عزیزدلم الان پیامتو خوندم چقد منی فقط با این تفاوت من مادرم خیلی اذیت شد سر سقطم بنده خدا ی هفته نتونست از جاش بلند شه 😔
نمیدونم روزگار چ مشکلی باماداره ک اینقد سر لجه باهامون
بعضی وقتا میگم چ گناهی مرتکب شدم ک ب همچین غمی گرفتار شدم
خیلی سعی کردم قوی باشم ولی کم آوردم
بعد چهلمم ک دورم خالی شد فهمیدم چ ضربه ای خوردمو چی بسرم اومده تا تنها میشم سریع اشکم در میاد احساس میکنم دارم افسرده میشم 😔😔
شهر غریبم ک هستم دیگه بدتر کسیو ندارم برم خونش ی خورده دلم وا شه
موهام دسته دسته میریزه اومدم بپرسم ببینم کسی تجربه ای داره
پیام تورو دیدم خواهر قشنگم امید ب خدا باشه
سعی کن ازین فاز غم در بیای به خودت امید بده
انشالا خدا بهترینارو جلو راهت قرار بده