مینیمالیست شدن یعنی چی؟

من خودم ۶ سال ناباروری داشتم ولی اصلا یادم نمیاد توی اون ۶ سال برای بچه لباسی خریده باشم فقط یک بار یادم هست یک کفش کوچیک روفرشی دیگه هیچ چیزی نخریدم تا باردار هم که شدم فقط چیزهای ضروری رو خریدم و به مرور بعد از به دنیا اومدن دخترم هر چیزی که لازم بود میخریدیم .

بچه های بعدی ام هم با اینکه پسر بودن ولی چون ۳ تا بچه من پشت هم هستن از خیلی لباس های تو خونه ای دخترم داخل خونه برای اونها هم استفاده کردم و وقتی دیگه غیر قابل استفاده شد رد کردم رفت . 

به قول ققنوس جان افراد ماکسیمال اخرشم از خریدشون راضی نیستن 

دوست من برای اینکه ادعای باکلاسیش میشه میره مرکز شهر خرید در صورتی که بازار محل خودمون خیلی بهتره چقدر گشتیم برای یک مانتو و اخرشم یه چیز زشت خرید ولی بعدا که مغازه های محلمون و نگاه میکردم مدل ها و پارچه های خیلی قشنگ تری بودن 

دوستان برای لایک کردن از حساب کاربریتون خارج بشید و دوباره وارد شید، درست میشه

ایشون اصلا هیچ برنامه ای برای دخل و خرجشون ندارن متاسفانه 

خروجی اسپری موس مو

ورودی نخواهم داشت با اسپری دوفاز راحت ترم 

راستش من اطلاعات شرعی ندارم.

من چندددددد سال که دفتر روزمره دارم برنامه هام توش می نویسم به ذهنم رسید بنوبسم چه روزایی نماز خوندم نخوندم کم کم علاقمند شدم قضاش بخونم می رم تو اون صفحه مورد نظر مثلا اون روز نماز صبح وظهر خوندم نماز مغرب جایی بودم یا نریض بودم یا هر چیزی بعد که قضاش می خونم جلوش می نویسم نملز قضای مغرب خوانده شد.

انقدرم مثل شما نمی دونم چه سالهایی از دوره کودکی یا نوجوانی نخوندم.فکرم نکنم بتونم قضای اون سالها بخونم.

فردا نوبت کمد رختخواب ها تو اتاق دخترم بود که چون احتمالا نیستم امروز انجام دادم.

✅️تمام پتوهام از کاور خارج کردم.اول باز کردم یه کم تکون دادم هوا بخورن بعد روی هم تا شده چیدم بالای  کمد دیواری.

۶ تا پتو نو که برای مهمان استفاده میشه.یه پتو دونفره برای خودم که بعد از چتدساااال واقعا از بزرگ بودنش خسته شدم لوله کردم کنار بقیه پتوها گذاشتم که موقع بیرون رفتن این ببریم.

یه روتختی نو واستفاده نشده هم لوله کردم گذاشتم کنارشون.

کاور ها توی همدیگه قرار دادم.حدود ۵ تا کاور گذاشتم همون بالا

که هر وقت نیاز شد استفاده کنیم.

دوتا کاور پتو کمی کنارش پاره شد بود دیگه گذاشتم خروجی فکر کردم درست نیست کاور پازه بیرون ببرم.

🙈هی می رم در کمد باز می کنم ذوق می کنم از مرتبی اش

زیاد نمیگردم مثلا تو یه پاساژ حتما کل مغازه هاشو نمیگردم 

بیشتر دنبال چیزی هستم که لازم دارم 

و اصولا مغازه هایی که کیفیت خوبی دارن برام مشخص شده ست یه راست میرم و از اونجا خرید میکنم 

وقتایی که چیزی نیازم باشه اگه تو یه روستا هم پیداش کنم ترجیحا از همونجا میخرم تا بهترین پاساژ یا محل خرید شهر

دیروز که رفته بودیم روستا، خونه یکی از آشناهای همسرمم یه سر زدیم و یه ساعتی موندیم 

یه چیزهایی اونجا خیلی برام غیر قابل هضم بود 

امروز میخواستم اینجا بنویسم، هی نوشتم و پاک کردم و آخرشم پست نذاشتم پاشدم رفتم سر کمد دیواری و خواستم چمدون رو پاکسازی کنم چشمم به آلبوم خورد

شروع کردم آلبوم رو ورق زدن... 

از ازدواج ما 28ساله، میگذره و کلی عکس قدیمی و در کنارش کلی عکس که حالم باهاشون خوب نبود که چه بسا بدترم میشد میدیدم

به چند تا از فامیلهایی که عکس های بچگیشونو داشتم پیام دادم فلان عکس رو میخواید؟ اونهام با ذوق نظرشون مثبت بود(حدود_۴٠ ۳٠تا عکس جدا کردم) 

به پسرامم پیام دادم عکس های همکلاسی ها و دوستاتونو و بچگیاتون جدا کنم این دفعه میاید ببرید با خودتون؟ 

اونهام خوشحال شدن و جوابشون مثبت بود 

خلاصه دوتا آلبوم عکس مرتب کردم و کنار گذاشتم بره خروجی

اون عکسهای تکی هم تو این هفته میرسن دست صاحب هاشون

نزدیک 200تا عکس که حالمو خراب میکردن پاره کردم و ریختم دور

الان هرچی که عکس داریم باهاش خاطره خوب دارم و حالم باهاشون خوبه 😇

این عکس رو میدیدم 

با خودم فکر میکردم همیشه لزومی نداره هرخونه ای پرده داشته باشه 

گاهی اون قاب پنجره رو به منظره ای باز میشه که خودش یه تابلوی قشنگ میتونه باشه

و مثل این عکس ❤

ممنونم ازت♥

خیلی قشنگه. منم گاهی یه چیزایی می تویسم پاک می کنم.

میگم شاید جور دیگه ای برداشت بشه البته این دلیل پاک کردن من.

بله دقیقا دلیل منم همین بود

کت و شلوار دم دستیم بخشیده شد به یک آشنا که کمی از نظر مالی در مضیقه ست 

اومدن منزلمون در کمال احترام گفتن اگر لباسی رو میتونی ببخشی ببخش به من 

بنده هم کت و شلوار دم دستیم ،کیف و شالی که گذاشته بودم ببخشم و براتون نوشته بودم 

یک شومیز که فقط یکبار پوشیده شده بودم رو بهشون دادم 

دوست داشتم لباس نو بدم ولی گفتن لباس با اتیکت قبول نمیکنم و نمیخوام حس عذاب وجدان داشته باشم 

دوست داشتم لباس دیگه ای هم بدم خدمتشون که قبول نکردن.

بسیار خانم محترم و با شخصیتی هستند. بخاطر اینکه سلیقه من رو دوست داشتن و از من درخواست لباس داشتن خیلی خوشحال شدم