2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7048014 بازدید | 684638 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



28 سالمه و همسرمم34 سالشه....از تبریز.دکترم خانم دکتر حمدی بودن. بار اولمه که ای وی اف کردم.هشت تا تخمک داشتم چهارتاش جنین شدن و هر چهار تارو انتقال دادن.واما مشکل... سه ساله ازدواج کردم دوبار خارج از رحم باردار شدم از هر دو طرف که تو عمل دوم لاپارا شدم ولوله راستم رو از دست دادم.همسرمم واریکوسل دوطرفه داشتن که عمل کردن تحت نظر دکتر بودن وشکر بهتره ولی مورفولوژی شون یه ذره کمه.از روز یازدهمن بی بی هام مثبت شدن تا امروز که بتام مثبت شد.الانم منتظر سونو هستم که تایید کنه داخل رحمیه و استرسep داره دیوونه م میکنه.همین
اینم حاصل زندگی زناشویی من: دوبار بارداری خارج از رحمی.... 😞 برداشتن یکی از لوله هام....😞 بارداری سوم با ای وی اف منتها👇 سقط دخترم تو هفته ی بیست بارداری، علت سندروم داون دخترم😞 توروخدا دیگه ازمن نپرسین باردارم یا نه! بچه دارم یا نه! ندارم، والله ندارم😩😩😩
میخام تجربیات خودمو تو سیکل ای وی اف براتون بگم. 1_ حین انتقال خیلی شاد و میخندیدم حتی با دکتر اینا هم شوخی میکردم که مقام عالی مملکت تو اینده رو فرستادین رحمم. 2_ بعدش تا دو ساعت رو تخت خوابیده بودیم اونجاهم فقط میخندیدم.حتی خانوما میگفتن نخند ضرر داره منم خندم میومد خب.پس روحیه حرف اول رو میزنه. 3_ تا سه روز از غذاهای ابکی و مایعات استفاده کردم.سوپ رشته و اش بدون نخود...اش بلغور.... بلغور خیلی تو لانه گزینی مهمه....برا صبحانه هم فقط مربای به خوردم. بعدش همه چی آزاد بود منتها خودم مراعات میکردم.غذاهای نفاخ نمیخوردم و خداروشکر نفخ ویبوست نداشتم.ترشی و نوشابه و زعفران اینا هم ممنوع. 4_ حالا استراحتم.... فقط برا دستشویی و وضو بلند میشدم.نماز نشسته.از توالت فرنگی استفاده میکنم.خواهرم برام غذا میپخت.خونه رو جارو میکرد.کار سنگین نداشتم.یه پنج دیقه هم بعد شام وناهار راه میرفتم.رو شکم هرچند عادت دارم بخوابم ولی ترک کردم.چون خوب نیست. از روزشانزده انتقال هم رفتم سرکار. 5_ داروهامم سروقت مصرف کردم.امپولهام همسرم بلد بودن و تو خونه تزریق کردن ونیاز نبود برم بیرون. 6_حمام هم روز چهارم یه دوش دو دقیقه ای و بعدش روز هفتم و دوازدهم هم پنج دقیقه ای با اب نیمه گرم گرفتم. 7_ و از همه مهمتر با خدا خیلی بودم.. چطوری؟ هر روز یه جز قران میخوندم.سوره الرحمن و یس میخوندم همزمان هم دستمم رو شکم بود.هر روز صد مرتبه ذکر ربی لا تذرنی فردا انت خیر الوارثین رو تکرار میکردم. صلوات داشتم.دعای مقاتیل بن سلیمان رو خوندم و متوسل شدم به خدا و ائمه و البته یه ختم یس برا نرگس خاتون هم داشتم که شب اخر یه خوابی دیدم تو این موارد. پس دعا و نیایش کلا ذهن رو ارامش میده. 8_ از روز یازدهم انتقال ب ب چک گذاشتم خیلی خیلی خیلی کم رنگ بود فرداش یه ذره معلوم تر بود تا چهار روز که کاملا تابلو شد خطش و روز پانزدهم ازمایش بتا دادم که مثبت شد 200 هم مقدارش بود. 9_ در مورد عوارض امپول ها سفتی سینه درد زیر شکم کبودی دور ناف اینا هست... که شاید با علایم بارداری اشتباه گرفته شه. 10_ خودمم علایم خاصی ندارم حالت های پری که گاها ترشح دارم گاها ندارم.کمر درد که از اول انتقال تا الان هستش.گاها درد زیر شکم.و سرگیجه و سردرد وقتی خسته میشم باهام هست. فعلا خداروشکر لکه بینی ندارم.ومنتظر سونو هستم که تایید کنه داخل رحمیه همین. شکرت خدا شکرت شکرت شکرت.
