والا تو انتقال سومم خراش انجام دادن برام. ولی متاسفانه بازم جواب نگرفتم. دیگه بعد انتقال چهارم انقد روح و جسمم خسته بود که دیگه بیخیال شدم و زدم تو کار طب سنتی... حدود ده ماهی انواع و اقسام دم نوشها و عرقیجات و قرصهای گیاهی مختلف رو جفتمون امتحان کردیم. تنها کاراییش برام این بود که رحمم رو گرم کرد. زمانی که از طب سنتی هم نتیجه نگرفتم ازونجا مونده و ازینجا رونده؛ دوباره برگشتم سرخونه اول؛ با این فرق که دیگه رحمم گرم شده بود و من سه ماه قبل انتقال پنجمم،مصرف ماست و شیر و هرگونه لبنیات رو به صفر رسوندم تا رحمم گرم بمونه.
تغذیه قبل انتقال کاملا معمولی بود بعدش هم همین. با این تفاوت که مصرف میوه و سبزی و مغزیجاتم بیشتر شد. از نشاسته و شیرسویا که خیلی از دوستان اینجا مصرف کردن؛ استفاده نکردم.
فقط سه روز اول انتقال رو خیلی رعایت و استراحت کردم.بعدش هم فقط مراعات کردم.
با احترام به نظر خیلی از دوستان که میگن خیلی زوم نکنید رو استراحت مطلق. ولی بنظرمن استراحت سه روز اول خیلی خیلی میتونه مهم باشه. و البته توکل به خدا. که تا اون نخاد هیچ برگی از درختی نمیفته.
انشالله که همه خانومای منتظر دامنشون سبز بشه بحق اسم اعظم خداوند💙