بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

زنده باشی دوست مهربون💓💓

آره شب خود به خود تشنم میشه منی که زیاد آب نمیخوردم همش می خورم بعد افطار

مرسی دورت بگردم...ترس داشتن طبیعیه.مهم اینه ناامید نشی عزیزدلم...میدونم شاید الان بگی تو بارداری و نمیدونی من چی میگم..ولی خدایی روزای انتقال و انتظار برای نتیجه رو یادم میاد هرلحظه دعا میکنم برای منتظرا.واقعا سخته.من چهار سال و خورده ای انتظار کشیدم.و انقد عاشق بچه بودم حس میکردم الان ۲۰ ساله منتظرم!همش‌میگفتم یعنی روزی میرسه منم بگم حالت تهوع دارم...شکمم بزرگ شده باشه...بخدا برام شده بود مثل یه رویا.خیلی وقتا انقد بهش فکرمیکردم خوابشو میدیدم.یعنی شدیدا با تمام وجودم بچه میخواستم....برای همین میفهممت..ببین گلم من از قبلش به خودم قول داده بودم تو این مسیر قوی باشم...درسته خدا دستمو گرفت دفعه ی اول،شاید اگه مثل شما یه بار انتقال منفی داشتم دلم میشکست،گریه م میگرفت،غصه میخوردم..اما پا پس نمیکشیدم.همیشه به اونایی نگاه میکنم که استوره ی صبر و‌ مقاومت هستن.و میگم چرا باید کوتاه بیام؟ببین حق ماهاست مامان شدن و تا رسیدن به حقمون نباید کوتاه بیایم...خسته شدن و گریه کردن و ناله کردن همش طبیعیه.اما نباید خودمونو ببازیم...میدونم شرایط سختیه اما خداروهزار مرتبه شکر که این راهو جلومون گذاشتن...اگه هیچ راهی نبود چی...اگه چند نسل قبلتر بودیم چی..پس خداروشکر اگه مشکلی داریم راه حلش هم جلومونه.هرچقد قرار باشه امتحان کنیم می ارزه.چون نتیجه ش خیلی خیلی شیرینه💚برات دعا میکنم به زودی بیای اینجا بگی بچه ها من با ترسم جنگیدم انتقال دادم ایندفعه مامان شدم به لطف خدا😍همش فکرای خوب خوب کن مهربونم.منو ببخش هردفعه نوشته هام طولانی میشه😘ان شاالله ثمین جونمم خیلی زود پاداش صبوریشو میگیره.توی همین هفته های اینده😍

قربونت برم عزیزم واقعا مهم سلامتی هستش و بس...ماها انقد سختی کشیدیم که هر جنسیتی باشه رو چشامون جا داره😍 قربونشون برم😍

بیا بپرس عزیزم آنا جون ماشاالله اطلاعتش خیلی خوبِ و واقعا چیزایی دکتر بهمون نگفته میگه خیالتم راحت میشه

خوب کردی نرفتی با این روحیه و ترسی که ماها داریم اگه میرفتی بعدش خدای نکرده یه ذره یه جات درد میگرفت میگفتی کاش نرفته بودم، ان شاالله نی نی بیاد باهاش برو عروسی وسط قر بده😍

ان شاالله همه نی نی ها سالم باشن منتظرا هم به زودی نی نی دار بشن آمین

همینطوره عزیزم.خدا خودش همه ی نی نیارو در پناه خودش حفظ کنه...و همه ی منتظرا رو به ارزوی قلبیشون برسونه💚انتظار واقعا سخته اما وقتی به آرزوت میرسی با خودت فکرمیکنی یعنی واقعا این همه سال منتظر بودم؟!میدونی چی میگم...انگار گذشته محو‌ میشه...انقد غرق شیرینی حال میشی که گذشته کمرنگ میشه...خدا دل همه منتظرا رو شاد کنه ان شاالله

خیلی حرفات قشنگ بود مرسی که وقت گذاشتی .حرفات حقه راس میگی باید قوی بود تو این راه .ولی میشه آخرش؟ترسم اینه نشه 😭

نه عزیزم من هیچ وقت فک نمیکنم شما یا دوستان دیگه منو درک نمیکنن چون میدونم حتی اونی که اولین بارم مثبت شده چه دردو رنجایی رو کشیده تا به این مرحله برسه.خیلی گروه دارم که مبتونم برم درد ودل کنم ولی نمیرم چون مطمعنا اونا اگه بخوان هم نمیتونن منو و حالمو درک کن ولی اینجا فرق داره هممون هم دردیم .حالا خداروشکر خیلیا این دوران وپشت سر گذاشتن باردارشدن وبچه ها شونو بغل کردن وشدن یه امید برا ما .ولی مطمعنا هنوزم درک میکنن ویادشونه روزای گذشته

مرسی که برام وقت گذاشتی حرفات خیلی امیدوار کننده بود😘

لطفا برام دعا کن خدا دلمو آروم کنه 🤲❤

آنا جون میگم مشکلی نداره من همزمان با مصرف سیپرترون ویتامین ای وگل مغربی مصرف کنم برای تخمکا مشکلی نداره

فدای دلت عزیزم.خوب حالتو میفهمم...دعا میکنم برات.شک نکن توام به زودی طعم شیرین مادر شدنو میچشی

باور کن وقتی مامان شی اصلا انگار باورت نمیشه این همه انتظار کشیدی!

بهت قول میدم میشه اخرش...میشه.شک نکن😘