بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

من بار دومم بود خیلی ناراحت شوهرمم رفته بود کربلا حاجت بگیره بیاد الان میگه من نذر کردم از نجف تا کربلا پیاده رفتم پس چی شد اون خیلی ناراحته وقتی فکرشو میکنم گریم میگیره 

من خودم رفتم اون موقع که انا برای بار دوم منفی شد پیامهاشو تو تایپیک خوندم چقدر با انرژی بود تازه به بقیه روحیه میداد و اصلا ناراحت نبود و شکر خدا میکرد از ته قلبش با اینکه جنین فریز نداشت و باید از اول شروع میکرد و همین روحیه اش باعت شد زمان براش به راحتی بگذره و زودتر نتیجه بگیره و راصی بود به رصای خدا ولی خیلی خیلی تلاش میکرد و پیگیر بود البته با روحیه شاد و شکر گذاری خداوند

من دیگه ندارم که بخوام هزینه کنم برای ادامه جنین فریز دارم ولی دیگه نمیتونم برم 

برای صبوریم دعا کنین

دقیقا عین من، منم بار دوم شوهرم بعد انتقال زفت پیاده روی تمام راه رو با وجود اینکه تب کرد و سرما خوردگی شدید گرفت راه رفت وقتی اومد بهش گفتم منفی شد نمیدونست چی بگم خواهر بایذ راصیم به رصای خدا  

خواهر مطمئنم هممون جواب این صبرمونو میگیریم مطمئنم میایم تو گروه و از فزولی بجه هامون میگیم و..... این روزها میگذره هیچ روز بدی موندنی نیست توکلت به خدا تا خدا هست هیچ غمی نیست

مرسی دوستم بابت پاسخگویی

متاسفم عزیزم 

اردیبهشت جون من مشابه مریونال، منوتروپین تزریق میکردم که عضلانی و از باس ن بود! مری جون عزیزم خوب اگه خودت رو باخته بدونی که فاتحت خوندست! یه چیزی بگم باور میکنی؟ من ۴ آذر میکرو کردم، جواب منفی بود! بعدش یه بار پریود شدم! بعدش یه ماه جلوگیری نداشتم و امید داشتم طبیعی باردار شم! با ۸ روز تاخیر پریود شدم الانم روز ۷ پریودمه و پاک شدم! امروز سمت راستم حس میکردم یه چیزی هست! باورت میشه شک کردم نکنه باردارم و این پریودا واسه رد گم کنیه! الان دارم واسه سیکلم ال دی میخونم! رفتم سرچ کردم ببینم کسی که باردار باشه ال دی بخوره چی میشه؟!!! ببین من هنوزم بعید نمیدونم باردار باشم! حالا توقع داری با این روحیه منفی که داری من چی بگم بهت؟؟؟؟؟ اونم منی که به هر معجزه ای ایمان دارم!!!!! خدا بخواد نشد نداره عزیزم اینو باید با تمام وجودت باور کنی! لک داشتن یا نداشتن! خونریزی داشتن یا نداشتن! اینا همش فیلمن! خدا بخواد همه چی ممکنه! پس عزیز دلم، مری خانوم گل! اول باید مامان بشی بعد باردار!!!!!!

بهار عزیزم وسعت دید ما خیلی محدوده!

ما درکمون به این نمرسه که علت شدنها و نشدنها رو بفهمیم!

امروز رفته بودیم طرفای توچال، من همسرم یه کوچولو موندیم و برگشتیم. برگشتنی یه زن و شوهری که معلوم بود در شرایط مادی خیلی پایینی بودن با بچه هاشون داشتن میرفتن به سمت بالا، باورت میشه نمیدونم ۶ تا بچه بود یا یکی کمتر و بیشتر. همه پوششاشون کم و نامناسب بود اما شاد داشتن میرفتن!

یه لحظه منو همسرم همزمان گفتیم قربونت بشم خدا به اینا این همه بچه دادی، یکی از اونا مال ما میشد مگه چی میشد!

اما بعدش هر دو گفتیم حتما حکمتی داره که ما از درکش عاجزیم!

پس بهار عزیزم جز توکل به خدا و دوختن چشم امید به مرحمتش کاری از دستمون بر نمیاد! کافیه فقط بخواد مطمئن باش که بی چون و چرا میشه!

اینا پیامهای انا هست مال چند سال پیش که برای بار دوم منفی شد و الان نتیجه صبرش رو گرفت و روزهای انتظارش تموم شد ماهم باید امیدوار باشیم و اصلا ناراحتی به دلمون راه ندیم 

انا هم یه روزی مثل ماها بود حتی با شرايط بدتر ولی گذشت و الان دوتا بچه اش کنارشن و فقط ناامید نبود و شکر خدا کرد و ادامه داد

دوستای گلم من حالم خوبه. نگران نباشین. آخر دنیا که نیست. مگه ندیدین خدا بخواد نشد نداره. یقین دارم که الان برام صلاح نمیدونسته. ایشالله که خودش شرایطشرو فراهم میکنه. خدا رو چه دیدین! شاید قراره طبیعی مامان بشم!

در ضمن بچه قراره بیاد بشه شیرینی زندگی، من همین که خدا بهم لطف کرده و یه عشق خوب و بی نظیر داده باید شاکر باشم!

همسرم هدیه ای بود که خدا خودش بهم داد! یا بهتر بگم یکی از معجزات خداست! برای همین یقین دارم بخواد بازم میتونه معجزاتشو بهم نشون بده!

ایشالله که هر چی خیرمونه برامون رقم بخوره و ایشالله که خیرمون تو آرزوهامون باشه

دوست عزیزم مرسی که انقدر قشنگ حرف میزنی و ادمو امیدوار میکنی 

فدای تک تک دوستام بشم! ببخشین که باعث ناراحتیتون شدم! دوستای گلم میدونین بحث قوی بودن یا نبودن نیست! چیزی که من یقین دارم اینه که تولد و مرگ بحثش کاملا جداست و فقط تو حیطه قدرت خداست! کارا و تلاشا و درمانای ما فقط فراهم کردن ابزار و وسیله اینکاره اما نتیجه فقط دست خداست! من و دوستم که با هم زیر نظر طرازی بودیم، تازه اون شرایطش از من بدتر بود و مشکل ایمنیم داشت، من منفی شدم اون مثبت! به نظرم تنها دلیل منفی شدن من این بود که فعلا خدا به تولد فرزندی که پدر و مادرش من و همسرم باشیم فرمان بودن صادر نکرده! در حالی که برای دوستم خواست و شد! پس منم جز تسلیم در برابر خواستش کار دیگه ای از دستم بر نمیاد!