عزیزم آره میدونم......
اون موقع هم من به زور پیدا میکردم......
یادمه اون موقع سیکلو ۲۰۰ راحتتر گیر میومد تا ۴۰۰......
حالا میخوایی ببین ۲۰۰ رو داره دو تا استفاده کن......
البته به خودت استرس نده پیداشم نکردی خیلی فکرتو درگیر نکن.......
ایشالله همین استراحت مشکلتو رفع میکنه......
آنا هزیز اونموقع که لاپاراسکوپی کردن آندومتریوز هم بررسی کرده بودن که گفته بودن منفیه
من توصیه میکنم نخوری چون ممکنه تداخل داشته باشه......
من شخصا نخوردم به غیر پنیرک که چون طبعش معتدل بود و میدونستم قاعده آورم نیست و حتی میشد تو بارداریم خورد ولی من احتیاطا حتی پنیرکم تو بارداری نخوردم و فقط تا قبل انتقال خوردم......
من کلا از رو احتیاط داروی گیاهی خاصی به جز همین پتیرک تو سیکلم استفاده نکردم.....
سلام ب همه دوستاي عزيز
ان شاءالله همگي در هر مراحلي ك هستين خوب و سلامت باشين
آنا جان خوبي عزيزم ،ممنونم ك همه جوره هوامون رو داري
پس ب سلامتي مرواريد دختر كوچولوت داره نمايان ميشه مباركش باشه خدا بهش سلامتي بده
مامي الينا و ايليا مبارك باشه خيلي خوشحال شدم ك مامان شدي خدا برات حفظش كنه ان شاءالله ب سلامتي بغلش كني
همينطور ب تمام عزيزاني ك مامان شدن هم تبريك ميگم
و عزيزايي ك در حال انجام مراحل براي انتقال هستن ان شاءالله فرزند سالم و صالح قسمتشون بشه ،
من خيلي وقت بود نيومدم تاپيك
هنوزم اقدام نكردم شايد بعد ماه رمضون اگه خدا خواست دوباره رفتم
ك اگه رفتم از خودم بيخبرتون نميزارم
آنا جان چ خبر از مامان سبحان دوباره رفتن برا انتقال ؟؟
سلام ب همه دوستاي عزيز ان شاءالله همگي در هر مراحلي ك هستين خوب و سلامت باشين آنا جان خوبي عزيزم ،ممنونم ك همه جوره هوامون رو داريپس ب سلامتي مرواريد دختر كوچولوت داره نمايان ميشه مباركش باشه خدا بهش سلامتي بده مامي الينا و ايليا مبارك باشه خيلي خوشحال شدم ك مامان شدي خدا برات حفظش كنه ان شاءالله ب سلامتي بغلش كني همينطور ب تمام عزيزاني ك مامان شدن هم تبريك ميگم و عزيزايي ك در حال انجام مراحل براي انتقال هستن ان شاءالله فرزند سالم و صالح قسمتشون بشه ،من خيلي وقت بود نيومدم تاپيك هنوزم اقدام نكردم شايد بعد ماه رمضون اگه خدا خواست دوباره رفتمك اگه رفتم از خودم بيخبرتون نميزارم آنا جان چ خبر از مامان سبحان دوباره رفتن برا انتقال ؟؟
سلام ماماني طاهاي عزيز ، خوبي خانمي ؟ خيلي خوشحال شدم كه از خودت خبر دادي عزيزم ، ان شا الله كه هر موقع كه رفتي براي كارهات موفقيت آميز باشه عزيزم .
عزيزم من يك بار رفتم براي انتقال كه اگر ميخواست انجام بشه اوايل ارديبهشت ميشد ولي ضخامت آندومترم خوب بالا نرفت وسيكلم كنسل شد ولي منم ديگه سپردم به خدا و گفتم حتما حكمتي درش بوده حالا بهم گفتن پريود بشم برم براي انتقال اين بار سيكل نچرال ولي من شايد بعد از ماه رمضان رفتم .
