بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

ای خداااااااا چقد صبر داشتی..چقد سختی رو‌تحمل کردی..همه مراحل چ‌قشنگ یادت بود و اسم و‌دوز داروها..

بنازم قدرت تحملتو..

احسنت..

خدا سلامتی ب خودت و خانوادت بده..

صددرصد قبول نمیکنن اینهنه هورمون بزنن.کاش خدا به همه بده هیچکس آرزو به دل نباشه.خداشاهده کلی تاپیک گشتم بلکه یکی بگ تست منفی و ازمایشش مثبت بوده یک درهزار ممکنه این اتفاق بیفته😭😭وایی خدا داغون شدم ایناهیی که ندارن چی میکشن ای خدا هیشکی آرزوی مادرشدن تو دلش نمونه الان میفهمم چقد سختشونه😭حالم بد نمیدونم چجوری کنار بیام.فقط کار خوبی که کردم اینه این یه راز بین من و شوهرم باقی موند و کسی نفهمید

بازم خدا رو شكر ان شاءالله سالم و صالح بغل كني بچه تو آمين 

الان دردام بيشتر شده اما حس درد پريودي نيست 

اميدوارم ك نشانه ي خوبي باشه برام 😇

 خدا دل من و دل تمام منتظرا رو شاد كنه ،، الهي آمين 

شكر خداا استرس ندارم فقط منتظرم اين روزا زود بگذره 

خيلي روي خودم كار كردم ك در هر صورت فقط بگم شكر خدا 

نااميد نيستم 😇

عزيزم حق داري 

حس و حال بدي رو داري تجرّبه ميكني 

خدا بهترين هاا رو قسمتت كنه الهي آمين 

ویهان1402@

@ویهان1402‍ 

@ویهان1402    

امشب  زیارت ال یاسین روبه نیت حاجت شما خوندم❤️

ایدا جان

واقعا نمیدونم چی بگم

از صبح دارم پیامهاتو دنبال میکنم 

هیچ جمله ای نمی تونه آرومت کنه

امیدوارم خدا دلت رو آروم کنه و هرطور که خیر و صلاحت هست تو رو به آرزوت برسونه 

شاید برای شماها که با روش طبیعی فرزند دارید و به هر دلیلی پا توی این مسیر میگذارید جواب نگرفتن از اینهمه تلاش سختتر هم باشه چون امیدتون برای تحقق ارزوتون بیشتره به همون اندازه تحمل شکست براتون دردناکتر باشه

دست دل بی تابت رو به خدا بده که بهترین چاره سازه😭😭😭

ای چاره ساز این دل ما را مجاب کن😭

خواهر قشنگم تو خودت نریز  

باگریه آروم میشی یا هرچیز دیگه ای بریزش بیرون خودتو اروم کن

بسپارش ب زمان انشالا حل میشه یا از اول شروع میکنی 

ببخشید من دخالت میکنم حق با همسرته طبیعی برای شما ریسکش بالاس 

😭😭ممنونم عزیز دلم امروز رفتم ازمایشگاه بس گریه کردم داغونم.از من که گذشت میگم خدایا چی میشه آرزوی مادرشدن به دل هیچکس نمونه به همه بده بد دردیه.خدا به دل همه بچه های اینجا نگاه کنه ان شا الله.خیلی امیدواربودم نمیدونم چراانقد دلم روشن بود حسم اشتباه بود  فک نمیکردم اینجوری بشه انگار آب یخ ریختن روم حس بدی دارم خستگی جسمی و روحی و چندتا مریضی جدید موند واسم فقط ازاینکه اومدم تو این راه.

ممنون ژیان قشنگم خیلی خانومی تو خودت الان درد روحی و جسمی داری باز خیلی بامعرفتی بهم دلداری میدی.بله چون مرکز ناباروری اصلا درباره وضعیت ج آزمایش همسرم چیزی نگفتن گفتن باید خودش باشه.بس اصرلر کردم گفتن حرکتش یه مقدار کمه.و از این ۱۰جنین که ۵تاش تعیین شدن سه دختر و دوپسر بود یعنی شانس من برا پسر ۴۰درصد و واقعا ریسک.من خودمم نمیتونم قبول کنم.من برا شب قبل اننقال که گفتن رابطه باشه بهتره انقد استرس داشتم نمیتونستم استرسمو کنترل کنم برا اقدام طبیعی هم دوبار اقدام کردم هردو با استرس شدید بود وبچه هام دختر شدن نمیگم ناراضیم من غلط کنم کفر بگم ولی میگم  براپسردارشدن استرس سمه .فعلا که گذاشتمش کنار.

تموم فکرم اینه دفعه دوم برابارداری رژیم طب سنتی انقد بهم امید داد و قول ۸۰درصد حس میکنم من اونجا از بنده خدا خواستم و خدا بهم ندادکه ثابت کنه تو باید ازمن بخوایی.ولی وارد این راه شدم گفتم خداسپردم به خودت وقتی گفتن جنین پسر داری درسته فقط شانسم یبار بود ولی خیلی خوشحال بودم گفتم حتما خدا یکیشو بهم میبخشه چون اینبار از خودش خواستم ولی نمیدونم چرانشد.حتما حکمتیه.خلاصه ببخشید حال شمارو هم خراب کردم شما مث خواهرای منین ولی من باخواهر خودم اصلا نمیتونم درد دل کنم 

ایدا جان مگه نمیگی ده تا جنین داری و پنج تاشو تعیین جنسیت کردن اون پنج تای دیگه چی شدن خوب؟

هیچی کلا گفتن ۸تاشو بازکردیم فک کنم دوتا سی داشتم اونا بدردبخورنبودن برا تعیین چون سی خالی بودن یعنی ننوشتن مثلا ۸سلولی یا ۷سلولی.انگار نامشخص هم داشتم.راستش پشت دراتاق عمل بهمون گفتن بس استرس داشت شوهرم نذاشت خانومه حرف بزنه گفت ولش کن برو براانتقال.کلا ۵تا آ بود هموناهم تعیین کردن انگار .همین دوتا که انتقال دادم یکی آ یکی ب بود تو دوبسته جدا گفتم جدا انتقال بدین گفت باتوجه یه سنت و شرایط جنین ها ترجیح اینه دوتاباهم انتقال بدی

واقعا بهترین کار اینه که کسی ندونه