2777
2789
ساناز جون منم اوایل زندگیم بیشتر این حالت رو داشتم وچون بروش می آوردم باعث شده بود که شوهرم که خیلی معمولیتر از منه در ظاهر , اعتماد به نفسش طوری بالا بره که به مشاور می گفت این همش نگرانه که من با کسی برم.خلاصه اینو که میگفت خورد میشدم.یه بار با خودم گفتم که چقدر اعتماد بنفسشو بردم بالا. بعد ازون شروع کردم به اینکه هر کسی ازین کارا بکنه در حق خودش ظلم کرده.لیاقت آرامش ونعمتی که خدا بهش داده رو نداره و ...من ازین نمیترسم که تو بری با کس دیگه و فقط اینو میدونم که چیزی کم ندارم که بخوام واسش نگران باشم.توی یه زندگی هردو نفر باید نگران از دست دادن هم باشن چون این خوشبختی مال هردوشونه و اگر بی اعتمادی پیش بیاد دیگه اون زندگی فایده نداره.در واقع با این کار اعتماد به نفسشو پایین می آوردم که خیال نکنه فقط اون میتونه تصمیم گیرنده باشه. و هم حس بد بینیم کمتر شد و هم شوهرم حساب کار دستش اومد.
ساناز به نظر من که خطریه یه مرد هیچ وقت از زنش سرد نمیشه مگه اینکه جای دیگه سرش گرم باشه این حرفا چیه من اهل سکس نیستم ...حالا اگه زنها بگن یه چیزی اما مرد ....من که زیاد خوشبین نیستم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ساحل حان ممنون واست یه پیغام خصوصی گذاشتم لطف میکنی ببینی
راستش نازی جان همسر من افسردگی داره به این خاطر فکر کنم حرفش درسته، چون داروهای افسردگی بی تاثیر نیست.
وقتی خدا هست هیچ دلیلی برای ناامیدی نیست. پسرای عزیزم 92/10/26 اومدن توو بغلم. خدایا شکرت
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز