2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7046189 بازدید | 684501 پست
انشاالله رادیس جون خیلی زود قسمت خودت بشه من هر روز براتون دعا میکنم قربونت برم😍😍🤲🤲🤲🤲🤲

مرسی عزیز دلم .ان شاالله بارداری خیلی خوبی داشته باشی عزیزم خیلی خوب استراحت کن تا دچار هماتوم نشی 😍😍

خدایا ازتو معجزه میخواهم ،معجزه ای بزرگ در حد خدابودنت ،تو خود بهتر میدانی ،معجزه ای که اشک شوقم را جاری کند ...
عزیزم حتما مامانی باور کن با خیال راحت به نی نی ها برس و مثل من استرس نداشته باش و فقط بخور و استراح ...

آحه چقدر تو ماهی چقدر مهربونی مامان رقیه جان.خداتو دلتو صحیح وسالم برات حفظ کنه به خدا فقط میام پیامارومیخونم وبهم آرامش عجیبی میده ومیگم خدایا خودت نگهشون دار  

الهی به حق یکی یدونه امام رضا خدا دلمون به زودی زود شادکنه با جواب مثبت  

همینطوری با انرژی مثبت ودعاهای قشنگتون این روزها رو با ما سپری کنید بخدا اجرشو میبینید  یا جوادالائمه ادرکنی

افوض امری الی الله ان الله بصیربالعباد  

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



وای رادیس جون فدات شم خیلی برام دعا کردی قربونت برم که چقدر مدیون دعای شما دوستان و خواهر های عزیزم ...

مرسی عزیز دلم .فدای محبتت 😍😍😍 خداروشکر با دل پاک خودت بلاخره حاجتت رو گرفتی ...ان شاالله که همه چیز برات عالی پیش بره .😍😍😍🙏🏻🙏🏻🙏🏻

خدایا ازتو معجزه میخواهم ،معجزه ای بزرگ در حد خدابودنت ،تو خود بهتر میدانی ،معجزه ای که اشک شوقم را جاری کند ...
کوثر جان میشه بگی انتقال چندمت بود گلم؟ چیکارا کردی مثبت شدی عزیزم؟

بله عزیزم چرا نگم من انتقال 2 بود انتقال اول یه مرکز دیگه انجام دادم که کلی داستان داشتم برای تخمک کشی که یه آمپول میدن اسمش یادم رفت که 48 ساعت بعد باید مرکز باشی برای پانکچر من موقعه که شد ساعت 7 صبح رفتم مطب هنوز ماما هم نیموده بود خدا برای کسی نیاره چشمتون روز بد نبینه تخمکم هام زودتر آزاد شد من یعنی مردم و زنده شدم درد بی نهایت شکم ،سرگیجه،حال تهوع،فشار روی 6 یعنی دیدم یهو دارم میمیرم به منشی گفتم منو بردن داخل حالا همشون ترسیده شوهرم هم رفت کار بستری رو انجام بده زنگ زدن دکتر خلاصه سرتو درد نیارم تا بیاین و به داد من برسن ساعت شد 10 نیم تا اتاق عمل برم شد 11 

خدا برای کسی نیاره کلی درد کشیدم بعد که زنگ زدم گفتم چندتا جنین تشکیل شد گفتن 1 دونه کلن ازم 4 تا تخمک کشیدن چون همشون زودتر از موعد آزاد شد و گفتن از بین رفت در صورتی کلی راضی بودن از رحم و همچی سهل انگاری دیگه شوهرم جر و بحث و داستانها فقط یه جواب مسخره داشتن که اره شما اولین بیمار بودین بدنتون این جوری واکنش داد دیگه نمیدونستم چیکار کنم گفتن باشه همین 1 دونه هم انتقال بدین فکر کن من اون همه درد 3 روز بعدش برام انتقال دادن حتی نگفتن استراحت نکن 1 ماه من که این چیزا رو نمیدونستم زیاد اطلاعات نداشتن دیگه انتقال دادم گفتن خیلی کیفیت خوبه و از این حرفها کلن هم استراحت مطلق بودم فقط غذا بلند میشدم میخوردم که بعد ازمایش منفی افسرده بودم بعد یه خیلی چرخیدم این مرکز رو که الان رفتم رو پیدا کردم خدا خیرشون بده که برام 1 بسته سه تایی تشکیل شد که همونم انتقال دادم از استراحتم بگم ایندفعه فقط کارهای سنگین نکردم یعنی ظرف ا هفته اول شوهرم میشست کارم هم انجام میداد فقط غذا رو خودم اب پز میزاشتم همه چی قاطی رو گاز که بپزه😂سرویس که فرهنگی استفاده کردم ،نماز نشسته ولی در کل راه میرفتم استراحت مطلق اصلن نبودم چون واقعان ایمان اوردم که خوب نیست خون رسانی به جنین نمیرسه 

بعد صبحانه مخلوط جودوسر با نصف موز با شیر و از هر نوع اجیل دوتا مثلا دوتا پسته دوتا بادام و ،،،،ریز میکردم قاطی شب اماده میکردم تو یخچال میزاشتم صبح میخوردم ،میوه زیاد کلن میخورم ،رو شکمم نمیخوابیدم و خم و راست فقط نمیشدم که فشار بیاد 

امپول هم مجبور بودم برم بیرون بزنم در صورتی که قبلی پرستار میمود خونه میزد ایندفعه شرایطش نبود 

سعی کردم همچی رو بگم ولی باز همچی دست خداست دل بسپار به حکمتش عزیز دلم ،و اینکه مرکز خوب خیلی مهمه و اینکه شوهر من مشکل داشت اسپرم ضعیف بود که دکتر گفت فقط ای وی اف 

بله

شمام دکترتون عارفی هست ؟ پس همه پانکچرهاش رو از بهمن برده عرفان ؟ شما همون عرفان با دکتر عارفی انتقال میدین ؟

خدایا ازتو معجزه میخواهم ،معجزه ای بزرگ در حد خدابودنت ،تو خود بهتر میدانی ،معجزه ای که اشک شوقم را جاری کند ...
عزیزم مبارکت باشه برات حدیث کسا خوندم که خوش خبر بیایی😍😍😍

قربونت برم سحر جون من چطوری جبران کنم این همه محبت و لطف درحقم رو ..الهی هرچی از خدا میخوای بهترینش رو بهتون بده فدات شم به برکت دعاهایی که کردین خدا برام معجزه کرد سحر عزیزم زندگیت پر از معجزه و اتفاق های قشنگ باشه همیشه 😭😭🤲🤲🤲خیلی ممنونتم 

برای سلامتی نی نی تودلیم یه صلوات مهمونم میکنید قربونتون برم..خدایا شکرت بعد هشت سال انتظار و چهار بار انتقال منفی با انتقال پنجم کنجد منم آوردی تو دلم خدایا خودت سالم بیار تو بغلم ..دعای روز و شبم خدایا دامن همه ی منتظرها رو سبز کن ..الهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم

وای بچه ها من الان رفتم دستشویی یه ساعت پیش شیاف گذاشته بودم معذرت میخوام وقتی شیاف ریخت دیدم قهوه ایی رنگ هست 

منم لک لانه گزینی دیدم😍😍😍،انتقال قبلی که مثبت شد دیدم،یه بار هم طبیعی باردار شدم دیدم،ولی یه بار دیگه که انتقال دادم منفی شدم هیچی ندیدم

باور میکنید مثه دیوونه ها توی دستشویی خداروشکر میکردم الان هم همش لبخند میزنم🥰🥰😍😍

اها مهم ترینش چون جینینم کم بود خراش دادم هیسترو که درصد موفقیتم بالا بره در صورتی که مرکز میگفت یه بار دیگه پانکچر بشو بعد ولی من دیگه صبر نداشتم گفتم هرچی خدا میخواد 

خدا خیلی هوامو داشت در صورتی که شوهرم باید عمل میشه و از بیضه تیکه برداری میکردن دقیقه نود البته 2 ماه قبل از ویتامین ها و فولیک و سینال اف بهش دادن انجام داد رفت ازمایش گفتن 3 میلیون داری و برای ای وی اف کافیه و عمل نشد خدا بهمون رحم کرد چون شوهرم فوبیا مرگ داره کلن میگفت عمل انجام نمیدم خیلی استرس و مشکلات که همممون تو این راه سخت داریم قربون خدا برم که حواسش بهم بود 

😭انشالله همه حاجت روا بشن

وای بچه ها من الان رفتم دستشویی یه ساعت پیش شیاف گذاشته بودم معذرت میخوام وقتی شیاف ریخت دیدم قهوه ا ...

الهی دورت بگردم حتما برای لایه گزینی هستش خدایا شکرت❤️❤️🤲🤲

بچه ها من شیافت ندارم فقط دوتا پروژستون تو یه سرنگ میزنم.انوکسا صبحا.استرادیول اسیدفولیک پردنیزولم میخورم. شکمم کبود کبوده موندم بقیه روکجا بزنم  

افوض امری الی الله ان الله بصیربالعباد  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792