وقتی ازم کلی خون گرفتن حالم خیلی بد شد
کلا وقتی کارای اینطوری رو انجام میدم حس میکنم
بهم تهاجم شده وارد حریمم شدن
یه بار قبلا نمونه گیری واسه کیست سینه داشتم همین حال رو داشتم
بعدش توقع داشتم شوهرم خیلی تحویلم بگیره
ببرتم ناهار خیلی خوب بهم بده
ولی اون چون توقع نداشت ۵ میلیون آزمون بگیرن خورده بود تو ذوقش زده رو دور خسیسی
منم اعصابم خورد میشه خسیس میشه
دیشب رفتم کلی غذا برای خودم خریدم خوردم دلم آروم شد 😁😁
اصلا کودک درونم بهونه گیر شده میگه امپول دردناک میزنی در عوض باید برام خوراکی خوشمزه بخری
امروزم می خوام برم شال بخرم شاید راضی شد🤣🤣
البته عینک افتابی هم می خواد هر چی میگم پول ندارم تو کتش نمیره که نمیره 🤣🤣🤣🤣
دیگه فکر نکنید خل شدم به خدا کودک درونم دیوونم کرده
امپول رو خودم میزنم
از اینم ناراحتم که برام نمیزنه
دیگه اومدم اینجا دیدم بقیه هم مثل خودم هستن یکم دلداریم دادن بهتر شدم
دیشبم باهاش قهر کردم
شوخی شوخی یکم شوهرم رو زدمش دلم خالی شد۰😁😁😁
میگم پی آر پی چجوری بود
من فردا صبح باید برم آزمایشگاه چیزی تحویل بگیرم ببرم کلینیک ؟ بعدش چیکار میکنن تزریقش چطوریه درد داره ؟ بعد تزریق مراقبت داره ؟
چون باید برگردم شهرمون دوباره چهارشنبه برم