روند درمانی تورک آنا:
طبق درخواست دوستای گلم برای شرح روند درمانم گفتم یه خلاصه ای از کارایی که کردیم و مشکلاتی که پشت سر گذاشتیمو براتون اینجا بیارم:
خوب میخوام از اول شروع کنم.....
راستشو بخوایین چند سال قبل اینکه پامون به مرکز ناباروری ابن سینا و بحث میکرو باز بشه تصمیم گرفتیم اقدام کنیم اما متاسفانه همش بی نتیجه بود.....
دکتر زنان برام آزهای هورمونی نوشت و برا همسرمم آز اسپرم.....
آز اسپرمو یه آزمایشگاه معمولی البته معتبر انجام دادیم که ظاهرا مشکلی نبود....
نکته: توصیه میکنم آز اسپرم فقط مرکز ناباروری انجام بشه!!!!!
منم که مشکلی نداشتم ظاهرا و هی دارو پشت دارو.....
کلومفین، لتروزول و.....
هر ماه چند تا چند تا تخمک آزاد میشد و هدر میرفت و نتیجه - میشد!!!!!
تا اینکه سر از ابن سینا در آوردیم.....
البته بیشترین هدفم از رفتن به ابن سینا پیگیری بحث آندومتریوز بود اما روز اول طبق برنامه روتینشون سونو و پاپ اسمیر و آز و..... و بحث آندومتریوز کلا به فراموشی سپرده شد!!!!
همسرمم آز خون و آز اسپرم داد و عملا تازه برا اولین بار متوجه مشکل همسرم شدیم.....
مورفولوژی ۱% نرمال!!!!!
خلاصه گفتن همسرم باید یه دو ماهی درمان دارویی بشه اگه بهتر نشد تنها راه میکرو هست.....
بعد دو ماه تغییری ایجاد نشد و بحث میکرو شروع شد.....
و متاسفانه اولین منفی رو تجربه کردم....
برای شروع مجدد مصمم شدم از مطب یکی از دکترای ابن سینا شروع کنم چون شخصا با کار گروهی راحت نبودم.....
یه سری مطالعات در مورد علت منفی شدنها کردم و پیگیر انجام آزهای ایمنی و انعقادی بودم.....
البته متاسفانه دکترم برام آزهارو ننوشت و صرفا به خاطر esr بالایی که داشتم تو سیکل دوم میکرو برام هپارین اضافه کرد.....
و متاسفانه دومین منفیم تجربه کردم.....
و اما یه نکته!!!!!
من طبعم سرد بود و همیشه دست و پاهام یخ یخ بودن.....
زیر شکم و واژنمم همیشه یخ بود.....
خلاصه با کمی مطالعه فهمیدم هم طبعم سرده هم رحمم.....
قبل میکروی دومم یه چند ماهی پرهیزای لازمو انجام دادم اما وقتی سیکل میکروی دوم رو شروع کرده بودم همچنان علایم طبع و رحم سرد رو داشتم.....
در ضمن من سر هر دو میکروی اولم باد واژن رو داشتم و بعد انتقالم با فشار باد واژنم از خواب میپریدم.....
خلاصه همچنان به رژیمم و نکات درمان رحم سرد و طبع سرد ادامه دادم.....
بعد میکروی دوم عزممو جزم کردم تا همه بررسیهای تکمیلیو انجام بدم و سر سوزن شبهه باقی نذارم....
خوشبختانه این سری دکترم باهام همکاری کرد و تونستم انجامشون بدم.....
و اما نتیجه آزهام!!!!!
هم مشکل انعقادی شدید داشتم هم ایمنی شدید....
در کنار مشخص شدن این بحث دنبال قضیه آندومتریوزمم رفتم.....
برا اینکارم کلینیک آندومتریوز ابن سینا رو انتخاب کردم.....
وقتی معاینه شدم مشکلم تشخیص داده شد.....
یه توضیح جنبی!!!!
هیچ کدوم از سونوهای واژینالی که تا اون زمان انجام داده بودم کوچکترین نشونه ای از آندومتریوزو نشون نداده بود چون تخمدانا و لوله ها و.... همه نرمال بودن و سالم....
خلاصه خانوم دکتر پادمهر با معاینه دقیقش مشکلمو تشخیص داد و معلوم شد لگنم درگیر آندومتریوز هست.....
خلاصه برنامه عملم با دکتر خزعلی مشخص شد و خوشبختانه عمل موفقیت آمیزی داشتم.....
در حد فاصل بین میکروی دوم و سوم هم طبع سردم درمان شد، هم رحم سردم، هم نزدیک ۶ ماه مرتب ورزش پیلاتس انجام دادم.....
خلاصه بعد عمل لاپرا که با هیسترو و خراش همراه بود وارد سیکل شدم و به لطف خدا و دعای دوستان جواب گرفتم.....
و اما داروهای سیکل......
چند ماه قبل شروع سیکل و لاپرا به خاطر داشتن ژن غلظت خون روزانه 1 قرص ب6 و هفتگی 1 آمپول ب12 و روزانه 1 فولیک اسید 5 و یه سری مکمل دیگه داشتم.....
بعد چند ماه چون هنوز وارد سیکل نشده بودم ب6 و ب12 با مولتی دیلی جایگزین شد!!!!!
خلاصه بعد لاپراهیسترو سیکل کوتاه از نوع آنتاگونیست همراه با ال دی شروع شد.....
ادامه دارد.....
@microinjection