بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

خانمها این لک بینی من خیلی نگران و ناراحت میکنه من همچنان لک بینی دارم امروز 8 روز لک بینی دارم

خداحفظشون کنه......الان کوچکن عمدی ندارن😁

 عزیزم خدا حافظشون باشه... ..عاقبت بخیر باشن ایشاله....

آنا جون نمیدونم چرو عشقم کشیده امروز رو بهت تبریک بگم🌹🌹🌹🌹

سلام به دوستای گلم 

دوست جونیاایی که مثبت شدین بهتون تبریک میگم انشاءلله نی نی های نازتونو سالم و سلامت بغل بگیرین 

تو این روزا برای ما هم دعا کنین😙😙😙😙😙😙😙😙😙❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

آناجون بنظرتون کسی که منفی میشه حتما یه مشکلی باعث منفی شدنش شده ؟؟؟؟؟

منظورم اینه من سری پیش با دوتا جنین ضعیف و دوروزه باردار شدم (سقط شد ) ولی این سری با سه تا جنین با کیفیت و بلاست منفی شدم 

حتما دلیلی داره دیگه درسته ؟؟؟؟

مامان_موفق1#  

عزیزم سعی کن بیخیال بشی خیلی زندگیت عالی میشه.....

مثلا من بخاطر همه چی از زندگی گرفته تا رفتار بقیه حتی حرکات شوهرم و پسرم عصبی میشدم .حساس بودم خودخوری میکردم بیشتر کمتر به روم میاوردم

مثلا بخاطرآرمان گرایی در مورد پسرم که همش میخواستم اول باشه در مورد همه چی.... مخصوصا از اول مهر انقدر عصبی میشدم و فقط سر پسرم داد میزدم...   بیزبون تو این چند سال عصبیش کردم....😶

اما تابستون تصمیم جدی گرفتم شروع کردم به کم کردن وزن  و رسیدن بخودم و روانم......

مثلا الان اصلا نمیدونم پسرم کی امتحان داره کی آزمون😄....

میبینم بدون حرص خوردن و نابودی اعصابمون و نا ارومی جو خانه پسرم تو همه چی اوله🤗

مثلا ارتباطم رو با ادمایی که رو مخم بودن رو کم کردم و یا اگه تونستم حذف....

الان دارم بیشتر از قبل از زندگی لذت میبرم.......حرف زدنم دیگه بحالت عصبی نیست.قبلا حرف زدن عادیم هم بحالت عصبی بود....

پس بهترین کار خودسازی خودته.....هیچ دکتری برات کاری نمیکنه

قربون دهنت دختر. منم همینطور شدم کلا عصبیم حرف های معمولیم هم با عصبانیته واقعا درست میگید ادم باید قبل از همه چیز ارامش داشته باشه. نمیدونم شاید این حرف های شما یه تکونی هم به من داده باشه و بتونم خودم رو اصلاح کنم. 

چي بگم، آدميزاد قابل پيشبيني نيست واقعا، ميترسم يهويي بشه و بمونم توش، دست تنها با دوتا بچه و سركارم بايد برم و ازونور بخيه هاي داخليم هنوز خوب نشده و وزنم برنگشته. واقعا تصميم سختيه ولي ترس از تكرار اون روزا باعث ميشه كه بخوام زودتر باشه

ميدونم چي ميگي عزيزم، خيلي كار خوبي كردي چون من خودمم معتقدم اگه قرار به اينه دوتا بچه داشته باشيم بهتره سنشون نزديك باشه كه به درد هم بخورن و همبازي بشن. يه كم بيشتر از همه چي نگران وضعيت سلامتيم هستم و خوب شدن بخيه ها و برگشتن وزنم

ميدوني از كي ميتونيم به لحاظ پزشكي واسه بعدي اقدام كنيم ؟ 

دوستاي عزيزم خيلي تو فكر روشانيلو هستم از وضعيتش خبر دارين؟ 

عزیزم روشانیلو جون دخترش رو صحیح وسالم بدنیا اورده خداروشکر..

انشاله تو هم موفق میشی.... .

من بیشتر بخاطر اینکه جلو پسرم و شوهرم کم نیارم تصمیم جدی گرفتم.....واقعا نقشم خیلی بهم ریخته شده بود تو خونه.....

 هنوز خیلی مشکل دارم که باید تصحیح کنم ....همینکه  راحت میگیریم به پسرم خیلی آرامش دارم.....

آخجوووون منم با انرژی تمام میخوام برم تو دل ماجرا،امروزم باید برم دکتر توکل به خدا ببینم چی میده بهم با قربون صدقه تزریقشون کنم به خودم😂

خیلی بی خیال شدم الان. الان حالم نسبت به سه سال پیش خیلی بهتره. ولی الان که رفتم تو سیکل ای وی اف خیلی عقده دارم. وقتی امپولا رو میزنم بغضم میگیره. 😭😭 اه کلا اعصابم خورده. نمیدونم باید چیکار کنم. 

 دوست من اگر میخوایی بچه بعدی رو بعد از گذشت یکسال دستبکار شو......انشاله سلامت باشی

من بعد از چهارپنج سالگی پسرم دست بکار  شدم متاسفانه تا الان .....

سعی کن بیشتر بیایی اینجا....

من خیلی انرژی و امید گرفتم از بچه های اینجا که انقدر سختی کشیدند اما نالان نیستن... ..

مثلا من اولین تزریقم رو اشک ریختم.....اما تا یاد حرف دوست خوبم

سارا1369#  

افتادم با قر بعدیا رو زدم😉 میدونم لطف خدا حتما شامل حالمون میشه.....

اینجا رو بخونی شرمنده  خودت میشی و شاکر خدا