سلام به دوستای عزیزم ... امیدوارم که خوب و خوش باشید..
افسون جون دکتر منم حرف آنا جون زد ... من یه بار چایی زعفذون خوردم بعد به دکترم گفتم گقت هیچوقت دیگه از این چیزا نخور تا پری بشی کلا نظم پریودت بهم میخوره .... دیگه حالا خوردی مثل اون یه بار من شد ولی دیگه نحور ...عزیزم من آ؟زمایشاتو تو گامپیوترم سیو کردم ... بعد همینجوری نگاه کردم یکی از آیتمای mthfr نرمال و یکیش نوشته جهش یافته هموزیگوت ... ولی امتحانمو بدم قشنگ برات ترجمه میکنم ... ببخشید تروخدا... الانم رو سرم رنگ گذاشتم یه وضعی
آنا جونم مبارک باشه ...دختر کوچولوت داره دندون در میاره .... ایشالله به سلامتی عزیزم ... بوس از طرف خاله لیلا
سلام ماماني طاهاي عزيز ، خوبي خانمي ؟ خيلي خوشحال شدم كه از خودت خبر دادي عزيزم ، ان شا الله كه هر موقع كه رفتي براي كارهات موفقيت آميز باشه عزيزم .عزيزم من يك بار رفتم براي انتقال كه اگر ميخواست انجام بشه اوايل ارديبهشت ميشد ولي ضخامت آندومترم خوب بالا نرفت وسيكلم كنسل شد ولي منم ديگه سپردم به خدا و گفتم حتما حكمتي درش بوده حالا بهم گفتن پريود بشم برم براي انتقال اين بار سيكل نچرال ولي من شايد بعد از ماه رمضان رفتم .
سلام مامان سبحان ممنونم خوبيم
خيلي ممنون ان شاءالله قسمت همه ب خير باشه
خداروشكر ك خوب هستي
خيلي خوشحال شدم ك هستي
خيريته
ان شاءالله بعد از ماه رمضان خوبه
اميدوارم ب سلامتي انتقال بدي و انتقال پرباري داشته باشي گلم
برات آرزويه موفقيت ميكنم. 🌹
سلام دوستان من امروز ازمایش دادم و نتیجه ام منفی شد متاسفانه. دیگه جنین فریز هم ندارم و باید برم از نو همه چیز رو شروع کنم.
احتمالا دیگه تهران نیام و توی همین اهواز درمانم رو شروع کنم.
نمیدونم حس می کنم به خاطر سهل انگاری دکترم اینجوری شد. چقدر که بعضی از دکترا ادعا دارن خدایا... انگار از ما بهترونن. فکر می کنن ما بی سوادیم و فقط خودشون درس خوندن.
بهش گفتم اگه پردنیزولون لازمه حاضرم برم دو ماه دیگه بیام. یهو زد به شلوغ کاری و داد و بیداد که من دکترم و کلی بد و بیراه گفت که هیچوقت حلالش نمی کنم چقدر گریه کردم تو مطبش که خانم مثلا بهش برخورده بود و قهر کرده بود. خلاصه گفت نه همین که سرم میزنی کافیه. قرص آ اس آ هم قبل انتقال بهم نداده بود و گفت همین مولتی دایلی کافیه چون مشکل انعقادیت کمه منم گفتم چشم!!!!!!
مشکوک به اندومریوز هم بودم که گفتن فعلا اقدامی لازم نیست و فقط یک سوم آمپولی که اسمش یادم نیست برام نوشت که تقریبا 25 روز قبل انتقال زدم.
