بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

عاها .......شوهرم تحرک ا صفره و تحرک بی ١

تعدادش هم متغیر هست 

دکتر جنتی برای شوهرم ٦تا پنج روز یبارداده

خداکنه تاثیربزاره

لاله جون راستی پیش کدوم دکتر میری ؟؟؟‌

شرحالت خوندم فک کنم باهم هستیم ....چون من چهارشنبه ک روزسوم پری هستم میرم پیش طرازی خداکنه هردو مادرشیم

ثمین جون اعصابم بهم ریخت چرا اخه چرا خدا اینقدر ماهارو از خودش دور میکنه چرا اینقدر زجرمون میده ؟!‌عزیزم خعلی درکت میکنم همدردی من بپذیر

خانومها، انا جون، اين بارداري اسمش belighted ovum هست، ترجمه لفظ به لفظش ميشه بارداري تخمك پوچ. اسمش اينه. معنيش اين نيست كه تخمكي نبود از اول و فوليكول پوچ بوده. خدا رو شكر كه همه اينجا از دكتر بيشتر ميفهمن و دكتر كلا هيچي حاليش نيست.

ثمين عزيزم مطمئن باش تو مورد اول و اخر دكترت نيستي با اين شرايط! 

يك هفته ده روز صبر كن نيفتاد پيگير باش. سر خود كاري نكن، كار دست خودت ندي. 

اگر به نظرت اين دكترت بي سواده نميفهمه برو از دكتر ديگه مشورت بگير شرايط رو كامل براش توضيح بده مدت مصرف دارو همه چي راهنماييت ميكنن. بايد منطقي برخورد كني كه خدايي نكرده دستت بند نشه.

ثمين جونم خيلي ناراحت شدم

واقعا نميدونم چي بگم كه مرهم دل شكستت باشه😭

فقط نا اميد نشو تا مادر شدنت دست از تلاش برندار

شايد اينها امتحان الهي شايد كه نه حتما...

ثمین جون متاسفم نمیدونم چی بگم تا دلت آروم بشه امیدوارم به زودی زود دلت شاد بشه

من دیگه نمیخواستم نتمو روشن کنم ولی اومدم ک خبرخوش ثمینو ببینم 

خیلی ناراحتم خییییلی،انشاءالله ب حق دل شکسته همه ی بچه ها خدا معجزه شو نشونت بده 

قراره ب خاطر شغل همسرم بریم یه شهردیگه وچندروزدیگه اسباب کشی داریم دوستان دعاکنید بااین وضعیت مشکلی برام پیش نیادوب زودی صدای قلب نی نی رو بشنوم

سلام صب بخیر.ثمین جون بخدا منم با دیدن پیامت خیلی ناراحت شدم هر چند میدونم الان هیچی تو رو خوشحال نمیکنه و نمیتونمم بگم آروم باش چیزی نیس دوباره شرو کن چون تا یه مدت نگذره خاطرش از ذهنت نمیره و نمیتونی خیلی زود سرپاشی و دوباره شرو کنی.منم هم عروسم با داشتن دو تا پسر  چهارپنج روز پیش ناخواسته برای بار سوم باردار شده بود میخواستن سقط کنن نمیخوام حسادت کنم ولی آخه خدا ب منی ک اینقدچشم انتظار بچه هستم چرا نمیده اونوقت ب هم عروسم ک اصلا بچه نمیخواد چرا ب زور میده بعدش اومده پیش من میگه وای خدا نکنه حامله شده باشم آخه قرصم خوردم و اینا حالا من بی بی چک بلد نیستم بزنم بیا برام بی بی بزن حاله قرمزو ک دیدم حالم دگرگون شد بعدش با شنیدن جواب آز مثبتش برا خودم دلم خون شد ک با منی ک ده سال کوچیکتر از اونم چرا نباید بتونم بچه دار شم ک لااقل دل شوهرمو شاد کنم.از زمانیکه من تو اقدامم دو تا خواهرام و هم عروسم و خواهر شوهرم بچه دوم و سومشونم دنیا اومدن منم همش باید با دل خون تبریک بگم ولی باز با این وجود و حتی با اینکه شوهرم بعد از 16 سال سابقه کار تو بانک بیکار شده و حتی بیمه هم جوابگو نیس بخدا همیشه خدا رو شکر میکنم ک خودم و شوهرم سالمیم و هیچوقت ناامید نمیشم تا زمانیکه زنده م.ناامیدی از مرگ بدتره منم گاهی خیلی دلم میگیره میشینم ی دل سیر گریه میکنم حتی بعد از سنیدن خبر بارداری هم عروس تا چندروز باشوهرم سرسنگین بودم ولی بعدش خودم خجالت زده شدم ک گناه شوهر بیچارم چیه اینا همه خواست خداس.قربونت حکمتت برم خدا

ماهیناز جونم ایشالا ک اتفاقی نمیفته و خیلی زود صدای قلبشو میشنوی نگران نباش عزیزم توکلت ب خدا باشه خودش داده خودشم برات حفظش میکنه

بلخشید ی چیز دیگه هم بگم ک نمیشه ب دکتر بی اعتماد بود زمانیکه ب ثمین گفته بود بچه رشد نمیکنه و باید سقط شه همه گفتیم دکتر هیچی بلد نیس و اینا ولی حالا باز با گذشت این چند وقت باز رسیدیم ب همون حرف دکتر.ثمین جونم ب دکترت اعتماد کن اگه میگه باید کورتاژ شی حتما میدونه ک بچه خودش سقط نمیشه بخدا برا خاطر خودت میگم عزیزم نمیخوام مثل اینسری باز بخاطر بی اعتمادی ب دکتر خودتو اذیت کنی و وقت و سلامتیتو هدر بدی

ثمین جون خیلی خیلی ناراحت شدم ولی درکت می کنم از ته دل چون خودم این بلا سرم اومده. برای من چهار تا جنین بلاست گرید a انتقال دادن ولی قلب تشکیل نشد . موقع اش نبوده خواست خدا نبوده. نمی دونم واقعا چی بگم . یعنی من هوار می زدم گریه می کردم ها. همش می گفتم کاش منفی می شد . من بدون کورتاژ سقط کردم. با دارو گرچه دارو هم رو من تاثیری نداشت

من دارو و جوشونده و... هزار تا کوفت خوردم کورتاژ نشم با اونهمه خونریزی می رفتم پارک می دویدم جون نداشتم روزی ۵۰۰ تا طناب می زدم با گریه پوف چی بگم. ایشالله دفعه بعد دل تو هم شاد می شه. ثمین خیلی یادم نیست شما شرایطط چه طور بود اما من بتام پایین بود از اول هم لک داشتم هماتوم هم بود یعنی انگار معلوم بود خوب نگرفته بعدم که قلب تشکیل نشد اینم بگم من به شدت استرس داشتم تا اون موقع بیهوش نشده بودن اتاق عمل ترفته بودن و...

من اصلا دلم نمیخواد کورتاژ کنم آخه ی ساک 7میلی چه نیازی به کورتاژ داره؟حتی 1سانتم نیست .دکترم حتی 1دونه قرص و شیافم نداد میدونی چرا؟فقط بخاطر اینکه بری 6تومن بریزی بیمارستان خصوصی تشریف بیاره کورتاژ کنه.اصلا به فکر ما بدبختا نیست 

قربونت برم عزیزم نمیدونی دیشب چه حالی شدم برات خیلی ناراحت شدم ثمین با اینکه ندیدمت ولی با بند بند وجودم برات ناراحت شده بودم ....عزیزم گفتنی هارو دوستان عزیز و مهربونمون گفتن و هممون حرفامون و دلداری هامون ب یک صورته ...ولی ب قول خودت خواهر عزیزم از خدا نا امید نشو هرگز.. خدا خیلی دوست داشته ک اینجور برات صلاح دونسته میدونی ک خدا بنده های دل شکستشو  بیشتر دوست داره و قطعا تو بنده برگزیده خدا هستی عزیزم کوتاه نیا و هر وقت حال روحیت و جسمیت بهتر شد دوباره شروع کن در پس نا امیدی امیدی هست عزیزم فعلا ب فکر روحیه خودت و همسرت باش انشالله ک بزودی زود دلتون شاد میشه 😍😍

زحمت کشید بهم ی مکمل آهن و ویتامین ث داد ی بسته قرص 80تومن.تنها کاری که تونست برام بکنه این بود خدا ازش نگذره که من نمیگذرم

ثمینم ب نظرم برو با ی دکتر دیگه ویزیت شو و نظر اون دکتر هم بپرس شاید راهکار بهتری برات داشته باشه