اینم حاصل زندگی زناشویی من: دوبار بارداری خارج از رحمی.... 😞 برداشتن یکی از لوله هام....😞 بارداری سوم با ای وی اف منتها👇 سقط دخترم تو هفته ی بیست بارداری، علت سندروم داون دخترم😞 توروخدا دیگه ازمن نپرسین باردارم یا نه! بچه دارم یا نه! ندارم، والله ندارم😩😩😩
گونش جون نمیخوام اطلاعات غلط بهت بدم... اما اگه اشتباه نکنم این ماه اگه ماه قبل ال دی نداشتی ال دی داری... چند تا مونده ای دیات تموم بشه یا سینافکت شروع میشه یا دیفیرلین یا دکا خواهی داشت... بعدش باز منتظر پری میشی و یکی دو تا سونو میشی و استرادیول میدن احتمالا و حالا بر اساس سونو روز انتقال جنینت مشخص میشه!!!
خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
9. مهرانا (عضویت:1394/7/14): 29 ساله، 8 ماه اقدام، خودم پلی کیستیک متوسط، مشکل تعداد و تحرک کم و مورفولوژی نرمال مرکز مهر و ابن سینا هر دو 0%، تونستن با پروسسینگ اسپرم خوب پیدا کنن، دو بار آز اسپرم در کلینیک ناباروری امید داده شده، به درمان دارویی جواب نداد، پویان به همسرم عمل واریکوسل میکروسرجری تجویز کرده، در حال تحقیق در مورد تاثیر عمل، 20 مهر 94 ویزیت با امیر جنتی. جواب اسپرم پروسسینگ مورفولوژی 0، اما طبق نظر دکتر جنتی اسپرم خوب برای تشکیل جنین موجود بود، هفته اول مهر 94 قراره تشکیل پرونده بدم، عکس رنگی ندارم، کمی تنبلی تخمدان دارم. 6 آبان 94 اولین ویزیت مرکز ناباروری ابن سینا، مراجعه مجدد ماه دیگه با جواب آزمایشهای هورمونی و چکاپ عفونت و هپاتیت و ایدز و ... برای عکس رنگی و شروع سیکل میکرو. احتمالا آزهای ایمنی و انعقادیو بدم یه دکتری بیرون برام بنویسه. اواخر آبان 94 بعد 36 سیکل بی بی چک + و با بتای 207 نتیجه از +، شکر خدا طبیعی مامان شد و معجزه خدا شامل حالش شد، 15 آذر 94 وقت برای سونوی قلب، معجزه اتفاق می افتد
خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
دوستای گلم اینو گذاشتم کلی انرژی بگیرین و دعا کنین به سلامتی مهرانا جون طعم بغل کردن و بزرگ کردن این معجزه شیرینو تجربه کنه و ایشالله قسمت تک تک منتظرا بشه!!!! مهرانا جون التماس دعا دارم عزیزم!!!!!
خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
دوستای گلم اینو گذاشتم کلی انرژی بگیرین و دعا کنین به سلامتی مهرانا جون طعم بغل کردن و بزرگ کردن این معجزه شیرینو تجربه کنه و ایشالله قسمت تک تک منتظرا بشه!!!! مهرانا جون التماس دعا دارم عزیزم!!!!! زهرا* جون عزیزم به جمعمون خوش اومدی.... عزیزم دکترت میدونه پولیب داری؟ اگه میدونه و کاری براش نمیکنه احتمالا تاثیر خیلی منفی نداره!!!! بازم شاید دوستانی که تجربش رو دارن بتونن بیان کمکت کنن!!!!
خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
سلام انای مهربون منم تو ختم قران هستم هر جزیی که خودتون صلاح میدونین بنویسین میام میبینم واینکه از کی شروع کنیم به خوندن
گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند شاید چون آرزوهایم بلندند ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می گوید : امیدی هست ؛ چون خدایی هست آری ، و چه زیبا نوشته بود همواره با خود تکرار میکنم، امیدی هست ؛ چون خدایی هست خدا
المیرا جون بیام خفت کنم؟؟؟؟؟؟ عزیزم چی بگم آخه؟؟؟؟ 25 ابان انتقال دادی و امروز روز 7 انتقالته؟؟؟؟ حتی اوناییم که دو قلو باردار بودن روز 9 به زور بی بی شون + شده میخوای رکورد گینس به نامت ثبت بشه؟؟؟؟؟ عزیزم برو زندگیتو بکن و بیخیال بی بی باش... منو باش که تو شرح حالت ثبت کردم بی بی چک منفی!!! تازه بعد ثبت میخواستم بنویسم روز منفی شدن بی بی چکت چند انتقال بوده مخم سوت کشید!!! دیگه نبینم از این کارا بکنیا!!!!
خدا به بزرگی امید، ایمان و شکرگزاری داشته هاست که میبخشد. بابت تک تک داشته هایم بخصوص همسر بینظیر و پرنسس مامانیم و معجزه شیرینم سپاسگزارم.** turkana1378@gmail.com
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز