبم آرزو می کنم به زودی هایدی جون با مرد رویاهاش ازدواج کنه و گزارش جهیزیه مینیمالش رو اینجا بذاره واسمون ما کیف کنیم😍🥰

شادی جان ببخش اگه اظهار نظر بی مورد می کنم

قبلا هم دوستان بهتون گفتن

کاش شما که مچ دستت هم درد می کنه لباسشویی رو راه بندازی و شستن با دست رو بذاری کنار عزیزم

الان خیلی جوونی متوجه نیستی 

هیدوا جان درباره آینه شمعدونم منو راهنمایی می کنی و تجربه تو می گی؟

من دوست دارم ردش کنم بره چون واقعا هیچ استفاده‌ای نداره فقط کلی پیچیدم و جمعش کردم و جا گرفته

ولی خب یه نگرانی هایی هم دارم😵‍💫