بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

اخه ماه قبلش نرمال و قابل قبول بود

چطور تو عرض یه ماه حداقل نرمال میشه؟

برا من هردفعه ی چیز می‌نويسن.

روز ۳ پریود گف محدود هردوتخمدان

روز نه سیکل نرمال و چند فولیکول ریز بود.

بنظرم هردفعه ی چیز مینویسن

گزینه اول،😍

سلام عزیزم گزینه اول منم احتمالا این سری خودم پیشنهاد هیسترو بدم اگه قبول کنه.

این طبیعیه که من این متن خوندم لبخند گشاد وپت وپهنی زدم.

خدایا از این درد ودل های مادرانه قسمت تمام منتظرا بکن از این صحنه ها که تو خونه همه زوج ها جلوی تلویزیون جلو مبلی کلی بالش باشه که بچه نره سمت اش از این خونه ها که خونه مثل مسجد خالی باشه.

خدایا باور کن من وشوهرمم مشکلی نداریم شب وقت نکنیم غذا بخوریم کاش همه غذا نخوردن به خاطر نگهداری از بچه باشه.

عزیز دلم خدا بهت قوت بده صبر بده.انشاا...این دوران هم به سلامتی می گذره وکم کم عاقل میشن 

میگم شب ها که می خوابی یا صبح در طول روز مدام بگو ماشاا..بچه ها امروز چقدر اروم بودند اصلا گریه نکردند چقدر خوب غذا خوردند.از این قانون جذب ها

حتما در زمینه های دیگه تجربه اش داشتی

قربونت برم عزیزم دقیقا همینطوره 😘

من دخترم اوایل به حدی گریه میکرد که دقیقا تا اذان صبح یسره گریه های شدید بنده خدا بابام میذاشت رو سینش باهاش مدام قدم میزد منو مامانم پسرمو ساکت میکردیم چون صدای همو که میشنیدن دوتایی گریه میکردن اوایل که اصلا دوران شدیدا گیج کننده ای هستش. خدا پسرتو برات حفظ کنه الهی😍😘

عزیزم باورت میشه با همه این سختیا بازم وقتی خوابن دلم براشون ضعف میره و هزاربار خداروشکر میکنم. اما اینکه گفتم غذا نمیخوریمو این حرفا منظورم از وقت نکردنه این یه مثالش بود اصلا وقتی باقی نمیمونه که بخوای حتی به کارای شخصیت فکر کنی من چندماهه حتی نتونستم یه حمام درست و حسابی و باب میلم برم مدام دوتایی پشت در گریه میکنن همسرمم از پسشون بر نمیاد. میدونی چیه اینا همش از تنهاییه من اینجا هیچکسو ندارم که حداقل بتونم دوروز یکبار بچه هامو یکساعت بهش بسپارم بیام کارای عقب مونده خودمو‌ خونمو انجام بدم همه کارا رو دوش خودمه چه خونه چه بچه چه همه چی برای همین کشش ندارم خب یه نفرم چجوری بتونم تحمل کنم. الانم اوج دعواهاشونه موی همو میکشن همدیگرو گاز میگیرن و کلی چیزای دیگه. وگرنه اینجوری که میگی بخدا نه ناشکری میکنم نه واسه غذا نخوردنم ناراحتم من منظورم در کل چیز دیگست وگرنه ما ۷ سال جسم و روح و جوونیمونو برای داشتن بچه از دست دادیم اینا که دیگه چیزی نیست. من فقط خستم واسه همین دردودل کردم دوستم❤️❤️

چیکا جون این خستگیت طبیعیه نباید عذاب وجدان داشته باشی یا رو حساب ناشکری بزاری مادرم انسانه تراکتور که نیست دور از جونت 

اینکه دلت بخواد هر از گاهی حتی شده چند ساعت برا خودت باشی این حق طبیعیه تویه هیچ منافاتی هم با مادری یا مادرخوب و بد بودن نداره من با اینکه سر دخترم فقط یکی بود ولی چون اینجا غریبم و تنها و اون زمان بابام مریض بود و مامانم نتونست برا زایمانم بیاد شدیدا خسته بودم از نظر روحی جوری که شاید باورت نشه ولی برا بچه دوم که میخواستم برم دو دل بودم میترسیدم از پسش بر نیام 

@نگار80   عزیزم امروز به نیتت سوره مریم خوندم ان شالله حاجت روا شی

سلام بچه هااااااااا من بتام۷۳۱ بود  خدایاشکرت  خدایا شکرت خدایاشکرت  خدایا نگاه به دل هممون بکن الهی امین

خیلی بده این رفلاکس نمی دونم کی تموم میشه ولی خب خیلیم شیرینه.ان شاالله خدا همه بچه ها رو حفظ کنه به شما هم قدرت بده با این دوتا وروجک سرو کله بزنی☺☺

بهارک جون ادم اگر هر دوروز دوساعتم واسه خودش باشه کلی میتونه روحیه بگیره و بهتر از پس بچه هاش بر بیاد اما متاسفانه طوری شده که من همش خستم خب همین باعث میشه تحمل یسری چیزا تو خونه برام سخت بشه و در نهایت تبدیل میشه به غرغر زدن😢😢😢واقعا تو این شرایط ادم معنی غربتو میفهمه ولی بازم شکر خدا خودش بالاخره یجوری کمک میکنه بخدا الان دارم اینجا تایپ میکنم اون دوتا یکیشون خوابیده پایین اون یکی رفته روش که بتونه بره بالای مبل😐😐😐😐

نه عزیزم رفلاکسش پنهانه شیر برمیگرده تو گلوش قورت میده نه عزیزم باردار نیستم.دخترم ۶ماه و نیمه.من امپرازول هم میدم بهش ولی تاثیر خاصی نداره ی مدت اصلا تو خواب هم شیر نمیخورد

[QUOTE=256725308]ازمایش نه فردا گلم