2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7045067 بازدید | 684424 پست
متاسفم.  پس درکم میکنی. منم چون بار دوم بود مث سری قبل نرفتم دوباره ازمایش. همونجا دارو رو قطع ...

انشالله بزودي، وقتي آزمايشم منفي شد ميخواستم گريه کنم که شوهرم گفت خودتو جمع و جور کن، چيزي نشده، اصلا مهم نيست.

اشکم خشک شد

انشالله همه منتظرا تا عيد باردار بشن.

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



من ۴تا ال دیم تموم بشه دو یا سوم پری برم ببینم این ماه برام انتقال میده یا نه دیگه امیدم به همین یه ...

انشاالله خدا امیدت رو ناامید نمیکنه

وبا همین یه دونه از سختی های ای وی اف راحت میشی

سلام زینب جون دوتا سوال داشتم من حین انتقال بهم سرم اینترالیپید زدن الان که مثبت شدم فکر کنم بازم ب ...

باید بزنی عزیزم من واسه آی وی آی جی رفته بودم تخت بغلیم مثبت شده بود اومد تزریق کرد

زنی که صاحب فرزند نمیشد؛ پیش پیامبر زمانش می‌رود و میگوید: از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.پیامبر دعا میکند ، وحی میرسد که آن زن را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود.سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید  که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش میبیند.با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد؟او که بدون فرزندخلق شده بود!؟وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. ...ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواری است به نام اعتماد. پس اگر دوست داری به آرزويت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن ....هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست!زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.ای کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا
انشالله بزودي، وقتي آزمايشم منفي شد ميخواستم گريه کنم که شوهرم گفت خودتو جمع و جور کن، چيزي نشده، اص ...

من که گریه کردم.

شوهرم میگفت اشکال نداره چرا گریه می کنی.

اما حال و روزش نشون می داد حالش از من بدتره. خیلی دلم براش سوخت....

میدونی . بدیش اینه که نمیدونم مشکل چیه؟ دکتر میگه آی وی اف همینه دیگه. همه که مثبت نمیشن.

 بیشتر خوابیده بودم فکرکنم اشتباه میکردم

راسشو بخوایی منم نمیخوام بخوابم فقط میخوام چیزایه سنگین بلند نکنم دیگه ببینم خدا چی میخواد سزار جونم میگفت با بچه ی کوچیک استراحت مطلق نبوده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   دخترپاییزی8608  |  4 ساعت پیش
توسط   مهدیهامو  |  6 ساعت پیش