2777
2789
عنوان

مینیمالیست شدن یعنی چی؟

| مشاهده متن کامل بحث + 1736096 بازدید | 44675 پست

دلم یه اسباب کشی میخواد که حسابی همه جا مرتب شه. خونه مون رو گذاشتیم برای فروش. امیدوارم خوب فروش بره و خونه خوبی پیدا کنیم.

کلی برنامه دارم تا قبل عید اما تا خونه فروش نره قابل اجرا نیست

 مثلا پرده های پذیرایی و اتاقها رو میخوام عوض کنم اما باید منتظر بمونم تا خونه ی جدید انشالا.

الان در حالت استندبای هستیم 😬 بلاتکلیف ی خیلی بده. دعا کنید برامون دوستان

سلام.روز همگی بخیر

خیلی وقته خواننده خاموش این تاپیکم.هیچ وقت همت نکرده بودم بنویسم وگرنه حرف برا گفتن زیاد دارم در مورد کارام چون عاشق این موضوعم😅نزدیک ۵ ساله عروسی کردم و ازهمون اول مخالف خرید زیاد وسایل الکی و بی مصرف برای جهیزیه بودم،ک خب مثل همه دخترا خیلی جاها زورم ب مامانم نرسید و جهیزیم اضافات زیاد داشت

اوایل دلم نمیومد اضافات رو بدم بره اما واقعا رو مخم بودن،گاهی وقتا یچیزای کوچیکی ک‌هدیه بودن رو میدادم برای نیازمند یا اگه خودم میشناختم مستقیم ب دستشون میرسوندم...اما خیلی کم و ناچیز بود و تقریبا توی شرایط خونه تغییری ایجاد نمیکرد

اولین باری ک یکسال و خورده ای بعد عروسی اسباب کشی کردیم تموم لباسا و لوازم ارایشمو ریختم وسط و ی عالمشو جدا کردم دادم بیرون، اما ظرف و ظروفو هنوز از مامانم روم نمیشد میگفتم بالاخره هزینه کردند و برای من وقت گذاشتند خریدند ممکنه ناراحت بشن...

همچنان روی لباسا و لوازم خودم و گاهی شوهرم مانور میدادم و هرچند مدت جمعشون میکردم و میدادم بیرون

اما ایندفعه بعد چندسال ک اسباب کشی داشتم دل و زدم ب دریا و کلی ظرف و ظروف و دکوری و لباس و هرچی فکرشو کنید کارتون کردم و همرو فرستادم برای ی عروس ک جهیزیه نیاز داشت

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ی مدت ک گذشت یاد گرفتم بعضی وسایل نوی خونرو بزارم توی دیوار و بفروشم،هم ی پولی برمیگشت و هم خونم خلوت میشد،اللن ک اینارو براتون مینویسم ۷/۶ ماهی هست ک جدی شروع کردم ب کم کردن وسایل و فقط و فقط اونایی رو ک واقعا لازم دارم و دوسشون دارم نگه داشتم.تمیز کردن کل کابینتا و اشپزخونه من ۲ ساعتم زمان نمیبره...هیچ وسیله اضافی ندارم هیییچییی و خونم فوق العاده خلوت و تمیز و مرتبه.یسری وسیله و ظرف و ظروف دیگه دارم ک اوناروهم یا میفروشم و یا میفرستم برسه دست کسی ک نیاز داره


البته خودمم کلا ادمی نیستم ک پرخرج باشم و خرید اضافه کنم،اگه چیزی بخوام و مطمئن باشم خب سریع میخرم مثل کرم مرطوب کننده صورتم مثلا،خریدای این مدلیمم اینجوریه ک دقیقا میدونم چ برندی میخوام و چی ب پوستم میسازه،ی راست میرم داروخونه و همونو بدون خرید اضافه میخرم و میام،یا مشخصاتشو میدم ب همسرم اون بخره...

.درمورد خرید لباس هم فصلی میخرم و دوسالی هست دیگه فقط برای رفع نیاز خرید میکنم ن تنوع...جنس خوب میخرم ک شاید توی لحظه گرون باشه اما چندسال میپوشم و ازشونم خوب مراقبت میکنم.مثلا سه سال پیش نیم بوتی رو ک خیلی دوسش داشتم و خوبم مراقبت کردم هنوز میپوشم و مرتب و تمیزه


درمورد خرید وسیله و ظرف و ظروف تقریبا صفرم و چی بشه ب ی وسیله ای نیاز داشته باشم و اونم خوب درموردش فکر کرده باشم برم بخرمش....مثلا مدتها فکر کردم ب خرید ی نظم دهنده یخچال و دیدم واقعا نیازه،رفتم خریدم و الانم راضیم،ی مدت بود استکانای دم دستیم بیشترشون شکسته بودن،خب دیدم واقعا نیازمه ی دست خریدم،بعد انقد دوسشون داشتم تو مغازه دلم میخواست دودست بخرم ک جلوی خودمو کرفتم و با ی دست برگشتم خونه😁مثلا اون لحظه با خودم گفتم چ کاریه هرموقع نیازم شد میام ی دست دیگه میگیرم

حالا اینارو میگم فکر نکنید ما پولامونو تو بالشتمون ذخیره میکنیما،ن


😁قبلش بگم با سیاست و مدیریت متوسطم طی چندسال تونستم یکمی طلا پس انداز کنم و البته ماشینمونو ارتقا بدیم و یکمی پول پس انداز کنیم بعد همرو یکجا کردیم و پارسال تونستیم ی خونه کوچولو بخریم ب امید خدا....الان خیلی قسط و قرض داریم اما انشاالله اروم اروم میگذره....شوهرم خیلی مخالف بود و دلش نمیخواست ریسک این همه قرض و وام رو بکنه اما من هرجور بود گولش زدم😁و خرید کردیم

عمده خرج خونه من از خوراکیه،هله هوله و بقول معروف ات و اشغال خیلی خیلی علاقه دارم و خیلیم براشون خرج میکنم،البته ب موقع ارایشگاه میرم وجاهایی ک نیاره ب خودم میرسم.سر و لباسمون همیشه مرتبه و هرجا لازمه خرید میکنیم. قرص و ویتامین و همه چیمونم سر جاشه..‌‌‌‌‌‌خرید موادغذایی خونه هم معقول و ب اندازس و سعی میکنم کم خودمون مخصوصا بچم نزارم و همه چی براش میخریم،تازه و ب اندازه

خلاصتا گفتم بیام یکمی از خودم بگم و علاقه زیادم ب این موضوع....ببخشید اگه یجاهاییش نامربوط ب موضوع بود،هدفم این بود بگم شاید مینیمالیستی و خرجای مربوط و بجا باعث شد ما خونه دار بشیم...انشاالله هرکس خونه نداره،صاحب خونه خودش بشه ب زودی زود

راستی خانما من حرف اون دوستمونو ک درمورد تغییر کاربری وسایل بود خیلی دوست داشتم.منم شده تغییر کاربری بدم مثلا سبدام زیاد و اضافه بود،بعد کابینت زیر سینکم نامرتب میشد،بجای اینکه برم سبد مخصوص براشون بخرم ازهمونا یکی گذاشتم و لوازم زیر سینک مثل شیشه پاک کن و مایع لباس و شامپوهای اضافه و اینجور وسایل رو داخلش چیدم خیلی مرتب شد.

مثلا من تا چندسال پیش ک مجرد بودم انقدر هزینه لوازم ارایشی و مراقبتی پوستم زیاد بود ک نگم براتون🤦نصفه نصفه استفاده میکردم و مینداختم دور چون مثلا پوستم ی جوش زده بود😶کم کم دستم اومد چی مناسبه پوستمه و بافت و کاراییشو دوس دارم و هربار برای ی خرید مشخص میرم داروخونه یا مغازه و خیلی راضیم،پولمم هدر نمیره،لوازم ارایشم توی ی کیف خلاصه میشه از هرکدوم ی دونه و مناسب پوستم.مثلا ی کرم ضدافتاب،دورنگ رژ،ی ریمل و مداد چشم،یدونه مرطوب کننده،هرکدومم تموم شد تمدیدش میکنم،کشوی من خلوت و مرتبه و دقیقا میدونم گوشه گوشه خونم چی وجود داره و چی کجاست

راستی خانما من حرف اون دوستمونو ک درمورد تغییر کاربری وسایل بود خیلی دوست داشتم.منم شده تغییر کاربری ...

دوست عزیز خوش اومدی خونه نو‌مبارک به دلخوش سالهای سال توش زندگی کنید.توضیحاتتون کامل وجامع بود

شادی صدام کنید

این پست رو با دقت بخونید.

تمرین اول

بریم به اتاق خواب اصلی

چندتاکمد دارین؟

چندتاکشو ؟

یه برگه کاغذ بردار 

هرچی تو اتاق موجوده روی کاغذ بنویس

نمونه

۱.کمددیواری

-طبقه همکف

-طبقه اول

-طبقه دوم

۲.تخت

-کشوهای سمت راست

-کشوهای سمت چپ

۳.پاتختی 

 -پاتختی دو کشو

-پاتختی ۳کشو

۴.آینه 

۵.صندلی

۶.میزآرایش

-کشو اول

-کشو دوم

۷.فرش

۸.پادری

به همین ترتیب همه بخش ها رو بنویسید و شروع کنید.

 وزن اولیه ۸۰.۲ وزن ۱۵ دی ۷۵.۹ هدف آخر اسفند ۶۵


به همین ترتیب همه بخش ها رو بنویسید و شروع کنید.

فقط یک کشو که همه وسایلش بیرون اومده ، تمیز کنید، اضافیها رو بذارید کنار و مجددا بچینید. بعد سراغ کشو بعدی برید.

در دورانداختن لوازم میتونید سه بخش کنید.

۱.بدرنخورها و تاریخ گذشته ها که میرن بعنوان زباله

۲.یه سری که میتونید بدید به خیریه ها یا کادو بدید

۳.لوازمی که میتونید بفروشید

امروز و فردا گزارش بدین که چیکار کردین.

فقط تا یه کشو تموم نشده نرید سراغ قسمت بعدی که خونه بهم ریخته بشه 

از دورریختنی ها عکس بگیرید برای انگیزه

 وزن اولیه ۸۰.۲ وزن ۱۵ دی ۷۵.۹ هدف آخر اسفند ۶۵
دلم یه اسباب کشی میخواد که حسابی همه جا مرتب شه. خونه مون رو گذاشتیم برای فروش. امیدوارم خوب فروش بر ...

دقیقا منم در شرایط شما هستم بعلاوه اینکه کابینت هامم کمه هرچقدر تمیز مرتب و بدون اضافیا می‌چینم باز بع دلم نمیشینه😑میخام دست به تغییر بزنم باز دلم نمیاد میگم اینجا موندگار نیستیم الکی هزینه نکنم

. سلامتی امام زمان صلوات . ما ابد رو در پیش داریم هستیم که هستیم .                                       Bize göre değil bizim için değil

بچه ها من  دیگه واقعا کلافه شدم از وضع خونه زندگیم

من حدود یه ساله ازدواج کردم. بعد ازدواج اومدم شهر همسرم برای زندگی و کیلومترها از خونوادم دور  شدم. خونه ای که توش هستم رو شوهرم اومده بود دیده بود و قولنانه کرده بود و گفت خانوادش رفتن خونه رو تمیز کردن!  منم دیگه خیالم راحت بود، چندروز قبل از عروسی شوهرم اومد دنبالم و من زودتر از خانوادم رفتم که مثلا خونمو بچینم!

وااای باورتون نمیشه وقتی رسیدیم خونه همه چی کثیف و داغوووون بود.خونه ها قدیمی ساخت بودن و کثافت از همه جای خونه میبارید. باورم نمیشد من دست تنها چندروز مونده به عروسی تازه شروع کردم به تمیز کردن خونه. استرس عروسی و کارای عقب مونده و فلان و... بماند

هیچکدوم از خانواده شوهر حتی نیومدن ببینن زندم یا مرده. 

 خلاصه چندروز بشور و بساب کردم تنهای تنها. شده بودم عین جنازه. حتی تو اون وضعیت ناهار و شام هم خودم میپختم 

 بعدشم شروع کردم وسایل چیدن ولی هیچی سرجاش نبود. 

من و همسرمم دیگه همونجا میموندیم و خونه مادرشوهرم نمی رفتیم.

 هرچی رو جمع میکردم یه چیزی از یه جایی میزد بیرون چون همزمان استفاده میکردیم از وسایل.

 بعدشم خانوادم برای عروسی اومدن خونم و دیگه خونه م کلا خیلی شلوغ پلوغ شد.


یه سال ازون موقع گذشته ولی هنوزم همینجوری داره پیش میره. هیچوقت نشده که خونه م مرتب مرتب باشه. 

همش قبلش خونمو تصور میکردم که چیدم و... ولی خونم هیچوقت شبیه خونه تازه عروسا نبوده و نیست. دلم میخواد یه دکمه بود ریست میکردم همه چی رو با آرامش از اول می چیدم و مینشستم کیف میکردم ولی همه چی عجله ای شده و الانم نمیدونم چجوریه انگار طلسم شده هیچوقت نمیتونم تمیزش کنم که دیگه بگم اخیش خونه م بالاخره خونه شده! از خونه و کمد و کابینت هام اصلا خوشم نمیاد. هرروز یه جا رو میریزم بیرون و چیدمانشو عوض میکنم ولی بازم به دلم نیست نمیدونم مشکل از وسایله مشکل از منه مشکل از خونه س یا چی؟ 

اینقدرم وسایل کار همسرم و یه سری خرت و پرت های مجردیش زیاده که دیگه بخوامم نمیتونم خونمو نو و دست اول ببینم

توروخدا یکی یه راه حلی بهم بده هرروز دارم بابت این قضیه عذاب میکشم.

حتی الانم که عکس خونه های نوعروس رو میبینم اشکم درمیاد چون خونه من هیچوقت اون شکلی نبوده



بچه ها من  دیگه واقعا کلافه شدم از وضع خونه زندگیم من حدود یه ساله ازدواج کردم. بعد ازدواج اوم ...

اگه انباری داری اول کل وسایل مردی همسرتو انتقال بده اونجا

بعد برو مرحله چیذمان

 وزن اولیه ۸۰.۲ وزن ۱۵ دی ۷۵.۹ هدف آخر اسفند ۶۵
بچه ها من  دیگه واقعا کلافه شدم از وضع خونه زندگیم من حدود یه ساله ازدواج کردم. بعد ازدواج اوم ...

دوست عزیز دلیل اش چیه 

خونه خونه خوبی نیست مثلا مبل ها نمی شینه توش

یا کابینت هات قدیمیه

یا این ها خوبه

چبدمانت اشتباه؟

اول دلیل اش پیدا کن

شادی صدام کنید
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

دانشگاه آزاد

elmah000 | 17 ثانیه پیش

راجب درس

mnmmksln | 18 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز