بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

خواهش عزیزم.منم چون از شهرستان رفتم ، بهشون گفتم که میخوام برگردم ،اگر اشتباه نکنم سه یا چهار روز بعدش کارت جنین هامو بهم دادن (ببخشید درست یادم نیست که زمانی که کارت رو بهم دادن گفتن یا بعدا  گفتن)ولی همون بعد از عمل دکترم بهم گفت که چندتا تخمک گرفته.

نگفتی چند سالتونه؟ نگران نباش عزیزم همسرت هم الان عصبیه حرف های دکتر رو مزه مزه کن یکم تغییر بده به نفع خودت بعد بهش بگو. چرا فکر می کنی مشکل از توئه؟ وقتی میگن ناشناخته ممکنه یه مشکلی تو اسپرم ایشون هست که تشخیص داده نشده. مشکل لوله اصلا" تاثیری تو میکرو نداره که بخوای اسمش رو بذاری مشکل. یه چیزی هم بگم بهت من خودم فکر می کردم مادرم بفهمه خیلی بد میشه ولی همه هم فهمیدن اونقدرام بد نشد. پدر و مادر وقتی بچه دار میشن خودشون رو برای خوشی و ناراحتی و همه چیز بچه آماده می کنن. اگر هم مجبور شدی بهشون بگی اشکالی نداره. من خودم اصلا" نمی تونستم فکر کنم همچین مشکلاتی بهم هجوم بیاره و باز زنده باشم ولی الان زنده هستم خوشبختانه یا متاسفانه و هنوز دارم نفس میکشم. آدمیزاد طاقت همه چی رو داره و به همه چیز عادت میکنه. سعی کن همسرت رو راضی کنی بی خیال گفتن به خانواده بشه ولی اگر هم قراره بگید مرحله اول به خانواده خودت بگید. اگر هم همسرت اصرار داره به خانواه خودش بگه بهشون بگه که مشکل از ضعف اسپرمه 

مرسی قربونت

اشکال نداره اینجا هرچه دل تنگت میخواد بگو، خودم هم حال خوشی نداشتم و فقط گاهی یه سر میزدم میرفتم ولی وقتی حرفات شنیدم گفتم یه خورده حرف بزنیم، بخدا شرایط هممون مثل همه کم نیار، اخه جلو شمم دوست خودم از نامزدی بچه میخواست 6 سال هی عطاری هی دعا و... دکترهای مختلف، آخرش گرفتم بردم به دکتر خوب با یه هیسترو مشکلش حل شد الان پسرش بغلشه ولی من هنوز حیران و سرگردان، بخدا زنها مشکلشون زودتر حل میشه، بیا مطب دکتر اشرفی امتحان کن، منم میرم مطبش، دستش سبکه دیگه رسما یکی از آشناها با 7 بار میکرو نتیجه نگرفت ولی نمیدونم چه وردی براش خوند بعدش با یه بار آی یو آی بچه دار شد

33 سالمه فقط تورو خدا نگو که سنی نیست و ... ، آخه همسر من فقط نمیخواد اونا رو در جریان بزاره میگه اونا هم باید همه جوره بیان تو مشکل ما شریک بشن اگه نیان دیگه نمیخوام ببینمشون و ال بل >>> مثلاً میگه باید پدرت بیاد یه بارم شده تورو ببره دکتر با اینکه خودش خوب میدونه پدرم شرایط دکتر بردن نداره و حتی پدرمم خود خواهرم دکتر میبره یا مثلاً مادر من سواد نداره و یه خانم مسنه چه کاری ازش برمیاد جز اینکه دیابتش با حرص بدتر بشه چون سابقه بیماری و پاره شده رگ چشمش براثر حرص و ناراحتیو داره ،،، درمورد خانواده خودشم اتفاقا میگه بهشون بگیم که مشکل از من نیست دقیقا تاکید داره که به خانوادش بگیم که پسرشون مشکلی نداره  و اگه مثل خواهر و برادراش بچه نداره مشکل از اون نیست بلکه از زنشه ،،، اونوقت شما میگید بره بگه مشکل از اسپرمه ،،، درمورد ازمایشات هم میگه خسته شدم از بس ازم نمونه گرفتن و خوبه خوبه میگن یا یکدفعه همه رو باهم بگیرن یا اینکه این همه آزمایش گرفتن تا الان اگه مشکل از اسپرم بوده باید یه چیزی میگفتن ،،،، بهرحال من الان فقط از خدا گلایه دارم مشکل از هرکدوم ما هم که باشه یا نباشه خدا تقدیر بدیو برامون بهم زده ،،، یکی از سخترین آزمایشات الهی همین قضیه هست دلم خیلی پره فقط میخوام زبونم به کفر باز نشه از خیلی چیزها تو زندگیم تا حالا ناراحت بودم ولی پای حکمت و امتحان گذاشتم ولی این یکی واقعا فرق داره 

مال من ۵ روزه و میشه ۱۷ دورم

من فکر می کنم به اندازه متخصص زنان و ارولوژ مشاور و روانشناس تو پروسه ناباروری مهمه که متاسفانه خیلی بهش توجه نمیشه الان همسر شما واقعا" به کمک مشاور نیاز داره برای این که با خودش کنار بیاد و بتونه مساله رو مدیریت کنه. طبیعیه که بعد از این همه هزینه و زحمت و درد و اذیت ( که البته بیشترش برای شما بوده ) و نتیجه نگرفتن آدم خسته بشه و دلسرد ولی خب به هر حال خدا همه چیز رو یک جا به همه نمیده. به بعضی ها  با سختی یه چیزایی رو میده شاید برای این که قدرش رو بیشتر بدونن. میگی زندگیت خوب بوده قبل از تصمیم بچه دار شدن پس بدون این روزهای سخت موقته و میگذره شما باز هم همون زوج خوشبخت و عاشقید که فقط یکم درگیری های ذهنی به خاطر ناباروری به هم ریختتون. من مطمئنم نتیجه میگیرید و یه روزی همین نزدیکی ها به این استرس ها و حرف های امروزت میخندی. به خدا توکل کن و باز همت کن خدا ان شالله برات به بهترین شکل ممکن میسازه. 

عزیزم چندتا تخمک داشتی که ۲ تا جنین شد؟

انشالله مشکل شما هم بزودی حل میشه عزیزم،  اتفاقا انتقالم با مهناز اشرفی بود فکر کنم خواهر این خانم دکتری باشه که شما میگید،   عزیزم همسر من دکتر دیگه ای نمیاد من میشناسمش میفهمم کدوم حرفش بلوفه کدوم جدیه، دیگه جایی نمیره قطع امید کامله البته خیلی وقته قطعه امید کرده و نه میاره ولی من با ترفندهای مختلف جاهای مختلف بردمش همش هم بهم میگفت میدونم نتیجه نمیگیریم پلی بخاطر تو انجامش میدیم که بعدا نگی من کاری نکردم و نشد،،،  دیگه الان رسماً میگه تمام تصمیمات من تا اینجا اشتباه بوده و به تنها چیزی که الان فکر میکنه اینه که به همه بگیم که نازا هستیم و اون هیچ مشکلی نداره و همینطور هم بدون بچه زندگی کنیم،،  در حرف راحته ولی در عمل اینطوری زندگی کردن زندگی نیست از مرگ بدتره 

دستت درد نکنه بابت درددل کردنت، من یه جوری ته خط رسیدم وقتی خدا نمیخواد من دیگه جایی دستم بند نیست

تبرییییک مامانی...ایشالا که دوقلوی سالم و تپل داری...دست راستت رو سر همه دوستانی که منتظر مامان شدن هستن

ده تا تخمک داشتم دوتا فقط جنین شدش، دلیلشم دکترا نمیدونن

ممنونم عزیزم خیلی با حرفتون درمورد مشاوره و اذیت شدن و هزینه کردن موافقم

چرا هیچکس سوالمو جواب نداد😔

دیشب عکسشو گذاشتم دوستان گفتن این سرش بزرگه اما به نظرمن که مناسبه زیادم سرش بزرگ نیست😅

مرسی عزیزم ک جواب دادی،منم میخوام برم تو سیکل ای وی اف ،،دکترم گفته روز یک تا سه پریودی بیا ،،منم 17 پریود میشم ولی میخوام بندازم ماه بعد برم ،چون 14 تخمک گذاریم قمر در عقربه،اما الان نگاه کردم دیدم ماه بعدم همینجوره دقیق 14 سیکلم قنر در عقربه،من سیکلام28 روزس،،حالا ب نطر شما،همین ماه و از دست ندم و برم یا بندازم ماه بعد؟؟