بهم گفت ضخامت رحمت خوبه باید بگیره ، قبول کردم. گفت جنینات خوبه دوتا جنین خوب برات انتقال دادم، بازم قبول کردم. این دو هفته بینهایت مراقب بودم و یک هفته هم تهران موندم این دفعه. اما اخرش بی نتیجه بود. نمیدونم واقعا بخاطر سهل انگاری دکترم بوده یا فقط خدا نخواسته برام. کاش میشد. میدونید غصه ام بیشتر از چیه؟ از اینکه دوباره شوهرم بایدTESE انجام بده. امروز مادر شوهرم اومد خونمون اخه اون موقع که تازه از تهران اومده بودیم و خیلی مراقب خودم بودم برای اینکه متوجه نشن گفتیم مسموم شدم. امروز باز اومد گفت چیه حتما بارداری و ... ما هم تازه از ازمایشگاه اومده بودیم و اعصابم خورد بود انقدر پا پی ام شد که اشکم جلوش سرازیر شد. دیگه اعصابم خورد بود بهش گفتم نه اتفاقا از بس گفتید حتما خبریه و... که خودم شک کردم و رفتم ازمایش دادم ومنفیه جوابم....
سلام دوستان من امروز ازمایش دادم و نتیجه ام منفی شد متاسفانه. دیگه جنین فریز هم ندارم و باید برم از نو همه چیز رو شروع کنم.احتمالا دیگه تهران نیام و توی همین اهواز درمانم رو شروع کنم.نمیدونم حس می کنم به خاطر سهل انگاری دکترم اینجوری شد. چقدر که بعضی از دکترا ادعا دارن خدایا... انگار از ما بهترونن. فکر می کنن ما بی سوادیم و فقط خودشون درس خوندن.بهش گفتم اگه پردنیزولون لازمه حاضرم برم دو ماه دیگه بیام. یهو زد به شلوغ کاری و داد و بیداد که من دکترم و کلی بد و بیراه گفت که هیچوقت حلالش نمی کنم چقدر گریه کردم تو مطبش که خانم مثلا بهش برخورده بود و قهر کرده بود. خلاصه گفت نه همین که سرم میزنی کافیه. قرص آ اس آ هم قبل انتقال بهم نداده بود و گفت همین مولتی دایلی کافیه چون مشکل انعقادیت کمه منم گفتم چشم!!!!!!مشکوک به اندومریوز هم بودم که گفتن فعلا اقدامی لازم نیست و فقط یک سوم آمپولی که اسمش یادم نیست برام نوشت که تقریبا 25 روز قبل انتقال زدم.بهم گفت ضخامت رحمت خوبه باید بگیره ، قبول کردم. گفت جنینات خوبه دوتا جنین خوب برات انتقال دادم، بازم قبول کردم. این دو هفته بینهایت مراقب بودم و یک هفته هم تهران موندم این دفعه. اما اخرش بی نتیجه بود. نمیدونم واقعا بخاطر سهل انگاری دکترم بوده یا فقط خدا نخواسته برام. کاش میشد. میدونید غصه ام بیشتر از چیه؟ از اینکه دوباره شوهرم بایدTESE انجام بده. امروز مادر شوهرم اومد خونمون اخه اون موقع که تازه از تهران اومده بودیم و خیلی مراقب خودم بودم برای اینکه متوجه نشن گفتیم مسموم شدم. امروز باز اومد گفت چیه حتما بارداری و ... ما هم تازه از ازمایشگاه اومده بودیم و اعصابم خورد بود انقدر پا پی ام شد که اشکم جلوش سرازیر شد. دیگه اعصابم خورد بود بهش گفتم نه اتفاقا از بس گفتید حتما خبریه و... که خودم شک کردم و رفتم ازمایش دادم ومنفیه جوابم....
ناناي عزيزم متاسفم
همسرتون بافتش رو فريز نكرد؟؟
عزيزم ميتونم بپرسم از كجا متوجه شدي كه ممكنه اندومتريوز داشته باشي؟؟
سلام ب همه دوستاي عزيز ان شاءالله همگي در هر مراحلي ك هستين خوب و سلامت باشين آنا جان خوبي عزيزم ،ممنونم ك همه جوره هوامون رو داريپس ب سلامتي مرواريد دختر كوچولوت داره نمايان ميشه مباركش باشه خدا بهش سلامتي بده مامي الينا و ايليا مبارك باشه خيلي خوشحال شدم ك مامان شدي خدا برات حفظش كنه ان شاءالله ب سلامتي بغلش كني همينطور ب تمام عزيزاني ك مامان شدن هم تبريك ميگم و عزيزايي ك در حال انجام مراحل براي انتقال هستن ان شاءالله فرزند سالم و صالح قسمتشون بشه ،من خيلي وقت بود نيومدم تاپيك هنوزم اقدام نكردم شايد بعد ماه رمضون اگه خدا خواست دوباره رفتمك اگه رفتم از خودم بيخبرتون نميزارم آنا جان چ خبر از مامان سبحان دوباره رفتن برا انتقال ؟؟
فدات عزیزم......
کاری نکردم.......
راستی اگه روزه میگیری یه کم فاصله بندازی بد نیست.....
سلام دوستان من امروز ازمایش دادم و نتیجه ام منفی شد متاسفانه. دیگه جنین فریز هم ندارم و باید برم از نو همه چیز رو شروع کنم.احتمالا دیگه تهران نیام و توی همین اهواز درمانم رو شروع کنم.نمیدونم حس می کنم به خاطر سهل انگاری دکترم اینجوری شد. چقدر که بعضی از دکترا ادعا دارن خدایا... انگار از ما بهترونن. فکر می کنن ما بی سوادیم و فقط خودشون درس خوندن.بهش گفتم اگه پردنیزولون لازمه حاضرم برم دو ماه دیگه بیام. یهو زد به شلوغ کاری و داد و بیداد که من دکترم و کلی بد و بیراه گفت که هیچوقت حلالش نمی کنم چقدر گریه کردم تو مطبش که خانم مثلا بهش برخورده بود و قهر کرده بود. خلاصه گفت نه همین که سرم میزنی کافیه. قرص آ اس آ هم قبل انتقال بهم نداده بود و گفت همین مولتی دایلی کافیه چون مشکل انعقادیت کمه منم گفتم چشم!!!!!!مشکوک به اندومریوز هم بودم که گفتن فعلا اقدامی لازم نیست و فقط یک سوم آمپولی که اسمش یادم نیست برام نوشت که تقریبا 25 روز قبل انتقال زدم.بهم گفت ضخامت رحمت خوبه باید بگیره ، قبول کردم. گفت جنینات خوبه دوتا جنین خوب برات انتقال دادم، بازم قبول کردم. این دو هفته بینهایت مراقب بودم و یک هفته هم تهران موندم این دفعه. اما اخرش بی نتیجه بود. نمیدونم واقعا بخاطر سهل انگاری دکترم بوده یا فقط خدا نخواسته برام. کاش میشد. میدونید غصه ام بیشتر از چیه؟ از اینکه دوباره شوهرم بایدTESE انجام بده. امروز مادر شوهرم اومد خونمون اخه اون موقع که تازه از تهران اومده بودیم و خیلی مراقب خودم بودم برای اینکه متوجه نشن گفتیم مسموم شدم. امروز باز اومد گفت چیه حتما بارداری و ... ما هم تازه از ازمایشگاه اومده بودیم و اعصابم خورد بود انقدر پا پی ام شد که اشکم جلوش سرازیر شد. دیگه اعصابم خورد بود بهش گفتم نه اتفاقا از بس گفتید حتما خبریه و... که خودم شک کردم و رفتم ازمایش دادم ومنفیه جوابم....
نانا جون عزیزم خیلی ناراحت شدم واست........
این غرور کاذب دکترارو نگو که من همیشه مجبور بودم خنگول بازی دربیارم که بهشون برنخوره و......
عزیزم ایشالله خدا واست جبران کنه!!!!!!!
فعلا به هیچی فکر نکم و یکم به خودت برس.......
به جسم و روحت یه مرخصی بده.....
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز