2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7044717 بازدید | 684407 پست
نميدونم، احساس ميکنم دوتا پسر باشن، انشالله که بسلامتي و دل خوش بدنيا بيان😍☺

عزيززم😂هرچي باشن فقط صحيح وسالم باشن اصلا برام فرقي نميكنه اينقدر چندسال سختي كشيديم كه بي اهميت ترين موضوع جنسيته🤕

خداياشكرت....❤️ 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزيززم😂هرچي باشن فقط صحيح وسالم باشن اصلا برام فرقي نميكنه اينقدر چندسال سختي كشيديم كه بي اهميت تر ...

ميدونم عزيزم، انشالله که تمام خانمهاي باردار بموقع و براحتي زايمان کنن و بچه هاشون رو بغل کنن، انشالله من و شما هم ني ني هامون رو صحيح و سلامت بغل بگيريم.

واااا ناراحت براي چي اخه😒😒ني نيت گناه داره بخدا من اينقدر دلم براشون ميسوزه حس ميكنم با استرسام خي ...

دقیقا عین من، میدونمم هر چی بیشتر استرس داشته باشم بعد به دنیا اومدن فندقم بیشتر باید شاهد گریه هاش و بی قراری هاش باشم، شنیدم روحیات بچه بعد به دنیا اومدنش رابطه مستقیم داره با حالات مادرش در دوران بارداری

ميدونم عزيزم، انشالله که تمام خانمهاي باردار بموقع و براحتي زايمان کنن و بچه هاشون رو بغل کنن، انشال ...

الهي امين الهي امين. براي شما جنسيت مشخص نشده؟ تو ان تي ضربان قلب چند بود؟😍

خداياشكرت....❤️ 
دقیقا عین من، میدونمم هر چی بیشتر استرس داشته باشم بعد به دنیا اومدن فندقم بیشتر باید شاهد گریه هاش ...

اره دقيقا همينطوره حتي ميگن ممكنه ني ني كوليكي و ريفلاكسي بشه😔شوهرم مدام باهام صحبت ميكنه اما من سر كوچيكترين چيز در حد افتضاح استرس ميگيرم بخدا ديروز به حدي ترشح داشتم تو يك ساعت ٣ بار لباس زير عوض كردم ديگه قشنگ گفتم كيسه ابمه داشتم سكته ميكردم رفتم سونو اومدم ترشح قطع شد😐😐😐😐

خداياشكرت....❤️ 
فدات. نه عزيزم ديروز گفت يه پسر يه دختر. چطور مگه؟ البته بازم دقيقش تو انومالي مشخص ميشه.

ایییییی جاااانننندلممممممممم 😍😍😍😍😍😍خدا حفظشون کنهه الهیییییی ❤❤❤🤗🤗🤗😘😘😘

الهیییییی صحیح و سااالم بغلشون بگیری عزیز دلمممم 🤗🤗


باورش باتو...چ جوریش با خدا🩵
اره دقيقا همينطوره حتي ميگن ممكنه ني ني كوليكي و ريفلاكسي بشه😔شوهرم مدام باهام صحبت ميكنه اما من سر ...

من هر روز صبح یه جوری دل و روده ام میپیچه بابت اضطراب که میگم با دستای خودم این بنده خدا رو خفه کردم، دست خودمم نیس، بعضی وقتا مدیریت کردنش اضطراب واقعا از توانم خارج میشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز