2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7046949 بازدید | 684566 پست
نه منم گاهی دارم عزیزم.دیروز سونو بودم.خوب بود همه چیز خداروشکر

سارا سونوی چی بودی...🤔جنسیت مشخص نشد😉خیلی خیلی چشم براهم

پیگمنتر شیرازیم پبجمو ببینید  ،عاشق تتوهای مینیمال و آرایش دایم و اصلاح ابرو هستم،،،

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

عزیزم همه چی بخور، انار که عالیه  دقیقا مثل بارداری طبیعی باهاش رفتار کن

خب دیگه چکارایی کنم فعالیتم چجوری باشه ؟ رانندگی میشه کرد؟ کارهای خونه؟ دارو یا غذای خاصی؟

 

این که همه میگن از روز قبل انتقال تا چند روز بعذش نشاسته با اب بخور یا مربای به واقعا تاثیر داره؟ زی ...

من قبل و بعد انتقال غذاهای عادی روزمره ام رو میخوردم نشاسته و به هم اصلا نخوردم

بچه ها من دیروز با شوهرم دعوام شد ناجور موضوع خیلی خیلی مهمه من فکر میکردم حل شده که تو فکر بچه افتا ...

آهو جان عزیزم فکر کنم خودت بودی از مشکلت قبلا گفته بودی....

اما از من به تو نصیحت اگر نزاشته بودی بقیه بدونن بهتر بود....میدونی مردا تا وقتی سنگ صبورشونی و میدونن زنشون با وجود هزار درد باز کنارشونه صددرصد مطمئن باش دست از خطاشون برمیدارن...اما امان از اینکه به کسی بگی تازه روشون باز میشه.......و انجام خطا عادی میشه....

تو اگر مشکلت با شوهرت جدی بوده نباید فقط یه دعوا راه بندازی و داد و بیداد کنی و باز فرداش فراموش بشه.....باید یکبار دعوا کنی طوری که حساب میومد دستش که زنش میتونه هر کاری کنه بدون کمک از دیگران.....

تو فکر بچه هستی....تو فکر تسه هستی تو فکر همه چی هستی......جز اینکه تو فکر خودت باشی....

نمیدونم حرفام چیه مینویسم برات حتما خسته شدی دیگه که بقیه رو خبر گردی اما به نظرم رو خودت کار کن......اگر میتونی مشکل مردت رو حل کنی و در کنارش باشی و عاشقانه در کنار هم زندگی کنید یا علی زمان رو از دست نده برای بچه دار شدن.....

 این زمان دادن درست نیست( ببینم تا یکسال دیگه🙄).....چون انسان جایز الخطاست صد سال دیگه یه خطایی کنه میزنی تو چشمش که کاش بهت فرصت نداده بودم....پس رو خودت کار کن که از زندگیت لذت ببری......

حتما ارتباطت رو با خدا قوی کن و همسرت رو هم به دستای پر مهر خدا بسپار...حتما زندگیت زیبای زیبا میشه....


پیگمنتر شیرازیم پبجمو ببینید  ،عاشق تتوهای مینیمال و آرایش دایم و اصلاح ابرو هستم،،،
والا شناخت ندارم روی این دو تا متخصص جدید  ولی زمان خودم اینا نبودن، سر خود رفتم زرنانی اونم ه ...

دکتر چخماقی متخصص ایمنی رویان به من گفت بایدحداقل ۲ماه از سیکلت گذشته باشه تا بتونی ازمایش های ایمنی رو بدی

آهو جان عزیزم فکر کنم خودت بودی از مشکلت قبلا گفته بودی.... اما از من به تو نصیحت اگر نزاشته بودی ب ...

ممنونم مریم جون. من حرفات رو کاملا قبول دارم رو حساب همین حرف ها هم صبوری می کردم و سعی می کردم خودم حل کنم مشکل رو چند بار احساس کرده بودم مواد مخدر گل استفاده می کنه چند بار منکر شد و یه بار که مچش رو گرفتم اعتراف کرد و قسم خورد  که فقط چند بار بوده و دیگه این کار رو نمی کنه من هم اصل رو گذاشتم بر اعتماد و گذشت تا این که باز فهمیدم این کار رو کرده باز سعی کردم خودم وارد شم ولی نشد که نشد گفتم اگه به خانوادش بگم قبحش براش میریزه به برادر خودم گفتم اون هم کلی باهاش صحبت کرد و ازش قول گرفت باز یه بار بعد اون جریان بوی این وامونده رو حس کردم از تو حموم و فهمیدم بلهههه دوباره کشیده دیگه کولی بازی درآوردم و گفتم فقط طلاق والسلام انقدر به پام افتاد و عز و التماس که من غلط کردم و گه خوردم و تو اگه یه روز تو زندگی من نباشی من مردم که باز خر شدم حتی یه برگه هم نوشت که من اگه دیگه دست از پا خطا کردم تو هر کاری میخوای بکن. این قضیه مال اردیبهشت امسال بود آخر اسفند هم به برادرم قول داده بود. خلاصه گذشت و من دیگه باورم شد که حالا که تهدید به طلاقش کردم دیگه عمرا این کار رو بکنه چند وقت پیش گوشی من شکست گوشی خودش رو داد به من پریروز دیدم خیلی حافظه گوشی پر شده گفتم یکم خلوت کنم یهو رسیدم به یه فولدر که مکالماتش رو ضبط کرده بود و فهمیدم شهریور ماه با چند تا همکاراش باز رفتن سراغ گل و با موادفروش صحبت کرده بود و این ها بهش گفتم دیگه تمومه به بابات هم میگم فقط برای این که من تو رو نمی خوام اون که میخواد باید بدونه مشکل داری. به مامانم گفتم دیگه نمیخوام باهاش زندگی کنم از قبل هم تا حدی خبر داشت مادرم. زنگ زد به باباش اومد خونه مامانم. باباش گفت تو الان داری به من میگی الان هم میگی من طلاق میخوام والسلام نمیشه که تو به خاطر همه فرصت دادی یه بار هم به خاطر من تو هم ولش کنی من ول نمی کنم. شوهر برای تو زیاده برا پسر من هم زن هست ولی من نمیخوام و نمی ذارم زندگیت خراب شه نمی خوام هم بسوزی و بسازی نباید هم این کار رو بکنی فقط بذار یه مدت با روش من بریم جلو خودش هم با شوهرم صحبت کرد که نمی دونم چی گفت با یه دوستش هم که دکتره صحبت کرد. خاک توسر من احمق که انقدر این رو دوست دارم اگه دوستش نداشتم یه ثانیه هم نمی موندم ولی متاسفانه نمی تونم راحت ازش دل بکنم ولی دیروز به مامانم می گفتم من که خیالم راحته بچه دار نمیشیم از این هم جدا شم دیگه عمرا ازدواج کنم تنها هم که نمی تونم بمونم میخوام برم یه دوست پسر بگیرم معلوم نیست چی از آب در بیاد خب فکر می کنم همین دوست پسرمه دیگه وقتی ازش توقع شوهر بودن نداشته باشم خیلی هم خوبه حالا دوست پسر آدم تفریحی یه گل هم بکشه اشکالی نداره. می دونم شاید خنده دار باشه حرفم ولی واقعا" به همین نتیجه رسیدم و این که پدرشوهرم خیلی خوبه خیلی به این فکر می کنم که یه آدم که خیلی هم شریف و دوست داشتنیه از من خواسته بهش کمک کنم که پسرش رو نجات بده حالا این که اون پسره چه نسبتی با من داره خیلی مهم نیست. دیگه نمی تونم بهش اعتماد کنم حتی اگه ده سال هم بگذره و من هیچ نشونه ای از این کار نبینم به این فکر نمی کنم که حتما دیگه این کار رو نمی کنه به این فکر می کنم که احتمالا دروغگوی حرفه ای تری شده و خودش رو تابلو نمی کنه. 

سلادوستان من بتای اولم ۱۵۹ بود و دومی ۳۶۵به نظرتون خوبه؟ دکتر به نظرم اومد همچین راضی نبود ..یعنی می ...

خیلی خوب بالا رفته احتمالش زیاده که دو تاش نگرفته باشه ولی جای نگرانی نداره عزیزم ان شالله هرچی هست خیر باشه. 

سینا فکت که خیلی ارزونه، شاید بوسرلین خارجی دادن اون قیمت یا اشتباه شده

نه زینب جون همون سینافکت رو داد همون ايراني دقيقا به يه ده تا سرنگ انسولين ٢٤٥ هزار تازه برگه دفترچمم كند كه مثلا بيمم قبول كرده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز