2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7046209 بازدید | 684504 پست
عزیزم شما سفیده تخم مرغ آب پز بخور....  آب زیاد بخور....  تغذیم مناسب شرایط و طبعت بخور. ...

سلام آنا عزیزم 

امیدوارم که همیشه شاد و سرحال باشین همتون. منو اگه یادت باشه گفتم دوبار انتقال منفی داشتم. گفتی برو آزهای ایمنی و انعقادی و کاریوتایپ و دی اف آی بده انجام دادم و فرستادم واست. دی اف آی بالا بود که با رعایت و کلی تقویتی  اومد واسه 10. خودمم باید آسپرین هپارین مصرف کنم..رفتم زیر نظر دکتر طرازی تو ابن سینا. بهم گفت اووابوست بخور و ال دی و کوکیوتن و کلسیم دی و پردنیزولون و اسپرین هم خودم دماهه شروع کردم. تا پریود شم ان شاء الله برم برا آمپولا. سوالم ازت اینه که من سونو که دادم سه تا آندومتریوما ریز تو تخمدان چپ دارم و یکممممم چسبندگی همونجا. کلینیک آندومتریوز دکتر شادجو گفتن گیشنهاد ما اینه که اول پانچکر بعد لاپرا اما من ذخیرم 1.6شده میترسم نمیخوام لاپرا کنم. دکتر طرازی هم چیزی راجبش نگفت گفت ریزن دیگه نگفت انجام بده یا نه. چکاااار کنم بنظر شما؟ 

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ(کارم را به خدا می‌سپارم، همانا خدا به حال بندگانش بیناست) 
بله برا پرولاکتین بالا خوب نیستن.... 

ضمنا دکتر امیرجنتی برا شوهرم آمپول و قرص نوشته تا حدودا روز پانچکر

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ(کارم را به خدا می‌سپارم، همانا خدا به حال بندگانش بیناست) 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام کسی هست من امروز آز بتا دادم منفی بود .نمیدونم دیگه لازمه دو روز دیگه تکرار کنم ؟ عددش یک بود. ...

عزیزم خیلی نارحت شدم..... 

اما بهت قول میدم به زودی این خاطره جاشو به صدای خنده های شیرینی میده.... 

تکرار بکنی بهتره خیالت راحتتره.... 

چون بودن مواردی که از دوم + شده.... 

خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
من اصن آب نمی خورم پیاده روی هم که کلا تعطیل این کار اداری بیچاره کرده مارو از فردا رو این موارد ب ...

این دو آیتم آب و پیاده روی، آب خصوصا خیلی مهمه!!!! 

خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
بله برا پرولاکتین بالا خوب نیستن.... 


وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ(کارم را به خدا می‌سپارم، همانا خدا به حال بندگانش بیناست) 
عزیز دلم متاسفم منم جواب منفی رو هفته پیش گرفتم خیلی حالم بد بود درکت میکنم از خدا میخوام به دلت ارا ...

عزیزم انشالله به زودی خدا اساسی برات جبران میکنه.... 

خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
سلام آنا عزیزم  امیدوارم که همیشه شاد و سرحال باشین همتون. منو اگه یادت باشه گفتم دوبار انتقال ...

عزیزم بله یادمه اما نه همه جزئیات، والا چون تخمدانت درگیره به نظرم حتما اول پانکچر شو بعد بر اساس نتیجه پانچرت تصمیم میگیری چیکار کنی.... 

اگه برا انتقال مشکلی به وجود میاره به نظرم قبلش یعنی بعد پانکچر و قبل انتقال لاپرا کن.... 

اما اگه آنقدر شدید نیست و تعداد جنینات خوب بود یه دور انتقال بده انشالله که جواب میگیری و آندومتریوزتم خودبه خود درمان میشه.... 

خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
سلام آنا عزیزم  امیدوارم که همیشه شاد و سرحال باشین همتون. منو اگه یادت باشه گفتم دوبار انتقال ...

البته یه چیزی میتونی مشورت کنی ببینی صلاحه بعد پانکچر و قبل انتقال یه چند دوره داروی مهار آندومتریوز بگیری.... 


خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
عزیزم میتونم بپرسم وضعیت شوهرتون چطور بود و چه قرص آمپولی نوشتند؟

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ(کارم را به خدا می‌سپارم، همانا خدا به حال بندگانش بیناست) 
البته یه چیزی میتونی مشورت کنی ببینی صلاحه بعد پانکچر و قبل انتقال یه چند دوره داروی مهار آندومتریوز ...

زینب جان میگفت اونم مث من بوده دکتر مشایخ رویان گفته عمل نکن آنقدر درگیر نیستی که بخوای عمل کنی. وای اصلا نمیتونم فکر لاپراسکوپی کنم چون خیلی رزرو تخمدان رو کم میکنه 

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ(کارم را به خدا می‌سپارم، همانا خدا به حال بندگانش بیناست) 

شوهرم دوماه پیش dfiداد تو ابن سینا 10بود.وصعیت اسپرم‌ها هم بین 1تا 2هربار تغییر میکنه، مورفو 0،تحرک ای فک کنم 5 بی 15 حدودا اینطوری... اینا بعد از سه ماه استفاده از قوی ترین مکمل ها و کمپرس یخ. قبلش هم همینطور بود فقط اهواز dfiداد 65بود. دیگه نمیدونم 😥

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ(کارم را به خدا می‌سپارم، همانا خدا به حال بندگانش بیناست) 
البته یه چیزی میتونی مشورت کنی ببینی صلاحه بعد پانکچر و قبل انتقال یه چند دوره داروی مهار آندومتریوز ...


وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ(کارم را به خدا می‌سپارم، همانا خدا به حال بندگانش بیناست) 
خب چی شد نتیجه؟ کدوم مرکز رفتی؟

سلام عزيزم 

من از مهرماه سال 97 با بيمارستان لاله دكتر يوسف نژاد آشنا شدم كه گفتن مشكلي نداري بغير واژينسموس ژل داد كه اسپرم كش نيست . ولي نشد يه بار دي ماه اي يو اي كردم بي نتيجه بود و منفي شد خيلي حالم بد بود خودم با كار مشغول كردم اخه من حسابدارم بعدش درگير عمل لازك همسرم و عمل كمر مادرم شديم و رسيد به شهريورالانم اوج كارمه يه روز با خودم فكر كردم كه من همش به درمانم ميگم كار دارم يه بارم به كارم بگم درمان دارم.با خودم تصميم گرفتم حس مثبت داشته باشم روز سيزدهم شد و رفتم گفتن خيلي خوبه جواب دادي به دارو فوليكولام از يازده تا شانزده بود هشت نه تا . خدا خواست من اين مرحله رو هم شاد شدم اميدوارم همه در تمام مراحلشون شاد باشن. روز تولدم بود بيست شهريور خدا كادو داد بهم خيلي ازش ممنونم. امپول hcg دادن گفتن شنبه پانزدهم شب ساعت ده بزن تا تخمك ازاد شه ازمايش كه همون روز ناشتا رفتم دادم. من يادم رفت و نزديك يازده زدم دوشنبه سالگرد ازدواجمون بود بيست و پنجم گفتن ناشتا باش پانكچر شي از ساعت هشت و نيم تا ده و نيم اتاق ريكاوري استراحت كرديم تا بريم عمل رفتم عمل و تا يازده بهوش اومدم فقط پرسيدم چند تا تخمك داشتم و گفتن هشت تا گفتم كمه يه كم ناراحت شدم آخه همه زياد بودن رفتم ريكاوري از پرستار پرسيدم هشت تا كمه گفت شكر يادتون نره خيلي يه دونه داشتن خيليهام نداشتن دوباره توكل كردم گفتن برو داروهارو شروع كن شياف صبح و شب فوليك اسيد گلد روزي يك بار آمپول پرسترون روزي يه دونه عضلاني و استراديول صبح و شب تا دو روز ديگه خبر ميديم كي بياي انتقال جنين 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792