شاید باور نکنی پول عمل و انتقال از جیب خودم دادم نمیخوام به شوهرم فشار بیاد الانم برگشتم سرکار من آدم خونه نشینی نیستم نمیتونم خونه تحمل کنم شوهرم همش بهم دلداری میده خیلی مهربون میگه هرچی مصلحت زندگی ناراحت نباش الان این سری بعد انتقال پریود شدم همین الان از باشگاه اومده خودم تشویقش میکنم ورزش کنه یکدفع گفت اخ یادم رفتش بیرون اومد دیدم هایپ خریده واسم انرژی بگیرم این زندگی ۱۰سال دوش به دوش هم ساختیم با عشق
کمکم کرد لیسانس گرفتم من ۲۱ سالم بود ازدواج کردم هیچی از زندگی نمیدونستم همسرم ۱۰ سال از من بزرگتر آشناییمون مث یه فیلم پسر بعد ۶ سال از خارج میاد عاشق اولین دختر میشه که می بینه منظورم اینک حیف این زندگی میترسم از آینده عشقتون کم رنگ بشه ممنون ازت دوس خوبم چشم سعی میکنم توکل به خدا کنم تا ببینیم چی میشه فدات
مونا جون چه خبر؟جنین سومت چی شد ؟
سلام دوستان شبتون بخیر
بیمار دکتر طرازیم باید میکرو کنم چه چیزایی قبل انتقال بخورم که درصد مثبت شدنمو ببرم بالا
سلام سارا جون خوبی؟ کنجدت چطوره؟ تهوع که نداری؟
سارا بهت گفته بودم دوستم میخواد انتقال بده با بهرامی، سیکلش طفلی کنسل شد🙁 میگه اندومترم 7 بود و بهرامی گفت ریسک نمیکنم و اینا.. حالا گفتم ازت بپرسم اندومتر تو موقع انتقال چند بود و اینکه چه کارایی خوبه برای افزایش اندومتر، من خودم یه زمان اینا رو حرفه ای بودم، الان آلزایمر گرفتم😁
منم این نگرانی ها رو داشتم.راستش از هرچه میترسیدم سرم اومد.من از هایپر شدن و کیست زدن خیلی وحشت داشتم اما هردوتاش بعد پانکچر اومد سراغم
مثل شما میترسیدم حالم بد بشه و همکارام بفهمن اما کلا تو این پروسه دو روز لازم شد مرخصی بگیرم( یه چهارشنبه و یه شنبه)
روز پانکچرم صبح چهارشنبه بود.هایپر شدم . تا جمعه تقریبا بد نبودم.اما جمعه شب حالم بد شد و شنبه رو مرخصی گرفتم
با تمام سختی هایی که داشت اما حس میکردم شاخ غولو شکستم و حس پیروزی بهم دست میداد😀
تازه بدتر ازون شوهرم هم تسه کرد و یکی باید مراقب ایشون میبود.به هیچکس نگفته بودیم.فقط من و شوهرم .
درکل خدا کمکمون کرد و یه تنه از پس همه چیز براومدم.اونقدری ک فکر میکردم سخت نبود
نگران نباش این روزها هم میگذره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز