بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

سللم خانوما ..بعد از انتقال اگه باردار باشیم ..مثلا روز دهم به بعد نباید حالت تهوع باشه؟؟ اصلا کسی بوده روزای انتقال تهوع داشته باشه؟؟

مهم بچه ها هم هستن كه پستونك رو قبول كنند ، بچه هاي من هيچ كدومشون استقبالي از پستونك نكردن . 

چرا عزيزم شايد هم باشه ، من خودم به شخصه كلا توي بارداريهام حالت تهوع نداشتم ولي يادمه يكي از دوستان اينجا بود كه طي بارداري اول من ٢ قلو باردار شد و خيلي زود از همون روزهاي انتقال تهوع اومد سراغش ان شا الله كه براي شما هم تهوع بارداري هست .

عزيزم ان شا الله كه از اين بهتر هم ميشه ، تا ٣ الي ٤ ماه اول بچه داري سخت هست حتما از مادرت كمك بگير ولي بعدش ديگه بچه ها روي روال ميفتن ، به خودت هم خيلي برس و چيزهاي مقوي بخور ، دختر من هنوز هم بعد از ٢ سال و خورده اي خيلي براي خوابيدن مقاومت ميكنه يعني شبها حدود ١ ساعت طول ميكشه تا خوابش ببره و من وقتي از اتاقش ميام بيرون واقعا ديگه احساس ميكنم فشارم افتاده امشب كه با حالت خستگي از اتاقش اومدم بيرون همسرم بهم گفت ياد اون روزهايي بيفت كه چه قدر براي داشتن اين فرشته ها زحمت كشيديم اونطوري ديگه احساس خستگي نداري ديدم راست ميگه ، ان شا الله اين روزهاي سخت شما هم ميگذره و به جاش شيرين زبونيهاي دخترت جايگزينش ميشه .

سلام دوستان من اخر این هفته انتقال جنین دارم واسه بار دوم.کسی هست جواب سوالاتم رو بده

عزيزم ممنونم که وقت میزاری و از تجربیاتت برام مینویسی، والا میگن پستونک اوضاع رو بدتر میکنه، اما بقول شما هر کس تجربه شخصی خودش رو داره، گاهی میزارم توی دهنش ولی خودشم زیاد طالب نیست 

خوشحالم که بعد از زایمان بهترین تصمیم رو گرفتید که الآن راضی هستید، متأسفانه اوضاع الآن واقعاً خوب نیست و شده مزید بر علت، امیدوارم این ویروس لعنتی هر چه زودتر درمانش پیدا بشه، آمین 

عزيزم ببخشید نمیتونم بخونم دست خطش رو، اینقدر هم ذهنم درگیر و نخوابیدم که تمرکز ندارم ببینم چی نوشته، شرمنده دوستم 

درسته عزیزم حرفهاتون، همسر خودمم میگه تو ضعیف نیستی، چون سختی های خییییییلی بیشتر ازینو کشیدی تا بچه دار بشیم 

مامان سبحان، متأسفانه بخاطر همه اتفاقات پیش اومده، همش احساس ناتوانی میکنم، به جایی رسیدم که میگم من نباید بچه دار میشدم چون توانایی نگهداریشو ندارم، بخدا دست خودم نیست، با هر بار گریه سفیدبرفی، منم اشکام سرازیر، احساس میکنم مادر خوبی نیستم براش، مستأصل و درمونده شدم و این احساسات منفی متأسفانه منو از پا درآورده، خیلی بهم غلبه کرده و جولان میده، کنترلش نمیتونم کنم 

بسلامتی، مبارک باشه👶💕 

تاپیکت رو خوندم دوبار رویان رفتی دکترت کی بود؟ بار سوم کدوم مرکز رو انتخاب کردی؟

ممنون میشم راهنماییم کنی

عزيزم اينجوري نگو ، متاسفانه الان شرايط روحي شما علاوه بر سزارين به خاطر كرونا هم هست ولي سعي كن بر احساسات منفيت غلبه كني حتما همون كاري كه گفتي روزها پيش مادرت بري رو انجام بده و سعي كن كم خوابيهات رو با كمك گرفتن از مادرت جبران كني چون عامل اين احساسات منفي نخوابيدن هم هست ، ان شا الله كه خيلي زود اين احساسات ازت دور ميشه و فقط از داشتن دخترت لذت ميبري .

ان شاءالله که طبیعی باردار می شید.

پیش دکتر نصر انتقال دادید راضی بودید بار چندمتون بود بازم جنین دارید

مامان جان عزیز اصلا نگران نباش، به هر دکتر دیگه ای هم بگی، میگه مهم نیست. ظاهرا بخاطر نوع تغذیه های حاوی هورمون بخش عمده همه خانمها اینها رو دارند.

اما مطلبی که درباره میوم شما توی نوشته دکترتون هم هست خیلی مثبته و هیچ جای فکری نداره

نوشته دکتر میگه "میوم کوچک شما از نوع متمایل به ساب موکوزال هست که بخش خیلی خیلی کوچکیش با پیشرفت بسمت داخل رحم قرار داره و قسمت بیشتر داخل عضله رحمی هست"

اصلا برای بارداری ایجاد اشکال هم نمیکنه. من گفتم سایز ۴ ولی زیر سایز ۶ اصلا اهمیت نداره و زیر این سایزها رو در صورت لزوم با دارو بطور کامل از بین میبرن

احتمالا تو سونوی قبل هم بوده ولی چون مهم دیده نشده و طبیعیه بودنش چیزی درباره اش گفته نشده ولی اینبار چون کار آی وی اف دارین به این نکته هم دقت کردن

@بهار213    

عزیزم شما سینال اف داشتی؟؟؟ چه جوری تزریق کردی بار اول 

میوم شما از نوع شماره دوم هستش که کمی، خیلی کم لم به قسمت داخلی رحم داده

و این یعنی بد نیس اصلا

بچه ها من چهارشنبه پانکچر شدم. الان از دیشب یکم لکه بینی دارم. میدونین علتش چیه؟