2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7047943 بازدید | 684630 پست
سلام ی سوال داشتم دکتر استرادیول ایرانی نوشته برام الان خارجیش هم گیرم اومده میخوام خارجیش بخورم میگ ...

عزیزم اگه خارجی داری بخور.... 

تموم شد پیدا نکردی ایرانی ادامه میدی.... 


خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
انشا ال... که میدن دست راستت 😅😅  ولی دور از شوخی "زمان"  تو دنیای ما چه چیز مهمیه ها &n ...

باهات کاملا موافقم :)

من صبح که میشه میگم اووووف تازه شده ۴ روز 

ولی شب به ساعت نگاه میکنم میبینم خیلی زود گذشته

روزم داره ثانیه به ثانیه زود میگذره ها ولی چون هنوز از ۲۷ دی دورم یه حالی میشم

اینا همه بر میگرده به عجول بودن🙈🤦🏻‍♀️

من اصلا تو زمان صبور نیستم اصلا


بعد بیکاری هم بی تاثیر نیست 😁 من همیشه اصلا خونه نبودم از خواب بیدار میشدم میزدم بیرون ۹ الی ۱۰ شب میومدم خونه

فقط 25 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

برای سلامتی داداشم صلوات بفرستید لطفاً🤍✨وَ قسم به صبر.. که تو خداوند رویداد های مَحالی..️ 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



عزیزم اگه خارجی داری بخور....  تموم شد پیدا نکردی ایرانی ادامه میدی....

ممنون از اینهمه کمک و راهنماییت عزیزم

خدای من بارها زمین خوردم و تو هم قدم بودی در هر شرایط، اینبار جای پاهایت در کنارم نیستن ناراحت نشدم چون فهمیدم یک پله بالاتر هستی و دستت را دراز کردی برای بالا بردنم از مشکلات دوستت دارم به زودی مامان میشم😍🙏🙏🙏
مرسی عزیزم  راستش خود میوه رو دوست ندارم ولی خب چیز شیرین زیاد میخورم این ۴ روز روزی یه شیری ...

عزیزم سعی کن شیرسنی نخوری.... 

به جاش مثلا خرما بخور.... 

خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
عزیزم استرادیول، پروژسترونا همه اینا غلظت خونو بالا میبرن....  روزی حداقل 2-3 لیتر آب بخور.... ...

وای خدا لعنتم کنه روزی یه لیوان آب بزور خوردم 🥺🥺



فقط 25 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

برای سلامتی داداشم صلوات بفرستید لطفاً🤍✨وَ قسم به صبر.. که تو خداوند رویداد های مَحالی..️ 

عزیزم سعی کن شیرسنی نخوری....  به جاش مثلا خرما بخور....

چشم اشتباه خیلی داشتم🥺


فقط 25 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

برای سلامتی داداشم صلوات بفرستید لطفاً🤍✨وَ قسم به صبر.. که تو خداوند رویداد های مَحالی..️ 

این مردایی که خیلی خیلی دلشون بچه می خواد آدم نمی دونه باید چی بهشون بگه ،باهاشون چه کار کنه، شوهر م ...

عزیزم برا آی یو آی زودتر از بیست انتقال بعید میدونم آز بنویسن.... 

ببین برا ماها که مثلا جنین ۵ روزه انتقال میدن مثلا روز 14 انتقال میگن آز بدیم.... 

یعنی عملا آی یو آی حساب کنیم میشه روز 19....

پس اصلا ناامید نشو.... 

خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
اونایی که انتقالتون مثبت شده چیکار کردید مثبت شدید به ماهم بگید خدا خیرتون بده

روند درمانی تورک آنا:



طبق درخواست دوستای گلم برای شرح روند درمانم گفتم یه خلاصه ای از کارایی که کردیم و مشکلاتی که پشت سر گذاشتیمو براتون اینجا بیارم:


خوب میخوام از اول شروع کنم.....

راستشو بخوایین چند سال قبل اینکه پامون به مرکز ناباروری ابن سینا و بحث میکرو باز بشه تصمیم گرفتیم اقدام کنیم اما متاسفانه همش بی نتیجه بود.....

دکتر زنان برام آزهای هورمونی نوشت و برا همسرمم آز اسپرم.....

آز اسپرمو یه آزمایشگاه معمولی البته معتبر انجام دادیم که ظاهرا مشکلی نبود....


نکته: توصیه میکنم آز اسپرم فقط مرکز ناباروری انجام بشه!!!!!


منم که مشکلی نداشتم ظاهرا و هی دارو پشت دارو.....

کلومفین، لتروزول و.....

هر ماه چند تا چند تا تخمک آزاد میشد و هدر میرفت و نتیجه - میشد!!!!!

تا اینکه سر از ابن سینا در آوردیم.....

البته بیشترین هدفم از رفتن به ابن سینا پیگیری بحث آندومتریوز بود اما روز اول طبق برنامه روتینشون سونو و پاپ اسمیر و آز و..... و بحث آندومتریوز کلا به فراموشی سپرده شد!!!!

همسرمم آز خون و آز اسپرم داد و عملا تازه برا اولین بار متوجه مشکل همسرم شدیم.....

مورفولوژی ۱% نرمال!!!!!


خلاصه گفتن همسرم باید یه دو ماهی درمان دارویی بشه اگه بهتر نشد تنها راه میکرو هست.....

بعد دو ماه تغییری ایجاد نشد و بحث میکرو شروع شد.....

و متاسفانه اولین منفی رو تجربه کردم....


برای شروع مجدد مصمم شدم از مطب یکی از دکترای ابن سینا شروع کنم چون شخصا با کار گروهی راحت نبودم.....

یه سری مطالعات در مورد علت منفی شدنها کردم و پیگیر انجام آزهای ایمنی و انعقادی بودم.....

البته متاسفانه دکترم برام آزهارو ننوشت و صرفا به خاطر esr بالایی که داشتم تو سیکل دوم میکرو برام هپارین اضافه کرد.....

و متاسفانه دومین منفیم تجربه کردم.....



و اما یه نکته!!!!!

من طبعم سرد بود و همیشه دست و پاهام یخ یخ بودن.....

زیر شکم و واژنمم همیشه یخ بود.....

خلاصه با کمی مطالعه فهمیدم هم طبعم سرده هم رحمم.....

قبل میکروی دومم یه چند ماهی پرهیزای لازمو انجام دادم اما وقتی سیکل میکروی دوم رو شروع کرده بودم همچنان علایم طبع و رحم سرد رو داشتم.....

در ضمن من سر هر دو میکروی اولم باد واژن رو داشتم و بعد انتقالم با فشار باد واژنم از خواب میپریدم.....



خلاصه همچنان به رژیمم و نکات درمان رحم سرد و طبع سرد ادامه دادم.....


بعد میکروی دوم عزممو جزم کردم تا همه بررسیهای تکمیلیو انجام بدم و سر سوزن شبهه باقی نذارم....


خوشبختانه این سری دکترم باهام همکاری کرد و تونستم انجامشون بدم.....

و اما نتیجه آزهام!!!!!

هم مشکل انعقادی شدید داشتم هم ایمنی شدید....


در کنار مشخص شدن این بحث دنبال قضیه آندومتریوزمم رفتم.....


برا اینکارم کلینیک آندومتریوز ابن سینا رو انتخاب کردم.....

وقتی معاینه شدم مشکلم تشخیص داده شد.....


یه توضیح جنبی!!!!

هیچ کدوم از سونوهای واژینالی که تا اون زمان انجام داده بودم کوچکترین نشونه ای از آندومتریوزو نشون نداده بود چون تخمدانا و لوله ها و.... همه نرمال بودن و سالم....

خلاصه خانوم دکتر پادمهر با معاینه دقیقش مشکلمو تشخیص داد و معلوم شد لگنم درگیر آندومتریوز هست.....


خلاصه برنامه عملم با دکتر خزعلی مشخص شد و خوشبختانه عمل موفقیت آمیزی داشتم.....


در حد فاصل بین میکروی دوم و سوم هم طبع سردم درمان شد، هم رحم سردم، هم نزدیک ۶ ماه مرتب ورزش پیلاتس انجام دادم.....


خلاصه بعد عمل لاپرا که با هیسترو و خراش همراه بود وارد سیکل شدم و به لطف خدا و دعای دوستان جواب گرفتم.....


و اما داروهای سیکل......

چند ماه قبل شروع سیکل و لاپرا به خاطر داشتن ژن غلظت خون روزانه 1 قرص ب6 و هفتگی 1 آمپول ب12 و روزانه 1 فولیک اسید 5 و یه سری مکمل دیگه داشتم.....

بعد چند ماه چون هنوز وارد سیکل نشده بودم ب6 و ب12 با مولتی دیلی جایگزین شد!!!!!


خلاصه بعد لاپراهیسترو سیکل کوتاه از نوع آنتاگونیست همراه با ال دی شروع شد.....



ادامه دارد.....


@microinjection


خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
اونایی که انتقالتون مثبت شده چیکار کردید مثبت شدید به ماهم بگید خدا خیرتون بده

ادامه روند درمانی تورک آنا:



خلاصه بعد لاپراهیسترو سیکل کوتاه از نوع آنتاگونیست همراه با ال دی شروع شد.....

راستی من چون همیشه خلط پشت حلق دارم گفتم حالا من با این سرم و پردنیزولون ایمنیم پایین نیاد و مشکل پیدا کنم که گفت اولا اینو بدون آی وی آی جی ایمنیو پایین نمیاره بلکه تنظیم میکنه، در مورد پردنیزولون هم گفت که این دزی که شما استفاده می کنین ایمنیو پایین نمیاره و برای پایین اومدن ایمنی دز خیلی بالایی لازمه و با این دزی که برای درمان داری فقط ایمنی کنترل میشه!!!

نظر متخصص حلق و گوش و بینی این بود که با توجه به سابقه رفلاکسم این خلط پشت حلق از همونه و برام پردنیزولون خوب نیست، برای اینکه بتونم پردنیزولون مصرف کنم بهم پنتاپرازول و یه داروی آلرژی تجویز کرد که دکتر زنانم گفت مشکلی نداره استفاده کنی.

میکروی سوم با ال دی و پردنیزولون و یه سری مکملا از قبیل {سلن پلاس (بابت تبخالم داد)، کیوتن، کلسی کر (به خاطر مصرف پردنیزولون)، فولیک اسید، ویتامین ای، مولتی دیلی (برای مشکل انعقادی)، آسپرینم چون سیکل قبل حین پری لک بینی داشتم تجویز نکرد، ال دی و استروژن (در صورت لک بینی استفاده کنم)}. خلاصه سیکل کوتاه با ال دی برای سومین میکرو شروع شد.

شروع پری، شروع تزریق آمپولای تحریک تخمکگذاری، از روز 2 پری تا سه روز روزی 1 عدد پردنیزولون، بعد تا 3 روز یه روز در میان 1 پردنیزولون، بعد قطع پردنیزولون، تجویز 36 عدد مریونال، 18 عدد فوستیمون، 4 عدد ستروتاید، 6 عدد آزیترومایسن، روزی 2 عدد استرادیول از روز 3 پری، (4پودر+2آب) مریونال از روز 3 تا 7 سیکل، (2پودر+1آب) فوستیمون از روز 3 تا 7 سیکل، ویزیت بعدی اضافه شدن مریونالها (5 پودر+3آب)، ادامه فوستیمون به روال قبلی، سونوی مجدد، تعیین وقت عمل، تزریق 2 عدد هاش سی جی مارک کوریومون (2 پودر+1آب)، پانکچر، 11 تخمک (10 تا عالی و 1 تخمک بی کیفیت)، به دلیل شرایط ضعیف اسپرم 6 جنین، 5 جنین عالی پرسلولی 4 روزه، 1 جنین بی کیفیت، تزریق 4 عدد سرم آی وی آی جی دو روز قبل انتقال، نیم ساعت قبل از انتقال جنین تزریق آمپول gcsf زیر جلدی و از بازو، انتقال 3 جنین 4 روزه پرسلولی، فریز 2 جنین، بعد از ظهر روز انتقال از ساعت ۳ بعد از ظهر تا فردا صبح روز انتقال درد شدید استخوان، احتمالا از عوارض آمپول gcsf بود، داروهای بعد انتقال (روز ۲ و ۵ انتقال هاش سی جی، هر روز ۲ عدد آمپول پروژسترون و در صورت لک بینی شیاف سیکلوژست، ۱ عدد سلکسان، ۲ عدد استرادیول، فولیک، کلسی کر، مولتی دیلی، یک هفته بعد انتقال شروع روزی ۲ عدد پردنیزولون)، روز آز بتای اول ۱۴ انتقال، شکر خدا با بتای ۶۰۰ نتیجه +، بتای دوم ۱۳۰۰، بتای سوم ۳۴۰۰، تزریق دومین سری سرم ای وی آی جی (۳ عدد سرم)، سونوی قلب روز ۳۰ انتقال، شکر خدا قلب تشکیل شده بود و دردونم یکی یدونه بود، تجویز ویتامین بارداری و تجدید بقیه داروها، ......

بعد سونوی قلب به خاطر هماتوم به خونریزی افتادم، دو شیاف سیکلوژست اضافه شده و سلکسان تا رفع لک قطع شد، خونریزی تبدیل به لک و لک بعد چند روز قطع، مجدد شروع سلکسان، شروع مجدد لک، قطع مجدد سلکسان، تکرار قطع و وصل لک، نهایتا قطع کامل سلکسان تا رفع هماتوم، رفع هماتوم در غربالگری اول و بعد غربالگری اول شروع مجدد سلکسان و جایگزینی پرولوتون هفتگی ۲۵۰ با آمپولهای پروژسترون در هفته ۱۲، قطع استرادیول در هفته ۱۳-۱۴، قطع شیاف سیکلو حدودا هفته ۱۵-۱۶، تزریق ۶ عدد بتامتازون در هفته ۲۹، قطع پرولوتون هفته ۳۱، ادامه سلکسان تا یه روز قبل عمل و شروع مجدد آن بعد از تایید دکتر زنان بابت بهبود زخم به مدت ۶ هفته بعد زایمان از زمان شروع اولین سلکسان.


ادامه دارد....

خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
اونایی که انتقالتون مثبت شده چیکار کردید مثبت شدید به ماهم بگید خدا خیرتون بده

ادامه روند درمانی تورک آنا:


خلاصه کنم من چند قدم رو برا گرفتن نتیجه + انجام دادم:

۱. تشخیص مشکلات ایمنی و انعقادی و درمانهای لازم

۲. پیگیری مشکل آندومتریوز و درمان آن چه دارویی چه با تغذیه

۳. درمان رحم سرد و طبع سرد

۴. ورزش پیلاتس

۵. تقویت همسرم و افزایش مورفولوژی صفر به یک درصد با نکاتی که دکتر اورولوژش توصیه کرد.

۶. نکته مهم هم این بود از روند درمان و رژیم غذایی هیچ کدوم از دوستان بدون مطابقت با شرایط خودم تقلید نکردم و سعی کردم شرایط خودمو بسنجم بعد برا خودم رژیم خاصی تعیین کنم.

۷. از ۶-۷ ماه قبل شروع سیکل میکروی سوم مرتب پنیرک دم میکردم و میخوردم و چون طبع معتدلی داشت برای همین هم برا هر طبعی مناسب بود هم در کل دوره سیکل میشد ازش استفاده کرد!!!!


۸. همسرمم خیلی همکاری کرد، تو رعایت رژیم غذاییش، چون طبع گرمی داشت در کنار گرمیا (البته خوردن گرنی رو کم کرد و در حد اعتدال میخورد) خنکیم میخورد، عرق کاسنیم میخورد، کمپرس یخ رو ب ی ض ه ها، خنک نگه داشتنشون، ترک شلوار لی، خوردن سالاد و میوه، خوردن مکملاش،.....



نکته:

یه توضیح در مورد بند ۶!!!!

مثلا من چون طبعم سرد بود بعد انتقالم تا حدی گرمی البته نه گرمیهای قاعده آور بلکه مواد غذایی و میوه های با طبع گرم خوردم.....

نشاسته نخوردم چون هم سرده هم برا من که مستعد یبوستم خوب نیست.....

شیر سویا نخوردم چون کم کاری تیروئید دارم.....

در کل کاری که خیلیا انجام دادن جواب گرفتن رو صرفا چون بقیه جواب گرفتن انجام ندادم.....

با شرایط خودم سبک سنگین کردم و دیدم برا شخص من خوب نیست انجام ندادم...

یه سریارم دیدم با بدن من سازگاره انجام دادم!!!!





دوستای گلم اینا چیزایی بودن که به ذهنم رسیدن.....

باز چیزی یادم بیاد بهش اضافه میکنم....

برا تک تکتون بهترینارو از خدا میخوام....


@microinjection


خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
آنا جون و بچه ها من تاپیک های پی جی دی را می‌خواندم  میگفتن دکترا میگن چون یک سلول از جنین بر ...

عزیزم من از سا ۹۸ تو این تاپیکم بالای ده نفر تعیین جنسیت ددیدم کلا دونفرمون نتیجه نگرفتیم یکیش خودمم به نظرم همش بسته به شانسه بعدشم ماها شکر خدا چون مشکلی نداریم جنینامون تپل مپلن پس با نا امیدی استارت نزن

سلام من دیگه نتونستم تحمل کنم امشب رفتم حموم ولی سعی کردم زود بیام بیرون نمیدونم چقدر موفق شدم. ...

عزیزم شیاف اون چیزی که ازش دفع میشه قسمت مومشه و نگهدارندشه.... 

داروش جذب شده.... 

خیالت راحت.... 


خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792